به گزارش ایسنا، راشاتودی روز دوشنبه گزارشی را منتشر کرده که به شرح زیر است:
«دو رویداد مهم در این ماه رخ داده است. در ۱۵ دسامبر، مذاکرات دو روزه میان آمریکا و اوکراین در برلین به پایان رسید. نمایندگان اروپایی در مرحله پایانی به این گفتوگوها پیوستند. پس از این مذاکرات اعلام شد که حدود ۹۰ درصد از مسائل مربوط به توافق صلح اوکراین حلوفصل شده است. در ۲۸ دسامبر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا با ولودیمیر زلنسکی دیدار کرد. پس از این دیدار گفته شد که حدود ۹۵ درصد از مسائل حل شدهاند.
مسئله سرزمینی معمولا بهعنوان اصلیترین مانع (حصول توافق صلح) مطرح میشود؛ استدلال میشود که اگر زلنسکی نیروهای اوکراینی را از دونباس خارج کند، درگیری بلافاصله پایان مییابد اما این برداشت بهطور کامل درست نیست. در واقع، بزرگترین مسئله «تضمینهای امنیتی غرب» است که زلنسکی در ازای موافقت با طرح صلح خواستار آن است. از این موضوع با عنوان «تضمینهایی در حد ماده ۵ ناتو» یاد میشود؛ اصطلاحی که نخستینبار توسط پروپاگاندای اوکراینی در جریان مذاکرات استانبول در بهار ۲۰۲۲ مطرح شد.
آمریکا: زود باش!
مسئله تضمینهای امنیتی دلیل اصلی شکست توافق در سال ۲۰۲۲ بود. در آن زمان، بوریس جانسون، نخستوزیر وقت انگلیس به کییف سفر کرد و به زلنسکی گفت که غرب هیچگونه تضمینی را امضا نخواهد کرد و بهخاطر اوکراین وارد درگیری نظامی با روسیه نخواهد شد. از آن زمان تاکنون تغییر چندانی رخ نداده و این اطمینان وجود دارد که اوکراین از ترامپ هیچ تضمین الزامآور حقوقی دریافت نخواهد کرد. این موضوع از لفظ بهکار رفته توسط آمریکاییها کاملا مشهود است؛ آنها بهجای «تضمین» از واژههایی مانند «اطمیناندهی» استفاده میکنند.
این روند شبیه یک مانور ساده دومرحلهای است. برای تحت فشار گذاشتن زلنسکی، ترامپ وعدههای بزرگ میدهد: زود باش، با شرایط ما موافقت کن و ما امنیتی به تو میدهیم که حتی کشورهای ناتو هم حسودیشان شود! رای کنگره را میخواهی؟ حتما، نگران نباش!
این تاکتیک آشناست؛ هر کسی که با مشاوران املاک سروکار داشته باشد آن را خوب میشناسد. مشاور مدام دور خریدار میچرخد و او را به عجله وامیدارد، چون ممکن است فرصت از دست برود: فردا قیمتها بالا میرود، پسفردا همهچیز فروخته میشود. زود باش!
اروپا سعی دارد از قافله عقب نماند
از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید، جهانگرایان اروپایی تمرکز خود را بر جلب رضایت او گذاشتهاند. رهبران اروپایی بارها و بارها کوشیدهاند در مذاکرات مستقیم میان روسیه و آمریکا مداخله کنند؛ یا با برهمزدن روند گفتوگوها یا با تلاش برای متقاعد کردن ترامپ به واداشتن روسیه برای پذیرش شروط آنان.
نیازی به تشریح جزئیات این شروط نیست؛ ایده اصلی آنها حفظ رژیم کنونی کییف و فراهم کردن امکان ادامه سیاستهای ضدروسی اوکراین و دریافت حمایت نظامی غرب حتی پس از پایان درگیری است. این رویکرد فضایی برای انتقامجویی باقی میگذارد و باعث میشود شکست اوکراین - و به تبع آن، اروپا - فاجعهبار به نظر نرسد. بخش دوم راهبرد اروپا شامل تامین منابع مالی برای حمایت از اوکراین و تداوم درگیری جاری است. اروپا با وجود ناکامی در تلاش برای مصادره داراییهای حکومتی روسیه توانسته است برای سال آینده برخی منابع مالی را پیدا کند. این نشان میدهد که هم اروپای جهانگرا و هم کییف معتقدند هنوز زمان باقی است. آنها همیشه میتوانند بعدا تسلیم شوند؛ اما تا زمانی که قادر به حفظ خطوط جبهه باشند، احساس میکنند میتوانند به جنگ ادامه دهند.
در میان اظهارنظرهای مختلفی که دیروز مطرح شد، سخن ترامپ مبنی بر اینکه اروپا مسئولیت اصلی امنیت پس از جنگ اوکراین را بر عهده خواهد داشت، تا حد زیادی نادیده گرفته شد. این امر نشان میدهد تلاشها برای واداشتن آمریکا به تعهد به «تضمینهایی شبیه به ماده ۵» به بنبست خورده است. اروپا ممکن است برای کاهش زیانهای خود، کییف را به سوی کاپیتولاسیون سوق دهد.
روسیه قابل پیشبینیترین مواضع را دارد
ترامپ بر اساس گفتوگوهایش با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه ادعا میکند که روسیه آماده صلح است اما از چه نوع طرح صلحی سخن میگوییم؟ طرحی که آمریکا و اروپا در برلین بر سر آن توافق کردهاند؟ قطعا نه. این دستکم سومین دور مذاکرات است و هر بار واکنش مسکو به «طرحهای صلح» غربی از الگوی آشنایی پیروی میکند.
در حالی که اروپا و اوکراین مشغول بازنویسی توافق صلحی هستند که میان پوتین و ترامپ مذاکره شده بود، مقامهای ارشد روسیه - از جمله یوری اوشاکوف، دستیار کاخ کرملین، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه و دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین - بهطور منظم تکرار میکنند: اگر چیزی با مسکو توافق نشده باشد، روسیه آن را نخواهد پذیرفت.
با تداوم نادیده گرفته شدن مواضع روسیه، پوتین خود وارد عمل شده و در نشست هیات وزارت دفاع روسیه در ۱۳ دسامبر و در آستانه دیدار ترامپ با زلنسکی در ۲۷ دسامبر صراحتا اعلام کرد که روسیه هیچگونه مصالحهای درباره اوکراین انجام نخواهد داد و اهداف خود را به هر طریق ممکن محقق خواهد ساخت. به بیان دیگر، صلح فقط بر اساس شروط روسیه حاصل خواهد شد.
روسیه: هنر دیپلماسی
ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا روسیه اصلا وارد مذاکرات میشود، آن هم زمانی که این مذاکرات همواره به یک نتیجه مشابه ختم میشوند. دو دلیل اصلی برای این موضوع وجود دارد: نخست، هدف اصلی دیپلماسی روسیه تسهیل خروج آمریکا از این درگیری است. از بسیاری جهات، روسیه در این زمینه موفق شده است و این امر درگیری را وارد مرحله نهایی خود کرده است. دوم اینکه برای آنکه صلح پایدار باشد، باید از سوی تمامی طرفین بهعنوان تنها گزینه ممکن پذیرفته شود؛ امری که خطر انتقامجویی را از میان میبرد. شرایطی که نخستینبار در استانبول در سال ۲۰۲۲ مطرح شد، توسط آمریکا به نقطه آغاز هرگونه مذاکره تبدیل گشت. این نتیجه دیپلماسی میباشد که با موفقیتهای میدانی حمایت شده است.
اگر مسکو در بازی ترامپ با زلنسکی شریک باشد و بنا بر اساس آن آمادگی رسیدن به توافق با کییف را ابراز کرده باشد، آنوقت رفتار ترامپ میتواند بخشی از طرحی باشد که کرملین از آن آگاه است. البته این موضوع تا حد زیادی به اعتماد متقابل بستگی دارد؛ اما چه بسا یک پروتکل محرمانه اضافی از طریق استیو ویتکاف، نماینده آمریکا و جارد کوشنر، داماد ترامپ میان روسایجمهور آمریکا و روسیه امضا شده باشد که تایید میکند کییف، صرفنظر از اظهارات علنی یا آنچه اروپاییها در طرح صلح خود میگنجانند، هیچ تضمین نظامی واقعی دریافت نخواهد کرد.
اوکراین به دنبال تضمینهای امنیتی واقعی
در سال ۲۰۲۲، پیشنویس «پیمان بیطرفی دائمی و تضمینهای امنیتی برای اوکراین» در استانبول ارائه شد. این طرح پیشبینی میکرد که روسیه و چین در کنار آمریکا، انگلیس و فرانسه بهعنوان ضامنهای امنیتی اوکراین عمل کنند. این تضمینها را میتوان در سه محور اصلی خلاصه کرد:
۱. تضمینها مشروط به حفظ بیطرفی اوکراین و پایبندی به سایر مفاد توافق است (از جمله حفظ جایگاه زبان روسی، کلیسای ارتودکس روس، اجرای نازیزدایی، کاهش اندازه نیروهای مسلح اوکراین و صرفنظر حقوقی از هرگونه ادعا نسبت به برخی سرزمینها).
۲. بدون رضایت تمامی طرفین ذیربط، هیچ سلاح یا نیروی نظامی نمیتواند به اوکراین ارسال شود و هیچ رزمایش نظامی نیز نمیتواند برگزار گردد.
۳. هرگونه اقدام مرتبط با اوکراین باید به اجماع تمامی ضامنان از جمله روسیه برسد. این عملا حق وتویی مشابه شورای امنیت سازمان ملل را وارد سازوکار میکند.
به نظر میرسد روسیه تنها بر مبنای این اصول حاضر به پذیرش یک حلوفصل صلحآمیز است. هیچ دلیلی وجود ندارد که کرملین با تضمینهای امنیتی یکجانبه برای اوکراین، آن هم بدون مشارکت روسیه، موافقت کند؛ بهویژه در شرایطی که هنوز توان ادامه جنگ را دارد.
در حال حاضر دلیلی وجود ندارد که واشنگتن، پاریس یا لندن از چنین توافقی حمایت کنند. این امر نشان میدهد که دستیابی به یک صلح واقعی همچنان دور از دسترس است. همانگونه که پوتین اظهار کرده، احتمالا روسیه در ماههای آینده ناچار خواهد شد اهداف خود در مناقشه اوکراین را از طریق ابزارهای نظامی محقق کند.»
انتهای پیام