به گزارش ایسنا، اندیشکده آمریکایی در مقالهای گزارش داده است که نخستین سال دولتی که با وعده «واقعگرایی» و سیاستِ «اول آمریکا» روی کار آمده، نه به یک چرخش روشن بهسوی خویشتنداری، بلکه به کارنامهای عمیقاً متناقض انجامیده است. به نوشته این مقاله، سیاست خارجی ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ در کشاکش میان برخی پیشرفتهای محدود در مسیر کشورداری مسئولانه و تداوم ناکامیهایی قرار داشته که ریشه در عادتهای مداخلهجویانه واشنگتن دارد؛ عادتهایی که دولت وعده داده بود آنها را کنار بگذارد.
اندیشکده «مؤسسه کشورداری مسئولانه کویینسی» در این گزارش مینویسد در یک سوی کارنامه سالانه دولت ترامپ، برخی تحولات - هرچند محدود - دیده میشود که با منطق خویشتنداری همخوانی دارد. از جمله این موارد میتوان به انتشار یک «راهبرد امنیت ملی» و ازسرگیری گفتوگو با روسیه اشاره کرد، اما این دستاوردها زیر سایه اقداماتی قرار گرفتهاند که بهصورت آشکار با تعهد ادعایی ترامپ به واقعگرایی و خویشتنداری در تضاد است.
به نوشته اندیشکده کویینسی، بهویژه در آمریکای لاتین و غرب آسیا، سیاست آمریکا همچنان گرفتار مداخلهجوییهای نسنجیده و عدم انسجام راهبردی باقی مانده است. نویسنده استدلال میکند همین تناقض، ویژگی اصلی سیاست خارجی دولت ترامپ را شکل میدهد: دولتی که در گفتار از خویشتنداری سخن میگوید اما در عمل بارها به اقدامات تهاجمی و بیثباتکننده بازمیگردد.
همدستی با تلآویو علیه ایران
این مقاله یکی از مهمترین شکستهای سیاست خارجی ترامپ در سال ۲۰۲۵ را «بحران حملات به ایران» مینامد. به نوشته این مقاله، پس از آنکه دولت آمریکا از آمادگی برای مذاکره با ایران سخن گفته بود، پیوستن واشنگتن به حملات نظامی رژیم صهیونیستی، مسیر دیپلماسی را ناگهان مسدود کرد.
به گزارش کویینسی، آمریکا بهجای خطوط قرمز خود ــ یعنی جلوگیری از تسلیحاتیشدن برنامه هستهای ایران ــ خطوط قرمز رژیم صهیونیستی، یعنی منع غنیسازی اورانیوم، را پذیرفت؛ تغییری که مذاکرات را به بنبست کشاند. اندیشکده آمریکایی هشدار میدهد با ازسرگیری فشارها از سوی نخستوزیر رژیم اشغالگر برای جنگی دیگر، اینبار با محوریت برنامه موشکی ایران، توان دولت آمریکا برای مقاومت در برابر این فشارها به یک آزمون سرنوشتساز برای ادعای خویشتنداری ترامپ در غرب آسیا بدل شده است.
ونزوئلا
به گزارش کویینسی، دومین ناکامی بزرگ کاخ سفید، تشدید تنشها با ونزوئلاست. توقیف مرگبار شناورها بدون ارائه شواهد روشن درباره فعالیت غیرقانونی آنها، آن هم بدون مجوز کنگره، یک اقدام جنگی غیرقانونی است.
اندیشکده آمریکایی یادآور میشود که دولت آمریکا توجیههای متغیری برای این رویکرد ارائه کرده است؛ از مبارزه با قاچاق مواد مخدر گرفته تا ادعای «سرقت نفت آمریکا» از سوی ونزوئلا. به باور مقاله، این ناهماهنگیها این تصور را تقویت میکند که هدف اصلی، تغییر حکومت در کاراکاس است؛ مسیری که بهگفته نویسنده، احتمالاً به بیثباتی گسترده و تکرار تجربههایی فاجعهبار در این منطقه میانجامد.
حفظ حضور نظامی در سوریه
این مقاله همچنین تداوم حضور نظامی آمریکا در سوریه را یک شکست مزمن دیگر میداند. به نوشته این اندیشکده، کشتهشدن نیروهای آمریکایی در سوریه نتیجه ناتوانی دولت ترامپ در پایاندادن قاطع به پروژهای است که پس از شکست داعش، توجیه راهبردی خود را از دست داده است.
نویسنده تأکید میکند نیروهای آمریکایی بدون هدفی روشن در سوریه باقی ماندهاند و همین امر آنها را به اهداف دائمی برای گروههای افراطی تبدیل کرده و این حضور را از یک عاملیت امنیتی به یک مسئولیت مرگبار بدل ساخته است.
همراهی با رژیم صهیونیستی
در بخشی دیگر، کویینسی رویکرد دولت آمریکا نسبت به رژیم صهیونیستی را بهشدت مورد انتقاد قرار میدهد و آن را شکست کامل در اعمال فشار معنادار توصیف میکند. به نوشته نویسنده، حمایت بیقیدوشرط از اقدامات رژیم صهیونیستی، هرگونه انگیزه برای پایبندی به آتشبس یا پیگیری راهحل سیاسی با فلسطینیان را از میان برده است.
افزون بر این، تحریم قضات دیوان کیفری بینالمللی که در حال بررسی این درگیری بودند، از نگاه مقاله، کنارگذاشتن اصول حقوق بینالملل و مغایر با ادعای خویشتنداری و حتی سیاست «اول آمریکا» است.
عقبنشینی کنگره از اختیاراتش در حوزه نظامی
در نهایت، اندیشکده کویینسی نقش کنگره آمریکا را نیز در تضعیف وعده خویشتنداری و پرهیز از تنش برجسته میکند. در این گزارش به رأیگیری نزدیک مجلس نمایندگان آمریکا اشاره شده که به شکست قطعنامهای برای جلوگیری از اقدام نظامی بدون مجوز علیه ونزوئلا انجامید.
به نوشته این مقاله، این رأیگیری بهمنزله کوتاهی قوه مقننه در انجام وظیفه اساسی قانون اساسی خود در زمینه اختیارات جنگی بود؛ آن هم در شرایطی که دولت پیشتر ونزوئلا را تحت محاصره دریایی قرار داده بود.
در انتها، کویینسی سیاست خارجی آمریکا در سال ۲۰۲۵ را پروژهای دوپاره و ناپایدار توصیف میکند. بهباور نویسنده، تداوم مداخلهجوی واشنگتن همچنان بر این سیاست سایه افکنده و ادعای گذار واقعی به یک کشورداری مسئولانه را بهشدت تضعیف کرده است.
انتهای پیام