رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران مطرح کرد

توانمندسازی خانواده‌ها، راه حذف پدیده کودک‌کار از جامعه

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران با تأکید بر اینکه کودک‌کار حاصل نابرابری اجتماعی و ضعف نظام تعلیم و تربیت است، گفت: مقابله مؤثر با این پدیده تنها از مسیر پیشگیری و توانمندسازی خانواده‌ها امکان‌پذیر خواهد بود.

کورش محمدی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: عوامل متعددی در شکل‌گیری پدیده کودکان‌کار وجود دارد، به‌طور کلی از عواملی که به تکالیف حاکمیت و حوزه تعلیم و تربیت بازمی‌گردند تا مجموعه‌ای از عوامل مرتبط با نهادهای اجتماعی جامعه مانند خانواده و رسانه‌ها که همگی به‌نوعی در این مسئله نقش دارند.

وی افزود: اگر بخواهیم مشخص‌تر درمورد عوامل ایجاد کودک‌کار نگاه کنیم باید به عدالت اجتماعی اشاره کنیم؛ چرا که اگر عدالت اجتماعی به‌درستی در جامعه توسعه پیدا نکند و همه جامعه و خانواده‌ها نتوانند به‌طور برابر از فرصت‌ها و منابع برخوردار باشند، طبیعتاً معضلاتی مانند نبود کار گریبان‌گیر خانواده‌ها می‌شود و تأمین نیازهای اعضای خانواده به‌ویژه فرزندان برای سرپرستان خانواده بسیار دشوار خواهد شد.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران ادامه داد: عوامل اجتماعی دیگری نیز در بروز این پدیده دخیل هستند مانند طلاق و شرایطی که در آن کودک با یکی از والدین به زندگی خود ادامه می‌دهد. در چنین وضعیتی به‌دلیل نبود توان مدیریت رفتاری، تربیتی، معیشتی و رفاهی خانواده‌ها گاه ناچار می‌شوند فرزندان خود را به کار ترغیب کنند تا بتوانند نیازهای معیشتی‌ خود را برطرف کنند.

محمدی تصریح کرد: وجود کودک‌کار ریشه در دو نوع فقر دارد؛ امروزه مشکلات اقتصادی و معیشتی موجب شده برخی از خانواده‌ها یا روی خط فقر یا زیر خط فقر باشند. نوع دوم فقر فرهنگی است که به تکالیف نادیده‌گرفته‌شده در نهادهای اجتماعی و حوزه تعلیم و تربیت بازمی‌گردد.

وی گفت: در موضوع کودکان کار نقش مهاجرت‌های بی‌رویه و شکل‌گیری حاشیه‌نشینی در اطراف کلان‌شهرها پررنگ است. شرایط سختی که برای خانواده‌های مهاجر و به‌ویژه حاشیه‌نشین ایجاد می‌کند، آنان را تحت فشار قرار می‌دهد و اعضای خانواده را وادار می‌سازد که هر یک به‌نوعی وارد عرصه کار و درآمدزایی شوند.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران ادامه داد: به‌دلیل دستمزدهای پایین، نبود بیمه و فقدان حمایت‌های جدی و مدنی از این اقشار، اغلب کودکان با دستمزدهای ناچیز، بدون بیمه و بدون آینده جذب کارهای مختلف می‌شوند مانند کارگری، مشاغل کاذب و یا جذب در شبکه‌های توزیع مواد مخدر که آسیب‌های جدی و گسترده‌ای را به آنان وارد می‌کند.

محمدی افزود: از دیگر عوامل می‌توان به معضلاتی مانند اعتیاد والدین اشاره کرد. آسیب‌های اجتماعی‌ که خانواده را از مرزهای کارآمدی دور می‌کند و آن‌ها را وارد چرخه‌ای از تنش‌ها و جدال‌های دائمی می‌سازد. این شرایط یا به متارکه می‌انجامد یا بی‌مسئولیتی نسبت به فرزندان در میان سرپرستان را رواج می‌دهد و در نتیجه، کودکان یا به ناچار به کار گرفته می‌شوند یا تحت نوعی اجبار خانوادگی روانه بازار کار می‌شوند.

وی در پاسخ به این دیدگاه که کار کودک می‌تواند به مهارت‌آموزی منجر شود، تأکید کرد: به هیچ عنوان این‌گونه نیست. مهارت‌ها به‌طور معمول در فضایی ایمن، آرام، در چارچوب حقوق کودک و تأمین نیازهای او قابل تعریف هستند، اما در فضای کار، کودک تحت فشار شدید، استرس‌های سنگین، سختی کارهای فیزیکی و رنج ناشی از انجام فعالیت‌هایی قرار می‌گیرند که در واقع برای کودک تعریف نشده است و نمی‌توان گفت در چنین شرایطی کودک مهارت کسب می‌کند.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران ادامه داد: در محیط کار، کودکان مهارت‌های منفی کسب می‌کنند. مهارت‌هایی که ناهنجاری‌ها تبدیل می‌شوند مانند سرقت، توزیع مواد مخدر، درگیری‌ و نزاع‌های خیابانی. مهارت‌ها تنها زمانی می‌توانند کارساز و مؤثر باشند که در کنار آداب اخلاقی، رفتاری و تربیتی سالم در بستر آموزش و پرورش و در شرایطی شکل بگیرند که کودک از حقوق طبیعی خود مانند بازی، تحصیل و زندگی آزادانه در کنار والدین برخوردار باشد، بنابراین این نگاه به‌طور کامل غلط است.

محمدی اظهار کرد: اقدامات مؤثر برای پیشگیری از شکل‌گیری کودکان کار در شرایط فرهنگی و اقتصادی ایران با برنامه‌های مداخله‌ای که امروز داریم در حقیقت کاری از پیش نمی‌برد. تشکیل انجمن‌های حمایت از کودک‌کار به‌تنهایی تأثیرگذار نیست و به‌نوعی به معنای پذیرش مطلق کودک‌کار به‌عنوان بخشی از زندگی اجتماعی خانواده‌های ایرانی است. بحث پیشگیری، ما را به سمت توانمندسازی خانواده‌ها، از نظر فرهنگی و اقتصادی سوق می‌دهد.

وی افزود: باید خانواده‌ها را از فقر فرهنگی و مشکلات اقتصادی جدا کنیم و فرصت‌های مناسب، برابر و متناسب با نیازهایشان برای آن‌ها ایجاد کنیم در حوزه اشتغال، تأمین وضعیت تحصیلی کودکان و ایجاد رفاه نسبی. اگر خانواده‌ها از نظر آگاهی‌های تربیتی و فرزندپروری، همچنین از حداقل توانمندی معیشتی برخوردار شوند آن‌گاه می‌توان گفت پیشگیری اتفاق افتاده است و پدیده‌ای به نام کودک‌کار از فضای جامعه حذف خواهد شد.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران گفت: با وجود تلاش‌های قانونی و اجتماعی، پدیده کودکان کار همچنان در جامعه وجود دارد و دلیل آن این است که روش درستی نداریم و رویکرد ما مبتنی‌بر مداخله است، نه پیشگیری. کودکان کار همواره زیادتر می‌شوند و ما در سطح سوم مداخلات پیشگیرانه عمل می‌کنیم؛ یعنی زمانی وارد عمل می‌شویم که کودک‌کار شناسایی شده و به انجمن‌ها سپرده می‌شود، در حالی که این کودکان تا خروج از سن کودکی، همچنان کودک‌کار باقی می‌مانند و جای آن‌ها را کودکان جدید می‌گیرند. چون مبنای کار ما پیشگیری اولیه نیست، باید به سمت توانمندسازی خانواده‌ها از نظر فرهنگی و اقتصادی حرکت کنیم تا بتوانند فرزندان خود را به‌درستی مدیریت و جامعه‌پذیر کنند.

محمدی درباره برنامه‌های حمایتی روان‌شناختی و عاطفی برای کودکان کار اظهار کرد: به هیچ عنوان به مسائل روان‌شناختی کودکان توجه نمی‌شود. برنامه‌های موجود اغلب نمایشی و مبتنی‌بر نگاه ابزاری به کودکان هستند و ما در حقیقت برنامه‌ای مشخص در حوزه حمایت‌های روانی و عاطفی نداریم. این حمایت‌ها باید در قالب برنامه‌های پیشگیرانه اولیه و در چارچوب توانمندسازی خانواده و فعال‌سازی نهادهای اجتماعی ارائه شود.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران افزود: وقتی کودکی در فضایی سالم، با آگاهی تربیتی مناسب، تأمین معیشتی و سبک فرزندپروری صحیح رشد کند، به‌طور طبیعی از نظر عاطفی و روانی نیز تأمین خواهد شد، اما ما چنین برنامه‌ای نداریم.

محمدی گفت: افزایش آگاهی عمومی درباره پیامدهای منفی کودک‌کار زمانی مؤثر است که عدالت اجتماعی برقرار باشد و خانواده‌ها به‌طور برابر به امکانات، منابع و فرصت‌ها دسترسی داشته باشند. در شرایطی که خانواده‌ها درگیر مشکلات مالی، حاشیه‌نشینی، مهاجرت‌های اجباری، طلاق یا سرپرستی نامناسب هستند. آگاهی عمومی به‌تنهایی کمکی به اقشار آسیب‌پذیر نمی‌کند مگر آنکه ابتدا زمینه‌های توانمندسازی نهاد خانواده مبتنی‌بر عدالت اجتماعی فراهم شود.

وی اضافه کرد: تمرکز بر حمایت از کودکان در محیط کار رویکرد درستی نیست. این رویکرد مانند رسیدگی به شاخ‌وبرگ درختی است که ریشه آن دچار آفت شده است. ما باید به ریشه بپردازیم؛ یعنی توانمندسازی نهاد خانواده و تقویت نظام تعلیم و تربیت. تمرکز بر حمایت از کودک در محیط کار به‌معنای پذیرش کودک‌کار به‌عنوان بخشی از جامعه است، در حالی که باید کودک را به فضای کودکی، خانواده، بازی و حقوق اولیه‌اش بازگردانیم.

انتهای پیام 

  • چهارشنبه/ ۲۶ آذر ۱۴۰۴ / ۱۲:۰۳
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1404092617525
  • خبرنگار :