به گزارش ایسنا، یازدهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران با حضور نویسندگان و مترجمان برتر این حوزه شامگاه جمعه(۵ دیماه) در خانه هنرمندان برگزار شد.
در بخش اول این مراسم از داوود کیانیان هنرمند تئاتر تجلیل شد.
کیانیان پس از دریافت جایزه بابت این تجلیل از تمام دستاندرکاران تشکر کرد.
در ادامه هیات داوران بخش نمایشنامههای ترجمه چاپ شده، مجید مصطفوی، رامتین گلکار و سلحشور بر روی صحنه حاضر شدند.
در بخش نمایشنامههای ترجمهشده چاپشده در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ از ایلناز حقوقی و حمید دشتی تقدیر به عمل آمد و تندیس و دیپلم افتخار این بخش به مقداد جاوید صباغیان برای «اورستس» تعلق گرفت.
صباغیان در سخنان کوتاهی گفت: خوشحالم که هیات داوران این جایزه را به من دادند و از چندتن از دوستانم که در ترجمه کتاب «اورستس» من را همراهی کردند تشکر میکنم.
در ادامه نوبت به بخش نمایشنامههای تالیفی چاپ شده رسید و کامران شهلایی، مهدی میرباقری و هاله مشتاقینیا به عنوان اعضای هیات داوران بر روی صحنه حاضر شدند.
در بخش نمایشنامههای تألیفی چاپشده از محمدرضا آریانفر، غلامحسین دولتآبادی و مهدی اکبری (اولین نمایشنامه چاپ شده) تقدیر شد.
تندیس و دیپلم افتخار این بخش هم به رضا بهکام برای «پاریس بیمادر» اهدا شد.
سپس نوبت به بخش نمایشنامهنویسی کودک و نوجوان رسید که در این بخش از وحید کیارسی تقدیر و تندیس و دیپلم افتخار هم به سعید محسنی برای «پرتقالفروش پیدا شد» اهدا شد.
در ادامه نوبت به بخش نمایشنامههای اجراشده در سال ۱۴۰۳ رسید که امیر بهروزی، علی عابدی و نوشین تبریزی به عنوان هیات داوران بر روی صحنه حاضر شدند.
در این بخش از منصور کامکار و کامران شهلایی تقدیر شد و تندیس و دیپلم افتخار به کهبد تاراج برای «غلامرضا لبخندی» اهدا شد.
سپس نوبت به جایزه آکادمی نمایشنامهنویسی اعضای کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانهتئاتر رسید.
در این بخش ابتدا سیدحسن حسینی -دبیر اجرایی بخش آکادمی- در توضیح این بخش گفت: در این دوره بخش آکادمی به عنوان یکی ابتکار و با هدف اینکه مدلی متفاوت از داوری و انتخاب صنفی اتفاق بیافتد برگزار شد. این مدل داوری برپایه استقلال رای و محور شفافیت و ارزیابی بهتر آثار است.
وی ادامه داد: در این دوره ۴۵ داور از اعضای کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانهتئاتر مسئولیت داوری ۷۷اثر را برعهده داشتند. در این داوری هویت نویسندگان از نگاه داوران و هویت داوران هم برای نویسندگان مشخص نبود. این ویژگی نقطه عطفی در نمایشنامهنویسی بود.
دبیر اجرایی این جایزه خاطرنشان کرد: البته این میسر کاستیهایی دارد که برطرف خواهیم کرد اما این تجربه گامی اساسی در داوری صنفی و مشارکت جمعی متخصصان است. میتوان در آینده این مدل را بهبود بخشید و این تجربه نشان داد کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانهتئاتر میتوانند به چنین شیوهای افتخار و این داوری ارزشمند را حفط کنند.
وی بیان کرد: از ۴۵ داور این بخش قدردانی را دارم زیرا باحوصله، تعهد و شفافیت آثار را در طول چندماه داوری کردند و بیتردید مسئولیتپذیری ان داوران قابل تقدیر است. امیدوارم این تجربه کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان را اثرگذارتر و معتبرتر کند و به تئاتر این کشور کمک کند.
در این بخش از علی معتضدی، شاهد الفت و اصغر نوری دعوت شد به روی صحنه بیایند، سپس از فرید عقیدهمند الهی، محمدرضا کوهستانی و مهدی همتی در این بخش تقدیر شد و تندیس و دیپلم افتخار هم به میلاد حسینی برای «خاندان سورن» اهدا شد.
سپس نوبت به بخش پایانی تجلیلها یعنی نمایشنامههای تئاتر عروسکی رسید که در این بخش از امین رضا ملکمحمودی و پویا پیرحسینلو تقدیر به عمل آمد.
ضمنا تندیس و دیپلم افتخار انجمن نمایشگران عروسکی به شیلا صلاح رسید و روزبه حسینی هم تندیس و دیپلمافتخار این بخش را دریافت کرد.
در ادامه یک کلیپی از شهرام زرگر پخش و سپس با حضور بهروز محمودی بختیاری، اصغر نوری و شاهد الفت از سالها زحمت این مترجم تجلیل و تندیس افتخاری به وی اهدا شد.
در این بخش بهروز محمودی بختیاری در سخنانی کوتاه گفت: ممنون که به احترام تئاتر تشریف آوردید، من ۲۰ سال از دوستی با اقای زرگر لذت بردم. ایشان هنرمندی است نازنین و مترجمی است بسیار خوب و خوشحالم که از ایشان امشب تقدیر میشود. من نه همکلاس و نه همکار و نه شاگرد زرگر بودم اما از معاشرت و خواندن نوشتههایش لذت بردم و مثل یک شاگرد از او آموختم.
شهرام زرگر هم پس از تجلیل خود تصریح کرد: از تمام کسانی که من را قابل دانستن تشکر میکنم. دست تکتک عزیزان را میبوسم و ممنونم بابت این تجلیل.
در ادامه مراسم با حضور علیرضا گیلوری، آرام محضری، مجید قناد و رحیم رشیدیتبار از علی عزیزپور مدیرعامل موسسه نیلوفر آبی، سیدعلی معتضدی مدیرعامل آپیکو، محمدگنابادی مدیرعامل ایران کتاب، الناز برمزار بازیگر تئاتر، فرهاد نوپرست نویسنده و محمدامین عبدی از نشر گره تقدیر شد.
مجید قناد در این بخش در سخنانی تاکید کرد: این جشن شاید برگزاری آن چند ساعت طول کشید اما برای دستاندرکاران چندینماه زمان برده است. این مکان برای جشن کوچک بود اما در طول روزهای آینده شاهد خبرهای خوب از کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر خواهید بود.
وی ادامه داد: ما که برای کودکان کار میکنیم خیلی قدر این جشنها را میدانیم چون بزرگانمان را قدر میگذاریم.
قناد یادآور شد: یادمان باشد این روزها دلتنگی در کشورمان زیاد است و تلاش همه براین است که با رفتن به روی صحنه دلتنگیها را کم کنند. امیدوارم روزی آنقدر سالن داشته باشیم که پنج گروه پشت هم به روی صحنه نروند و استرس و رنج گروهها به روی صحنه کم شود و امیدوارم این مشکل زودتر حل شود.
سپس کلیپی از دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران نمایش داده شد.
در ادامه کلیپی از اسماعیل خلج پخش شد و پس از آن با حضور شهرام کرمی، سیروس صالحپور و صدرالدین زاهد مدالیوم کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر به این هنرمند تقدیم شد.
در این بخش محمد رحمانیان در پیام تصویری خطاب به اسماعیل خلج گفت: با استفاده از ساختمان نمایشی نمایشنامه «گلدون خانم» که بسیار دوستش دارم، در یک کلام باید بگویم که اسماعیل بینظیر است، فوقالعاده شگفتانگیز است و در نوع خودش بیهمتاست.
وی ادامه داد: او جزو اولین کسانی بود که مردم گمنام و معمولاً حذفشده از اجتماع را وارد نمایشنامهنویسی ایران کرد؛ با مجموعهآثاری که در «پاتوق» چاپ شد و بعداً با کارهایی مانند «قمر در عقرب»، «صغری دلاک» و «درخشان».
رحمانیان بیان کرد: از نظر من «گلدون خانم» بهترین نمایشنامه کوتاه ایرانی است که تا به حال نوشته شده و تأثیر بسزایی در زمان خودش روی بزرگان تئاتر گذاشته است. آثار خلج ما را به شدت به یاد فضای قهوهخانههای اصیل ایرانی میاندازد.
وی بیان کرد: به اسماعیل خلج تبریک میگویم و آرزو میکنم همیشه سایهاش بر سر ادبیات نمایشی ایران باشد. او زیباترین طراحیهای صحنه را در آثار بعد از انقلاب داشته است. اهدای جایزه ادبیات نمایشی امسال به ایشان اقدامی شایسته است.
در ادامه کلیپی از بهزاد فراهانی پخش شد و سپس پیام تصویری شهرام گیلآبادی در ستایش از این هنرمند پخش شد.
سپس با حضور ایرج راد، رضا بابک، میامی، پویا امینی، رحیم رشیدی، تبار ذهنی و عباس جهانگیریآن از بهزاد فراهانی تجلیل و مدالیوم کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر به این هنرمند تقدیم شد.
در این بخش ایرج راد -هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون- با بیان خاطراتی از همکاری و دوستی دیرینه خود با بهزاد فراهانی، از او به عنوان «نماد عشق، صداقت و پایداری در تئاتر ایران» یاد کرد.
راد در بخشی از سخنان خود تأکید کرد: بهزاد فراهانی هنرمندی خالص، عاشق و بیکموکاست بود. او در تمرینها هرگز با سهلانگاری کنار نمیآمد و هر لحظه حضور خود را به فرصتی برای آموزش و بخشیدن به دیگران تبدیل میکرد.
این بازیگر پیشکسوت، به دغدغه همیشگی فراهانی برای جایگاه واقعی هنر و هنرمند اشاره کرد و افزود: او همواره غمخور این بود که چرا به تئاتر و اهل آن، آنگونه که شایسته است اهمیت داده نمیشود. به همین دلیل سالها در خانه تئاتر و انجمن بازیگران، پیگیرانه برای بهبود وضعیت معیشتی، حقوقی و سلامت همکارانش تلاش و از آنان حمایت میکرد.
راد، خانواده فراهانی را نیز ستود و گفت: همسر و دختران او از کودکی در کنارش و در سختترین شرایط، استوار و مصمم ایستادند و کار کردند. تئاتر برای بهزاد، یک باور و افتخار بود و این نگاه، افتخاری برای همه خانواده تئاتر ایران محسوب میشد.
وی در پایان با بیان خاطرهای از حمایت فراهانی از خود در سال ۱۳۵۰، زمانی که تنها ۲۳ سال داشت، گفت: حمایت او برای من بینظیر و فراموشنشدنی بود. من مفتخرم که سالها در کنارش بودم. جایگاه او همواره در قلب مردم هنردوست و جامعه تئاتر ایران زنده و پابرجاست.
بهزاد فراهانی هم قبل از تجلیل، با بیان خاطراتی صمیمی و پرداختن به دغدغههای مشترک هنرمندان، سخنرانی تأملبرانگیزی مطرح کرد.
فراهانی سخنانش را با گرامیداشتی از معلمان و استادان بزرگ خود آغاز کرد و گفت: از استاد مفید، پدر و پسر (بیژن مفید)، تا غلامحسین سعیدی، سعید سلطانپور، آقای جوانمرد، سیروس ابراهیمزاده، آقای سرکسیان و بهرام بیضایی... تشکر میکنم و حیف که نسل جوان امروز از چنین معلمانی محروم است یا این اساتید بسیار دورند، مثل خانم خجسته که کسی دیگر از او یاد نمیکند.
وی ادامه داد: من زاده این اساتید بزرگ هستم و سعی کردم شاگرد خوبی برای آنها باشم و به شاکردی خود افتخار میکنم.
فراهانی با اشاره به آثار مکتوب خود گفت: در حدود ۳۰نمایشنامه نوشتم که روی صحنه بردم و هزار نمایشنامه در رادیو کار کردم، پنجاه سال در دانشکدههای هنر ایران سعی کردم معلم خوبی باشم و هیچ وقت بدون مطالعه سرکلاس نرفتم و در رادیو هم همیشه نقش اصلی بازی کردم و خیلی کار کردم.
این هنرمند پیشکسوت خاطرنشان کرد: من زندگی خوبی دارم و همسر و فرزندان خوبی هم دارم. البته که ما هرشبی که سرمیز شام مینشینیم یاد دخترمان گلشیفه میافتیم و نمیتوانیم خوب غذا بخوریم. فرزند من در تبعید یک کشور دیگر است و تنها یک پدیده بزرگ در کشور ما باید اتفاق بیافتد تا او بتواند بازگردد.
فراهانی تصریح کرد: به تازگی یک ناشر بزرگی تمامی آثار من را چاپ کرده است به جز دو نمایشنامه آخرم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز آن را نداد وخیلی دوست دارم که آنها را به صحنه ببرم.
وی افزود: نزدیک۲۰سال است که در خانه تئاتر هستم و این جایزه ادبیات نمایشی جزو تفکرات بنده و آقای راد بود تا کسانی که نمایشنامههایشان امکان چاپ ندارد یا کارشان دیده نشده در این جایزه مورد توجه قرار بگیرند.
فراهانی با اشاره به شرایط سخت بازیگران بیمار و مواجهه با «مدیران بیعرضه»، گفت: در عمرم جلوی هیچ کس خم نشدم اما این روزگار ما را مجبور به سکوت کرده و برای حمایت از برخی همکاران مجبور شدم جلوی برخی مدیران سر تعظیم فرود بیاورم.
انتقاد اصلی و تند بهزاد فراهانی ، متوجه «سانسورچیها» بود. او با صدای بلند گفت: به آنها بگویید احمقها! قانون اساسی داریم که در آن سانسور وجود ندارد. خیلی از ارزشها را بیارزش کردند. چرا هر حرفی را به الحاد و کفر میپیوندند؟
فراهانی با بیانی شاعرانه هنرمندان را به وحدت فرا خواند و گفت: قطره دریاست اگر با دریاست. اگر ما با هم باشیم، اگر به هم احترام بگذاریم، اگر رنج کار کردن در این روزگار را با هم تقسیم کنیم و یادمان نرود گرسنگیهایمان را با هم قسمت کنیم.
او سپس خاطرهای از فعالیتهای انجمن صنفی بازیگران را برای نجات همکارانشان از دغدغهها و دشواریها بیان کرد.
در ادامه فهیمه رحیمیان همسر بهزاد فراهانی در سخنانی کوتاه گفت: از بهزاد خواهش دارم سه چیز را انجام دهد، اول خاطرات نانوشته خود را بنویسد، دوم بیوگرافی خودش را کامل کند و سوم عاشقانههایش را قلم بزند. او از ۹ سالگی عاشق بوده و این عاشقانهها بسیار جالب است. باید بنویسد تا نسل بعد بداند عشق در این نسل چگونه بوده است.
در بخش پایانی اینآیین تجلیل عباس جهانگیریان -رئیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان- از بهزاد فراهانی با تأکید بر نقش کم نظیر خانواده او در پرورش هنرمندان برجسته، سخن گفت.
جهانگیریان پس از تقدیر از فعالیتهای آشکار فراهانی در عرصههای بازیگری، کارگردانی و نویسندگی، به بخش کمتر دیدهشدهای از زندگی او اشاره کرد و گفت: ایشان به صورت چراغخاموش و بدون هیچ تظاهر، فعالیتهای خیریه بسیار ارزشمندی داشتهاند. با توجه و کمک به هنرمندان خانهنشین یا کسانی که مشکل دارند، حتی در شهرستانها و استانهای دور مانند مازندران. این اقدامات هرگز با ادعا همراه نبوده و کمتر گفته شده است.
مهمترین بخش سخنان جهانگیریان، قدردانی از فهیمه رحیمیان همسر بهزاد فراهانی بود. او با اعلام اینکه نزدیک به ۵۰ سال با این خانواده دوست بوده، گفت: چهار هنرمند بزرگ از این خانواده برخاستهاند و این، مدیون فداکاریهای فهیمه بانو است. او حتی هنر خودش را قربانی کرد تا سه فرزند و همسر گرامیاش در رشتههایی که انتخاب کردند، موفق شوند.
جهانگیریان به معرفی اجمالی این چهار فرزند گفت: به نظرم باید یک جشن با عنوان «شب فهیمه رحیمیان» برگزار شود.
او با براز تأسف از این که داستان زندگی فهیمه رحیمیان کمتر روایت شده، از علی دهباشی (مدیر مجله بخارا) درخواست کرد شبی را به نام «شب فهیمه رحیمیان» برگزار کنند.
به گفته جهانگیریان ناگفتههای زیادی از زندگی فهمیه رحیمیان وجود دارد، به ویژه خاطراتی که از عباس جوانمرد درباره این دو بزرگوار (فراهانی و رحیمیان) شنیدهام و در گروه هنر ملی رخ داده است. اگر این شب برگزار شود، من این خاطرات را خواهم گفت.
انتهای پیام