فراز و فرود خورشید در آخرین روز پاییز تا طلوع نخستین خورشید زمستان در تقویم فرهنگی ایران بیش از یک پدیده طبیعی است؛ مرزی نمادین میان پایان و آغاز، تاریکی و روشنایی، بیم و امید. ایرانیان از دیرباز این گذار را نه با هراس، بلکه با آیینی جمعی و معنامحور پشت سر گذاشتهاند؛ با گردهمایی خانوادهها، قصهگویی، اجرای آیینها و مصرف خوراکهایی که نماد زندگی و گرما بودند.
در فرهنگ ایران باستان، یلدا نه فقط طولانیترین شب سال، بلکه نشانهای از نقطه عطف طبیعی و اسطورهای است؛ جایی که خورشید، نماد زایش و حیات، پس از تاریکترین شبها دوباره قدرت میگیرد و تاریکی و اهریمن به عقب رانده میشوند. این شب، از یک رویداد نجومی، به آیینی جمعی، امیدبخش و معنامحور تبدیل شد؛ آیینی که در آن شادی، نور و زایش با هم گره میخوردند.
کارشناسان فرهنگی معتقدند؛ این آیین با همه سادگی و صمیمیتش، نقش مهمی در تقویت احساس تعلق اجتماعی و انتقال ارزشها به نسلهای بعد دارد. از شمال تا جنوب ایران، از روستاهای دورافتاده تا کلانشهرها، شب یلدا بهانهای است برای گردهمایی، لبخند و ثبت لحظاتی که در میان روزمرگیها گاه فراموش میشود.
روایت ماندگار یک سنت کهن در فرهنگ ایرانی
فخرالسادات خامسی، استادیار و عضو هیأت علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ملی مهارت، با اشاره به ریشه واژه یلدا گفت: شب یلدا، که در ایران باستان به آن «شب چله» میگفتند، یکی از کهنترین جشنهای ایرانیان است. واژه یلدا ریشه سریانی دارد و به معنای تولد است. این جشن با تولد ایزدمهر یا میترا مرتبط است؛ ایزدمهر نماد خورشید و روشنایی است که در بلندترین شب سال به دنیا میآید. برگزاری این جشن پیش از زرتشت نیز رایج بوده و تا قرن هفتم میلادی، شب یلدا در ادبیات ایرانی با تولد حضرت مسیح نیز پیوند خورده بود.
وی افزود: در آثار ناصرخسرو و دیگر متون تاریخی، شب یلدا به عنوان جشن تولد مسیح شناخته میشده است.
خامسی درباره دلیل انتخاب بلندترین شب سال برای این جشن گفت: ایرانیان باستان توجه ویژهای به اعتدالها و تغییر فصلها داشتند. شب یلدا بزرگترین شب سال است و مردم آن را جشن میگرفتند تا تاریکی را پشت سر گذاشته و به استقبال روشنایی و گرمی نور خورشید بروند. این مراسم نوعی نیایش و شادی برای خداوند و زندگی بوده است.
عضو هیأت علمی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ملی مهارت افزود: مردم با گردهمایی، خوراکیهای گرم و مراسمی نمادین، خود و زمین را برای فصل سرد آماده میکردند و شادی و گرمی را به خانهها و دلهایشان میآوردند.
خامسی در خصوص سفره شب یلدا گفت: رنگهای گرم و میوههای قرمز مانند هندوانه و انار، نماد نور، گرما و روشنایی هستند. سفره شب یلدا، مانند سفره هفتسین، شامل نمادهایی مرتبط با امشاسپندان یا نیروهای مقدس بوده است تا زندگی و طبیعت پاس داشته شود. کتابهایی مانند حافظ، خیام و حتی قرآن نیز در کنار این عناصر روی سفره قرار میگرفت.
وی افزود: عناصر سفره مانند آب، فلزات، گیاهان و حیوانات نمادین بودند و هر یک به نوعی ارتباط با طبیعت و زندگی را نشان میدادند.
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ملی مهارت درباره تغییرات تاریخی و فرهنگی شب یلدا بیان کرد: با گذر زمان، این جشن با تحولات فرهنگی و دینی گره خورد. بهعنوان مثال، در دوران اسلامی قرآن و آینه به سفرهها اضافه شد و برخی رسوم قدیمی از بین رفت.
وی افزود: امروزه شب یلدا بیشتر به گردهمایی خانوادهها و استفاده از آجیل و میوه محدود شده است، اما ریشه جشن، یعنی زایش نور و گرما و استقبال از روشنایی، همچنان حفظ شده است.
وی در پایان گفت: شب یلدا یادآور پیروزی نور بر تاریکی، گرمی بر سرما و زندگی بر مرگ است. چه با ریشههای باستانی آن و چه با مفاهیم مذهبی و اجتماعی امروز، این شب پیام زندگی، امید و جمع شدن خانوادهها را منتقل میکند و زیبایی و اهمیت خود را همواره حفظ کرده است.
فرهنگ فراتر از سفرهها
با گذر زمان، آیین یلدا همچون بسیاری از سنتهای کهن دستخوش تغییرات اجتماعی و اقتصادی شده است؛ شهرنشینی، تغییر الگوهای زندگی و محدودیتهای اقتصادی، بر گستردگی و تنوع سفرهها اثر گذاشتهاند؛ با این حال، اصل این آیین، یعنی گردهمایی، گفتوگو و زنده نگه داشتن پیوندهای خانوادگی، همچنان پابرجاست.
هرچند در سالهای اخیر، فشارهای اقتصادی موجب کوچکتر شدن سفرهها شده و حتی برخی خانوادهها امکان برپایی سفره یلدا را ندارند، اما یلدا بیش از آنکه به رنگ و تنوع خوراک وابسته باشد، به «باهم بودن» معنا مییابد. فرهنگی که در آن، گفتوگو، دیدار، همدلی و زنده نگه داشتن پیوندهای انسانی اصل است.
در شرایطی که مسائل اقتصادی و معیشتی بر زندگی روزمره بسیاری از خانوادهها سایه انداخته، تداوم آیینهایی مانند یلدا نشان میدهد که فرهنگ ایرانی و اسلامی را نمیتوان صرفاً به مظاهر مادی آن تقلیل داد؛ یلدا همچنان یادآور این واقعیت است که حتی در بلندترین شب سال نیز میتوان چراغ امید را روشن نگه داشت و به طلوع فردا دل بست.
انتهای پیام