نسخه مرمتشده فیلم سینمایی «خاک سر به مُهر» ساخته مروا نبیلی، در برنامه ششصد و چهلوهفتم سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد و پس از آن، نشست نقد و بررسی فیلم با حضور شهرام اشرفابیانه و سامان بیات برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایسنا، نسخه مرمتشده فیلم «خاک سر به مُهر» (۱۹۷۷) عصر دوشنبه ۸ دی ۱۴۰۴ در خانه هنرمندان ایران اکران شد. این فیلم ۹۰ دقیقهای با زیرنویس فارسی، از آثار کمتر دیدهشده سینمای مدرن ایران است که روایت زندگی زنی جوان در ایران پیش از انقلاب را بازگو میکند؛ زنی که در تقابل با سنتهای سختگیرانه روستای محل زندگی خود، بهویژه ازدواج اجباری، به سکوت و امتناع پناه میبرد و همین سکوت، زمینهساز طرد اجتماعی و سوءظن اطرافیان میشود.
پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی با حضور شهرام اشرفابیانه (منتقد سینما) و سامان بیات (منتقد سینما، پژوهشگر و تحلیلگر) برگزار شد. در ابتدای نشست، سامان بیات با اشاره به اهمیت نمایش این فیلم پس از سالها عدم دسترسی عمومی، توضیح داد نسخهای که به نمایش درآمد، اگرچه نسخه نهایی مرمتشده با بالاترین کیفیت نیست، اما نسبت به نسخههای پیشین از کیفیت قابلقبولی برخوردار است.
او به فرآیند بازسازی صدا، افزودن افکتهای صوتی و بازآفرینی سکوتهای فیلم در نسخههای خارجی اشاره کرد و توضیح داد که نسخه اصلی فیلم پس از انتقال راشها به خارج از ایران، در فرانسه و آلمان تکمیل شده است.
در ادامه، شهرام اشرفابیانه با مرور مسیر حرفهای مروا نبیلی، از تحصیل او در انگلستان، همکاری با فریدون رهنما، فعالیت در تلویزیون ملی ایران و ساخت مجموعه «افسانههای کهن ایرانی» یاد کرد.
به گفته او، نبیلی «خاک سر به مُهر» را بهصورت مخفیانه و با دوربین ۱۶ میلیمتری طی شش روز در حوالی دزفول و منطقه قلعهنو عسگر فیلمبرداری کرد؛ اقدامی که بهدلیل نبود مجوز رسمی، با سوءظن مقامات محلی نیز مواجه شد.
منتقدان در این نشست تأکید کردند که فیلم برای نخستینبار در سال ۱۹۸۱ بهصورت محدود در جشنواره فیلم لندن به نمایش درآمد و هرگز اکران رسمی در ایران نداشت. همین عدم نمایش سبب شد نام مروا نبیلی ـ که علاوه بر فیلمسازی، شاعر، نقاش و دانشآموخته موسیقی نیز بود ـ برای سالها از تاریخ رسمی سینمای ایران حذف شود؛ حذف شدنی که نمونهای از «سانسور آرام» و ناپدیدشدن تدریجی آثار فرهنگی در حافظه رسمی بهشمار میآید.
در بخش تحلیلی نشست، «خاک سر به مُهر» بهعنوان فیلمی مبتنی بر «سیاست امتناع» معرفی شد؛ امتناع در سطح روایت، فرم و محتوا. امتناع شخصیت زن از ازدواج و آیینهای تحمیلی، امتناع فرمی فیلم از روایت کلاسیک و نمایش چهرهها، و امتناع اجتماعی در برابر مدرنسازی دستوری، از جمله محورهای مورد بحث بود. حاضران تأکید کردند که فیلم با تمرکز بر سکوت، بدن زن و آیینهای تکرارشونده، نوعی اعتراض درونی و غیرکلامی را بازنمایی میکند.
شهرام اشرفابیانه همچنین تأکید کرد که فیلم حتی تا امروز بهعنوان اثری «خطرناک» تلقی میشود و بررسی آن نیازمند تحلیل دقیق مرحلهای است.
او توضیح داد که فیلم نقطه اتصال اصلی آگاهی پیش از فریادها را به تصویر میکشد؛ مرحلهای که هنوز اعتراض آشکار شکل نگرفته، اما خاموش هم نیست.
اشرفابیانه با اشاره به شباهت این رویکرد با شعر فروغ فرخزاد گفت: «در شعر فروغ، او از نهایت تاریکی و نهایت شب سخن میگوید، اما این فیلم همین تاریکی و شب را در زندگی روزمره به ما نشان میدهد.»
به گفته او، تماشاگر تنها مشاهدهکننده نیست، بلکه همراه شخصیت اصلی، فشار و تحمل او را تجربه میکند. این تجربه سینمایی، به باور او، نشاندهنده قدرت فیلم در بازنمایی سکوت و اعتراضهای نهان زنانه است، مفهومی که در تاریخ سینمای ایران نمونهای کمیاب به شمار میرود.
اشرفابیانه با اشاره به جمله آغازین فیلم از آلبر کامو، این عبارت را کلیدی برای ورود به جهان فیلم دانست و گفت: «خاک سر به مُهر» روایت «سکوت پیش از عصیان» و «خودکاوی روح» است؛ رویکردی که بحران را نه در کنش بیرونی یا مرگ، بلکه در بدن، زیست روزمره و سکوت زن متمرکز میکند.
به باور او، همین ویژگی سبب شده فیلم هم در دوران پیش از انقلاب و هم پس از آن، در معرض حذف و سانسور قرار گیرد.
در ادامه نشست، دیدگاههای متفاوتی نیز مطرح شد. برخی حاضران فیلم را اثری ساده و ذهنی دانستند که بیش از اندازه مورد تفسیر قرار گرفته و برخی دیگر آن را تجربهای جسورانه در بازنمایی سوبژکتیویته زنانه و عبور از سینمای روایی کلاسیک ارزیابی کردند. بحث درباره رئالیستی یا ذهنیبودن فضا، کیفیت فنی، نورپردازی، تدوین و نسبت فیلم با موج نوی سینمای ایران، بخش مهمی از گفتوگوها را شکل داد.
در جمعبندی، «خاک سر به مُهر» بهعنوان فیلمی معرفی شد که زن را نه در قالب مادر فداکار، معشوقه، قربانی یا قهرمان رهاییبخش، بلکه صرفاً در وضعیت «بودن» به تصویر میکشد؛ بودنی که بدون صدور بیانیه یا کنش آشکار، نظمهای مسلط اجتماعی و ایدئولوژیک را به چالش میکشد. از همین رو، این فیلم نمونهای شاخص از حذف تدریجی در تاریخ سینمای ایران تلقی شد؛ اثری که وجود داشته، اما برای سالها از جریان نمایش، نقد و حافظه رسمی کنار گذاشته شده است.
مروا نبیلی از نخستین فیلمسازان زن سینمای مدرن ایران است که فعالیت هنری خود را با تئاتر آغاز کرد و با حمایت فریدون رهنما وارد سینما شد. او پس از همکاری با تلویزیون ملی ایران، فیلم «خاک سر به مُهر» را در سال ۱۳۵۶ فیلمبرداری کرد.
مخالفتهای رسمی با نمایش فیلم، نبیلی را ناچار کرد راشهای اثر را از کشور خارج کند و مراحل فنی آن را در اروپا به پایان برساند. این فیلم با وجود نمایش محدود در خارج از ایران، در داخل کشور هرگز امکان اکران عمومی نیافت. اکران نسخه مرمتشده آن در سینماتک خانه هنرمندان ایران، تلاشی برای بازگرداندن این اثر به حافظه تاریخی سینمای ایران ارزیابی میشود.
انتهای پیام