عوامل ساخت «عشق گمشده» در نقد سه سهيلي‌زاده: تنها جزيياتي از داستان«ربه‌كا» را به كار برديم شركاء: فلاش‌بك‌هاي اين سريال از واقعيت‌هاي جاري دور بود

بخش دوم نقد سريال «عشق گمشده» با حضور حسين سهيلي‌زاده، كارگردان، سعيد شاهسواري، تهيه‌كننده، فرهاد عليزاده‌آهي، نويسنده و آنتونيا شركا، منتقد سينمايي، شب گذشته از شبكه‌ي سوم سيما پخش شد. به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون (ايسنا) در اين برنامه شاهسواري ـ تهيه‌كننده ـ افزود: فيلمنامه‌ي اوليه «عشق گمشده»، سيب بلورين نام داشت كه مدون بود كه ما سعي مي‌كرديم قصه‌هايي را به آن اضافه كنيم. وي افزود: نمي‌خواستيم با بردن اسمي از داستان «ربه‌كا» در عنوان‌بندي به كساني كه اين قصه را نخوانده‌اند ذهنيت دهيم. البته پايان «عشق گمشده» با آخر داستان ربه‌كا متفاوت بود. سهيلي‌زاده در اين باره گفت: ما تنها جزيياتي از داستان «ربه‌كا» را در فيلمنامه‌ي عشق گمشده به كار برديم و قصه‌ي ما با آن داستان تفاوتهاي زيادي داشت؛ ولي استفاده از «ربه‌كا» تعمدي بود. چرا كه مي‌خواستيم به ادبيات كلاسيك نزديك شويم، اگر چه اين كار خطرهايي داشت. شركا ـ منتقد ـ در عين حال عقيده داشت كه جذابيت پرداختن به شخصيت پريوش و شيفتگي اسد نسبت به پريوش، موجب نزديكي اين سريال به «ربه‌كا» شده است. وي در ادامه جذابيت‌هاي اين سريال را براي مخاطب برشمرد و گفت: مثلث‌هاي عشق، ‌توجه به مسايل زنان و نشان دادن شخصيت‌هاي زن و خوب و بد بودن مطلق شخصيت‌ها چرا كه اين امر باعث مي‌شود كه تكليف بيننده با شخصيتها معلوم باشد. به طور مثال، پريوش هيچ چهره‌ي مثبتي ندارد و انگار فرزند شيطان است. شركا، معتقد بود كه فلاش‌بك‌هاي اين سريال از واقعيت‌هاي جاري دور است و سهيلي‌زاده نيز اين عقيده را قبول داشت و افزود: با اين كار مي‌خواستيم قصه‌پردازي كنيم؛ چرا كه هر آن چه را كه فرد مي‌خواهد تعريف كند با واقعيت فرق دارد؛ از سوي ديگر براي رفت و برگشت به زمان‌هاي حال و گذشته نشانه‌هايي گذاشته بوديم و براي فلاش بك‌ها ميزانسن داشتيم. شاهسواري در اين باره اظهار كرد: در اين سريال يكي از بازيگرها در دو نقش در دو زمان متفاوت بازي مي‌كرد و از ترفند سياه و سفيد شدن براي رفت و آمد بين دو زمان استفاده كرديم. اولين باري كه به گذشته رفتيم در تصوير مثل فيلم‌هاي صامت، مرد انگار كند راه مي‌رفتند. در دفعه‌هاي بعد با سياه و سفيد شدن تصوير اين كار را كرديم و در قسمت‌هاي پاياني نيز با ديالوگ كات مي‌كرديم. ‌آهي با اشاره به ساختن سريال‌هايي با مضمون هويت‌يابي، گفت: اخيرا چند سريال پخش شده‌اند كه در آنها به مشكل هويت پرداخته شده است و اين در حالي است كه هيچ كدام از گروه‌هاي سازنده‌ي سريال‌ها نمي‌دانستند كه فيلمسازان ديگري نيز آثاري با اين مضمون دارند و اين امر نشانگر سليقه‌ي طراحان رسانه است كه سريالها را به اين سمت سوق داده است. شركاء در ادامه با اشاره به برخي از صحنه‌هاي سريال با فيلم‌هاي دهه‌ي 60 و آثار بيضايي، گفت: در شخصيت‌پردازي و جستجوها، برگزاري مراسم عروسي و عزا پشت سر هم، يادآوري آثار سينماگراني چون بيضايي است. آهي در اين باره اظهار كرد: با فيلم‌هاي بيضايي آشنا هستيم و خواه‌ناخواه از فيلم‌ها و رمان‌هاي خوب كه در معرض آنها بوديم، تاثير مي‌پذيريم. در ادامه‌ي برنامه، شركا به سردرگمي سيما اشاره كرد و گفت: نوع اختلافات او با همسرش در چند حركت خلاصه شده بود و به گونه‌اي نبود كه به توان با او همدلي كرد. سهيلي‌زاده در اين باره توضيح داد:‌ با اين كار مي‌خواستيم تفاوت دو نسل را به تصوير بكشيم. در حالي كه هما درگير مشكل بزرگي مي‌شود كه همانا رو در رويي با رقيبي است. مي‌ايستد و مي‌جنگد ولي سيما به خاطر بي‌توجهي شوهرش به وي قصد جدايي دارد. شركا در ادامه به نكته‌اي ديگر اشاره و اظهار كرد: به نظر مي‌آيد همه كشمكش‌هايي كه زنهاي سريال درگير آن بودند در جهت تبرئه‌ي مردها و گذاشتن تمام بار زندگي روي دوش زنهاست. شاهسواري در اين باره گفت: اين داستان درباره انسان‌هايي كه در مسير زندگي اشتباه مي‌كنند و به بلوغ مي‌رسند. البته اگر بخواهيم با هر مجموعه با اين احساس برخورد كنيم بايد تلويزيون را تعطيل كرد بايد ديد كه چقدر اين احساس بدبيني به عنوان نقطه‌ي اصلي مطرح شده است. در اين سريال مي‌فهميم كه مرد پول بهره‌اي گرفته است حالا انتظار داريد زن كه براي او تولد مي‌گيرد چون حالش خوب شده البته ما كم فروشي كرديم و بايد خيلي از رفتارهاي طبيعي شوهر سيما را از او مي‌گرفتيم. سهيلي‌زاده با مشكل خواندن انتخاب بازيگران عشق گمشده، خاطرنشان كرد: ‌براي برخي از شخصيت‌هاي اين سريال بايد دو بازيگر انتخاب مي‌كرديم و بايد افرادي انتخاب مي‌شدند كه از نظر جنس بازي و فيزيك با يكديگر شباهتهايي داشتند و در اين باره با مشورت با يكديگر به بازيگران كنوني اين سريال رسيديم البته اين بين بازي بازيگران بايد به بازي درخشان جمشيد مشايخي اشاره كرد. شاهسواري در پايان درباره‌ي شاخصه‌هاي اصلي يك مجموعه خوب تلويزيوني گفت: شاخصه‌هاي هر اثري بايد نسبت به زمان آن تعيين شود. اكنون با گسترش دنياي رسانه‌ها، ما با كشورهاي ديگر خود به خود مقايسه مي‌شويم اين قياس موجب مي‌شود كه كمتر به بحث ساختاري اشاره شود. انتهاي پيام
  • دوشنبه/ ۲ خرداد ۱۳۸۴ / ۱۲:۴۳
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 8403-00756
  • خبرنگار : 71078