به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: ««بهارستان جامی» به سبک «گلستان سعدی» و با نثر آهنگین همراه با شعر و حکایتهایی آموزنده است. هر چند هیچ کتابی همسنگ گلستان نیست و در زبانآوری شاعری همچون سعدی سراغ نتوان گرفت اما جامی هم طبع لطیفی داشته و بی قصد رقابت با شاعران پیشین و در عین ابراز علاقه و ارادت به سعدی و حافظ آثاری بر جا گذاشته و «بهارستان» از این دست است و حکایت زیر از «روضۀ هفتم» نقل میشود:
«شغالی، خروسی را در خواب، سحر بگرفت. فریاد برداشت که من مونسِ بیدارانم و مؤذّنِ شب زندهداران. از کشتن من بپرهیز و خون مرا به تیغ تعدّی مریز!
چرا بی موجبی با من ستیزی؟
که خواهی بیگنُه خونم بریزی؟
شغال گفت: من در کشتن تو چنان یکجهت نیستم که به هیچ وجه از آن بازایستم. خاطر خود را از اختیار بپرداختم و تو را در این صورت مخیّر ساختم. اگر خواهی، به یک ضربت پنجه، جان تو را بستانم و اگر خواهی لقمهلقمه تو را طعمۀ خود گردانم.
جز به تدبیر خِرَد از سر خود دفع مکن
با تو شریری اگر شور و شری گیرد پیش
به تضرع مسِپُر راه خلاصی که به آن
از بدش گر گذرانی بَتَری گیرد به پیش»
متن، واژه دشوار و نامفهوم ندارد و پس از ۵۰۰ سال همچنان تازه است. (جامی نزدیک سال ۹۰۰ هجری قمری درگذشته). با این حال برخی لغات:
بی موجبی: بدون دلیل
تیغ تعدی: شمشیر تجاوز یا ظلم
مراد شاعر این است که به جای زاری و التماس، از نیروی فکر و خرد خود بهره ببر چون در گزینۀ اول اگر از بد نجات پیدا کنی، گرفتار بدتر میشوی؛ چندانکه شغال، خروس را بین دو انتخاب مخیر میکند: این که جانش را با یک ضربه بگیرد یا این که تکهتکه و لقمهلقمه شود!
مسپر: مسپار، نسپار، طی نکن!»
انتهای پیام