متن كامل سخنان جواد ظريف در سازمان ملل: دولتهايي كه شوراي امنيت را به تحميل اقدامات بيپايه عليه ايران وادار كردند، همواره حامي اسراييل بودهاند
سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل روز شنبه (2 دي - بيستو سوم دسامبر 2006) درباره مسائل هستهيي کشورمان و قطعنامه صادره شوراي امنيت سخنراني کرد. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) به نقل از واحد مرکزي خبر از نيويورک، متن اين سخنراني به شرح زير است: « بسمالله الرحمن الرحيم آقاي رئيس، امروز روز غم انگيزي براي رژيم عدم اشاعه است, تنها چند روز قبل نخست وزير رژيم اسرائيل سلاح هاي هستهاي اين رژيم را به رخجهانيان کشيد با وجود اين، شوراي امنيت نه تنها به اين تهديد جدي عليه صلح و امنيت بينالمللي و رژيم عدم اشاعه توجه نکرد، حتي در برابر ان خم به ابرو نياورد؛ بلکه به جاي آن تحريمهايي را بر يک عضو معاهده منع اشاعه اعمال ميکند؛ عضوي که برخلاف اسرائيل هرگز هيچ عضوي از سازمان ملل متحد را تهديد نکرده و عليه هيچ کشوري نيز متوسل به زور نشده است، به طور اصولي توسعه، انباشت و استفاده از سلاح هاي هستهاي را به دلايل عقيدتي و راهبردي مردود دانسته است، ارائه تضمين هايي بوده تا به موجب آن همواره به معاهده عدم اشاعه متعهد بماند، تمامي تاسيسات هستهاي خود را تحت نظارت آژانس بينالمللي انرژي اتمي قرار داده است و به طور کامل پروتکل الحاقي را به مدت دو سال اجرا کرده و آمادگي خود را براي ازسرگيري اجراي آن اعلام کرده بود. امکان آن را فراهم کرده است تا آژانس بين المللي انرژي اتمي بيش از 2000 نفر روز از تمامي تاسيسات مرتبط و حتي غيرمرتبط بازرسي کند، اين بازرسي ها به صدور گزارش هاي متعددي از طرف آژانس بينالمللي انرژي اتمي منجر شده که به موجب آنها هيچ دليلي مبني بر انحراف برنامه هستهاي ايران مشاهده نشده است. داوطلبانه فعاليتهاي قانوني غني سازي خود را براي مدت بيش از دو سال تعليق کرده و اين تعليق از سوي آژانسبين المللي انرژي اتمي نيز راستي آزمايي شده است تا اعتماد سازي و فرصت ارزشمندي را براي يافتن يک راه حل قابل قبول فراهم کند؛ البته چنانچه قصد طرف هاي مذاکره کننده واقعا يافتن راه حل بوده باشد پيشنهادات متعدد جامعي را براي تضمين دائمي عدم انحراف از برنامه صلح آميز ارائه کرده است و مستمرا خواهان مذاکرات بي قيد و شرط و داراي چارچوب زماني معين براي يافتنراه حلي قابل قبول بوده است دعوتي که حتي ديروز نيز توسط وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران تکرار شد. همان دولت هايي که تلاش ميکنند تا شوراي امنيت را به تحميل اقدامات تنبيهي بي پايه عليه برنامه صلح آميز هستهاي ايران وادار کنند خود همواره مانع از اتخاذ هر گونه اقدام شوراي امنيت ولو اقدامي اندک عليه اسرائيل براي وادار کردن اين رژيم به تبعيت از قواعد حاکم بر رژيم عدم اشاعه شدهاند با اين کار آنها آزادي عمل وسيعي به اين رژيم دادهاند و حتي اين رژيم را تشويق ميکنند تا آزادانه به توسعه مخفيانه و تملک غيرقانوني سلاحهاي هستهاي ادامه دهند و حتي بدون هراس از کم ترين مجازاتي بهطور علني به اين اقدام خود ببالد. آقاي رئيس، همان گونه که در نامه مورخ 29 آذر 20، 1385 دسامبر 2006 خود به شما تصريح کردهام بيترديد وجود سلاحهاي هستهيي در دست رژيم اسرائيل با سابقه وحشتناک در عدم اجراي قطعنامههاي شوراي امنيت، اگر چنين امري معيار اقدام امروز شورا است و با پرونده سياه و قطوري مملو از جنايات و جرائمي مانند اشغالژ، تجاوز، نظاميگري، تروريسم دولتي، جنايات عليه بشريت و آپارتايد، تهديدي عمده و منحصر به فرد عليه صلح و امنيت منطقهاي و بين المللي است. عدول از سياست رياکارانه راهبرد ابهام از سوي رژيم اسرائيل، بهانه را چنانچه اساسا پيش از اين بهانهاي وجود داشت، براي بيعملي مستمر شوراي امنيت در مواجهه با اين تهديد واقعي عليه صلح و امنيت بين المللي، از ميان برداشته است. واکنش شوراي امنيت به دستيابي غيرقانوني رژيم اسرائيل به سلاح هاي هستهاي نشان خواهد داد که آيا شورا آن گونه که بر اساس ماده 24 منشور ملزم شده است از طرف اعضاي جامعه بينالمللي که نظر خود را کرارا درباره اين مسئله اعلام کردهاند عمل ميکند يا اين که شوراي امنيت صرفا وسيلهاي در جعبه ابزار معدودي از اعضاي دائم آن است که از آن براي حل معضلات سياست خارجي خود بهرهبرداري ميکند و آن را به منظور پيگيري منافع کوته نگرانه خود به کار ميگيرند. در چنين وضعي، جاي تعجب نيست که يک ملت به خاطر اعمال حقوق لاينفک خود مجازات ميشود و اين کار بيش از هرچيز به علت و در مسير منافع رژيم اسرائيل صورت ميگيرد که تجاوز و جنايات جنگيويژگي بارز رفتاري آن است و امروز به خاطر توسعه مخفيانه و کسب غيرقانوني سلاح هاي هستهاي به آن پاداش داده ميشود. آيا کسي انتظار دارد که با اين کار اعتبار شوراي امنيت يا اقتدار معاهده منع اشاعه افزايش يابد؟ از نظر مردم ايران قطعنامه امروز تنها ميتواند يادآور بيعدالتي هاي تاريخي شوراي امنيت در حق آنها در خلال شش دهه گذشته باشد و اين کار يادآور تلاشي است که در اين شورا براي مجازات مردم ايران به خاطر ملي کردن صنعت نفت آنها که در آن زمان به نا حق از آن تحت عنوان تهديد عليه صلح تعبير شد صورت گرفته است. اين اقدام همچنين يادآور بيتفاوتي شوراي امنيت در برخورد با کودتاي نظامي که توسط دو عضو دائم شورا در ايران صورت گرفت و ديکتاتوري را به ايران بازگرداند است به علاوه اقدام امروز شوراي امنيت زنده کننده خاطرات زماني است که شوراي امنيت اشغال گسترده ايران توسط رژيم سابق عراق را تهديد عليه صلح و امنيت بين المللي ندانست و حتي عقب نشيني ارتش اشغالگر را از سرزمين ايران خواستار نشد. اقدام غيرعادلانه امروز همچنين ياداور رنج هاي سالهاي دهشتناکي است که اين شورا چشم خود را بر استفاده مفرط و بي رحمانه از سلاح هاي شيميايي عليه غيرنظاميان و سربازان ايراني بست و با اين کار خود، بار مسووليت ده ها هزار تن از ايرانياني را که هنوز هم از عوارض سلاحهاي شيميايي رنج مي برند و به شهادت مي رسند به دوش مي کشد سلاح هايي که تجهيزات آن ها از سوي کشورهاي مشخصي که عضو دائم شوراي امنيت هستند تامين شده بود نيازي نيست راه زيادي را براي يافتن اين قربانيان سلاح هاي شيميايي برويم تنها يکماه قبل من يکي از عزيزترين همکاران خود را در اين نمايندگي از دست دادم. شهيد مهدي وحيدي اصيل که به علت جراحات ناشي از عوارض سلاحهاي شيميايي دچار سرطان شده بود که چند هفته قبل به شهادت رسيد. مهدي هنگام شهادت تنها 39 سال داشت. آقاي رئيس، من در سخنراني قبلي خود در تاريخ 31 ژوئيه 2006 به بهانههايي که شوراي امنيت را به استناد آنها درگير برنامههاي صلحآميز هستهاي ايران کردهاند پرداختم، امروز از تکرار آن موارد اجتناب ميکنم و اجازه ميخواهم تا صرفا به چند نکته در اين زمينه اشاره کنم. طرح برنامه صلحآميز هستهاي ايران در شوراي امنيت از سوي معدودي از اعضاي دائم و به ويژه آمريکا به قصد يافتن راهحلي يا ترغيب ايران به انجام مذاکره نيست و کمکي نيز به انجام مذاکره نميکند حتي هدف اعلام شده آنها همواره اين بوده است که از شوراي امنيت به عنوان ابزار فشار و ارعاب استفاده تا ايران را مجبور کنند که از حقوق حقه خود دست بردارد، تاريخچه آشکار رفتار آنها در سال هاي اخير به همه ما ميآموزد که هدف اعلام شده آنها از اين اقدامات چيست، اجازه دهيد تنها به دو مثال اشاره کنم: در اکتبر 2004 و دقيقا در زماني که سه کشور اروپايي متحد آمريکا به ظاهر سرگرم مذاکره با ايران بودند، يک متن غيررسمي با عنوان "راههايي براي بررسي برنامه هستهاي ايران در شوراي امنيت سازمان ملل" توسط نمايندگي آمريکا توزيع شد. در اين سند آمده است: ايالات متحده همواره بر اين عقيده بوده است که فعاليتهاي هستهيي ايران بايستي به شوراي امنيت گزارشداده شود. شوراي امنيت اقتدار حقوقي براي الزام ايران به توقف برنامه غني سازي اش را داراست؛ حتي طرفهاي مذاکره کننده با ما نيز رفتار مشابهي داشتهاند. مدير سياسي وزارت امور خارجه انگلستان در نامه مورخ 16 مارس 2006خود به همتايان خويش در فرانسه آلمان و آمريکا برنامه موذيانهتر بريتانيا را تشريح کرد. وي در اين نامه آورده است: ما همچنين ممکن است مجبور شويم يکي از استدلال هاي ايرانيان را که همواره ميگويند تعليق درخواستي داوطلبانه است از بين ببريم، ما ميتوانيم اين کار را با الزامي کردن تعليق داوطلبانه از طريق شوراي امنيت انجام دهيم. ادامه اين نامه حتي جالبتر است؛ زيرا در آن آمده است: من همانطور که قول داده بودم يک متن کوتاه به عنوان محور مذاکره با روس ها و چيني ها را براي شما فرستادم. اين متن بر اين باور استوار است که ما نميتوانيم روسها و چينيها را وادار به موافقت با تحريم ها در خلال ماههاي آتي کنيم؛ بدون آن که به نحوي نشان دهيم تلاشي را براي همراه کردن ايرانيها انجام دادهايم در مقابل اين که روسها و چينيها با يک قطعنامه فصل هفتمي موافقت کنند، ما نيز در آن صورت ميتوانيم يک بسته پيشنهادي را تنظيم کنيم تا بتوان به عنوان پيشنهاد جديد به ايرانيان ارائه کرد. اکنون ميتوانيد انگيزه ارائه بسته به اصطلاح تشويقي را که چندماه بعد از برنامه زماني مدنظر انگليس در 6 ژوئن 2006 به ايران ارائه شد دريابيد و اکنون در مييابيد که چرا آمريکا و سهکشور اروپايي هرگز زحمت مطالعه پيشنهادات مختلفي که از سوي جمهوري اسلامي ايران ارائه شده را به خود ندادند؛ زيرا از ابتدا مصمم به بهرهبرداري از شورايامنيت و تهديد ارجاع موضوع به آن و نيز سو استفاده از تحريمها به عنوان ابزار فشاري براي وادارکردن ايران به رهاکردن حق خود درباره فناوري صلحآميز هستهاي که توسط معاهده عدم اشاعه تضمين شده است بودند اکنون اين راز برملا شده است که هدف آنها از مذاکره هيچ گاه يافتن راه حل نبوده بلکه هدف آنها اين بود که در راستاي خطوط قرمز دلبخواهي و البته متغير خود، تعليق حقوق ايران را بر ما تحميل کرده زمان آن را طولاني کرده و آن را ابدي کنند. آقاي رئيس، تعليق، راه حل نيست؛ تعليق در بهترين فرض اقدامي موقتي براي ايجاد فرصت به منظور يافتن راهحلي واقعي است، تعليق براي مدت دو سال از سوي جمهوري اسلامي ايران انجام شد و برخلاف بهانهاي که حاميان قطعنامه اينجا و آنجا مطرح ميکنند، آژانس کرارا اقدام به راستي آزمايي و تاييد کرد که ايران به طورکامل آن چه را موافقت کرده بود تعليق کرده و اين را در تماميگزارشهاي خود از نوامبر 2003 تا فوريه 2006 منعکس کرده است. بنابراين ما براي مدت دو سال تعليق و براي مدت سه سال متناوبا مذاکره کردهايم؛ در اين سه سال چه اقدامي براي براي حصول به يک توافق صورت گرفته است؟ آيا سه کشور اروپايي يا آمريکا هيچ پيشنهادي که مستلزم تجديدنظر فاحش در معاهده عدم اشاعه نباشد در رابطه با اقدامات لازم براي رفع نگراني هاي به اصطلاح اشاعهاي خود ارائه کردهاند؟ باتوجه به اين که چنين کاري نکردهاند آيا آنها حتي پيشنهادات گستردهاي که ايران در تاريخ 23 مارس 2005 به سه کشور اروپايي ارائه کرد و خود آنها در ابتدا آن را حاوي عناصر مثبت دانستند مورد بررسي قرار دادند؟ آيا آنها هرگز پيشنهاد دادند که چگونه آن عناصر مثبت ميتواند افزايش يابد يا چگونه ميتوان نقاط افتراق را کاهش داد، يا اينکه آنها بعد از مشورت با يک طرف مشخص که در مذاکرات غائب بود به راحتي گفتند اين پيشنهادات به اندازه کافي خوب نيست تعليق را ادامه دهيد؟ آيا آنها حتي به خود زحمت خواندن پيشنهاد مورخ 18 ژوئيه 2005 ما را دادند که تصريح ميکرد تا به آژانس اجازه دهد تا ترتيبات مناسبي را درباره تعداد ساز و کارهاي نظارتي و ديگر موارد درباره عمليات محدود اوليه در نطنز طراحي کند، به نحوي که بتواند نيازهاي ما و نگراني هاي آن ها را برطرف کند؟ آيا آن ها درباره پيشنهاد ارائه شده از طرف رياست محترم جمهورياسلامي ايران در سخنراني مورخ 17 سپتامبر 2005 خود در مجمع عمومي که از قابليت بسيار زيادي در زمينه رفع نگراني هاي عدماشاعه برخوردار بود تعمق کردند؟ اجازه دهيد به ياد شما بياورمکه ايشان در سخنراني مورد اشاره گفتند به منظور نشان دادن بيشترين درجه از شفافيتف جمهوري اسلامي ايران آمادگي دارد تا به طور جدي با بخشهاي خصوصي و دولتي ديگر کشورها در اجراي برنامه غني سازي در ايران تشريک مساعي داشته باشد؛ آيا آن ها به پيشنهاد مشخص وزير محترم امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در کنفرانس خلع سلاح در 30 مارس 2006 پاسخ دادند؟ اجازه دهيد آن چه را که ايشان در اين کنفرانس گفتند نقل کنم. از نظر ما يک امکان براي حل مسئله ميتواند ايجاد کنسرسيوم منطقهاي در زمينه توسعه چرخه سوخت با کشورهايي از منطقه باشد؛ البته کشورهاي خارج از منطقه نيز امکان مشارکت در چنين ترتيبات منطقهاي را دارند. اين تاسيسات ميتواند به طور مشترک در مالکيتکشورهاي داراي سهم بوده و فعاليت هاي مربوطه نيز ميتواند بر مبناي تخصص هاي کشورهاي مشارکت کننده تقسيم شود. آيا اين پيشنهادات عينا و دقيقا تکرار پيشنهاد متخصصين آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره رهيافت چندمليتي راجع به فعاليت هايچرخه سوخت هستهاي منتشره در تاريخ 22 فوريه 2005 نبود؛ براي آن دسته از شما که اين گزارش را ملاحظه نکردهايد يادآوري ميکنم که در اين گزارش آمده است: تقويت انتقال داوطلبانه تاسيسات موجود را به روش هاي چند مليتي ترغيب ميکند و آن ها را به عنوان اقدامات اعتمادساز با مشارکت کشورهاي غيرهستهاي وهستهاي عضو معاهده عدم اشاعه و کشورهاي غير عضو اين معاهده تعقيب ميکند و ايجاد روش هاي چندمليتي و بهويژه منطقهاي را از طريق موافقتنامهها و قراردادهاي داوطلبانه در زمينه تاسيسات جديد مبتني بر مالکيت مشترک که برمبناي آن حقوق و نيز ساز و کارهاي مديريت مشترک تاسيسات هستهاي بالادستي و پايين دستي مانند غني سازي اورانيوم مشخص مي شود پيگيري خواهد کرد. آيا اعلام آمادگي ايران براي اجراي اين ايدهها فرصت بينظيري را براي ايجاد يک نمونه جهاني با هدف تقويت معاهده عدم اشاعه و رفع نگراني ها در رابطه با فعاليت هايمربوط به چرخه سوخت بر مبناي توصيه بهترين متخصصان بينالمللي که توسط آژانس بينالمللي انرژي اتمي دقيقا براي همين منظورگرداوري شده بودند فراهم نميکرد؟ آيا کشور ديگري وجود دارد که با اين درجه از فناوري آامادگي داشته باشد تا به اندازه ايران در اين زمينه انعطافنشان دهد؟ آيا آمريکا و متحدان اروپايي آن پاسخ تفصيلي ما در تاريخ 22 اوت 2006 را به طور جدي مورد بررسي قرار دادند؟ پاسخي که بر خلاف عملکرد آن ها به تک تک مطالب مندرج در بسته6 ژوئن 2006 ان ها پرداخته و پيشنهاداتي واقعي و ملموس را براي برطرف کردن کاستيهاي بسته پيشنهادي مزبور ارائه کرد؟ همه آنچه که من ميدانم اين است که آن ها حتي از اشاره به پاسخ ايران به بسته پيشنهادي در قطعنامه حاضر خودداري کردند. آيا آنها پيشنهادکنسرسيوم بين المللي ارائه شده از سوي ايران در خلال مذاکرات ماههاي سپتامبر و اکتبر 2006 در وين و برلين را مورد توجه و بحث قرار دادند؟ پيشنهاداتي که در ابتدا بسيار مثبت ارزيابي شده و منجر به اعلام علني حصول پيشرفت در مذاکرات شد، اما اين پيشبيني مثبت بلافاصله و به نحو تعجب برانگيزي حتي پيش از نشستوزراي 1+5 برعکس شد. سوالات بي شمار مشابه ديگري را مي توان طرح کرد، اما پاسخ به همه آن ها يکسان خواهد بود؛ زيرا آن چه آمريکا و ظاهرا سه کشور اروپايي بر خلاف آنچه که اين سه کشور در مذاکرات با ما تعهدکردند مي خواستند و تنها نتيجهاي که حاضر بوده و هستند تا از گذر اين به اصطلاح مذاکرات بپذيرند اين بوده و هنوز هم هست که ايران بايد تعهد الزام آوري را در رابطه با عدم پيگيري فعاليتهاي چرخه سوخت به گردن بگيرد. ما امروز در شوراي امنيت هستيم زيرا اين خواسته غيرقانوني را نپذيرفتيم و اغلب شما مي دانيد که اين آخرين درخواست غيرقانوني آن ها نيز نميبود، در عين حال ما همواره مصمم بودهايم به هر نحو ممکن به اصطلاح نگراني هاي اشاعهاي آنها را رفع کنيم و اين امر حتي با وجود علم همه ما به اين واقعيت است که نگرانيهاي آنها چيزي بيش از بهانههايي بي اساس و سودجويانه نيست؛ کشورهايي که خود از ديرباز عميقا درگير در فعاليت هاي اشاعهاي و از عرضه کنندگان سلاحهاي شيمايي و فناوري مرتبط با سلاح هاي هسته اي بودهاند نميتوانند مدعي داشتن نگرانيهاي اشاعهاي باشند؛ ممکن استب انيان قطعنامه به شما بگويند که به نيات ما اعتماد ندارند، اما مشکل اين است که دستگاه نيت سنج آن ها سابقهاي مفتضحانه از عملکرد سوء مزمن از خود بر جاي گذاشته است، كافي است به اينگفته مدير سابق آژانس مرکزي اطلاعات آمريکا رابرت گيتس در جلسه استماع کنگره در مارس سال 1992 توجه شود که ادعا کرده بود ايران در تلاش براي دستيابي به قابليت سلاح هاي هسته اي بوده و اضافه کرد که بعيد است ايران تا قبل از سال 2000 به اينهدف دست يابد؛ بعدا در نوامبر همان سال همين سازمان سيا در پيشنويس گزارش تخمين هاي اطلاعاتي ملي نتيجه گيري کرد که ايراندر حال پيشرفت در زمينه برنامه تسليحات نظامي است و مي تواند سلاح هستهاي را تا سال 2000 توسعه بخشد؛ اکنون همان دستگاه اطلاعاتي مي گويد که اينامر تا قبل از سال 2015 اتفاق نخواهد افتاد. آن ها از ابتداي دهه 1980 ايران را متهم مي کنند که قصد دستيابي به سلاح هستهاي دارد و از اين اتهام به عنوان وسيلهاي در جهت محروم کردن ايران از هرگونه فناوري هسته اي از جمله حتي راکتور آب سبک يا سوخت راکتور تحقيقاتي ساخت آمريکا استفاده مي کنند. تعجب آور است که کدام قصد ايران يا کدام نگراني اشاعه ايسبب شده تا بانيان اصلي قطعنامه، امروز ايران را در بيست و هفت سال گذشته از خريد هواپيماهاي غيرنظامي يا قطعات يدکي آنمحروم کرده است و در نتيجه موجب به خطر افتادن ايمني و جان مردم عادي ايران شوند مردمي که بانيان قطعنامه اين روزها به نحوي مزورانه سنگ آنها را بر سينه ميزنند بگذاريد بگويم که اين تلاش آن ها نيزخريداري نخواهد داشت. همانگونه که مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي گفته است بسياري از آنچه را که شما در رابطه با ايران مشاهده ميکنيد ارزيابي نيات است اما يکي از درس هايي که از عراق آاموختيم آن است که در واقع ما بايستي در نتيجه گيريهايمان بسيار بسيار دقيق عمل کنيم؛ چرا که اين مسائل تفاوت ميان جنگ و صلح را ايجاد ميکند. در رابطه با نيات و مقاصد طرفداران عمده قطعنامه حاضر ممکن است به نحو سودجويانهاي ادعا کنند کهبه نيات ما اعتماد ندارند؛ اين در حالي است که خود آنها به اندازه کافي گفتار و کردارهائي از خود بر جاي گذاشتهاند که هيچکس در ايران و يا هيچ جاي ديگري از جهان کمترين ترديدي را در رابطه با مقاصد شوم آنها به خود راه نميدهد؛ تنها کافي است سخنان تفرقهافکنانه و خطرناک اخير نخست وزير انگليس را مورد توجه قرار دهيد يا اين که نگاهي به گزارش 23 اوت 2006 کميته اطلاعات مجلس نمايندگان آمريکا در خصوص برنامه هستهاي ايران بيندازيد. گزارش مذکور به نحو خطرناکي گمراهکننده است و نشان ميدهد برخي جنگ افروزان تا کجا پيش ميروند. اين گزارش به حدي گمراهکننده و بياساس بود که آژانس بين المللي انرژي اتمي را ناگزير کرد تا اتهامات مطروحه در آن عليه ايران را شديدا به چالش بکشد. در اين رابطه آژانس در نامه خود بخش هايي از گزارش مزبور را تنفرآور و متقلبانه خواند و تاکيد کرد که اين گزارش حاوي اظهارات نادرست و گمراه کننده است و در اين زمينه ادله اي را نيز براي تکذيب مدعاي اصلي اين گزارش ارائه کرد. آژانس هم چنين تاکيد کرد که گزارش حتي تحريفاتي جدي نسبت به يافتههاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي در رابطه با فعاليت هاي هستهاي ايران در بر دارد. آقاي رئيس، در پايان تاکيد ميکنم که جمهوري اسلامي اعتقاد راسخ دارد که دوران سلاح هاي کشتار جمعي مدت هاست به سرآمده است و اين ابزار غيرانساني قتل عام موجب ثبات داخلي يا امنيت خارجي هيچ کشورينبوده است و در آينده نيز نخواهد بود. برخلاف آن هايي که در پي تخريب معاهده عدم اشاعه و حقوق بينالملل به معناي عام آن هستند ما منافع زيادي در حفظ اجراي کامل, تقويت و جهانشمولي معاهده عدم اشاعه داريم. تصميم امروز شورا دقيقا در جهت عکس حرکت ميکند و در اين زمينه جاي هيچگونه تعجبي نيست؛ زيرا که مشوقين اصلي اين حرکت شورا از يک سو رژيمي است که عضو معاهده عدم اشاعه نبوده است و از سوي ديگر ولي نعمت آن رژيم است که خود بدون هيچ گونه پرده پوشي به تخريب اين معاهده يا هر سند خلع سلاحي ديگر پرداخته است. هيچ يک از ما فراموش نکردهايم که در جريان نشست سران دولت هادر سال گذشته چه کسي با قلم قرمز مشهور خود حتي کلمه خلع سلاح را از سند سران حذف کرد. همچنين ما بر اين عقيدهايم که ايام قلدرمابي و فشار و ارعابتوسط برخي دارندگان سلاح هاي هستهاي نيز به سرآمده است. گفته ميشود نياز به اعتمادسازي وجود دارد البته همه ما به اعتمادسازي در اين جهان پرآشوب نياز داريم اما اعتماد تنها از گذر رعايت و اعمال بدون تبعيض قانون ايجاد ميشود اين تنها معيار عيني است پذيرش هر ملاک ديگري غير از اين در واقع تندادن به امال زورمداران است. حقوق بين الملل و معاهدات بينالمللي را نميتوان خودسرانه و سودجويانه هر روز به شکلي و بنابه منفعتي تفسير مجدد کرد، تغيير داد يا براي آن خط قرمز دلبخواهي تعيين کرد؛ حتي اگر چنين کاري به نحو موذيانهاي درقالب قطعنامه ها تحميل شده باشد چنين رويهاي براي همگانخطرناک است. شوراي امنيت مي بايد نخست مشکل بي اعتمادي جهاني به خود را از طريق احترام به آراي اعضاي سازمان ملل متحد و عمل بر اساسديدگاه هاي آنان، همانگونه که در ماده 24 منشور موظف شده است جبران کند؛ عده کثيري از اعضاي ملل متحد، عضو جنبش عدمتعهد و سازمان کنفرانس اسلامي هستند؛ همين اکثريت اخيرا تاکيد کردهاند که حق انتخاب و تصميم گيري دولتها در زمينه استفاده صلح آميز از فناوري هستهيي و چرخه سوخت آنها بايد محترم شمردهشود، ان ها همچنين درباره اعمال تهديدات و فشارها از سوي برخي محافل مشخص بر ايران براي اعراض از حق ذاتياش در توسعه انرژيهستهبي براي مقاصد صلحآميز ابراز نگراني کردهاند. اين کشورها همچنين روشن کردهاند که تهديد واقعي عليه صلح و امنيت بينالمللي در کجا قرار دارد و در همين رابطه نگراني عميقخود را در خصوص کسب قابليت هستهاي از سوي اسرائيل که تهديدي جدي و مستمر عليه امنيت کشورهاي همسايه و ساير کشورها مي باشد ابراز کردهاند. آنچه اعضاي سازمان ملل از شوراي امنيت توقع دارند رسيدگي بهاين تهديد واقعي است.» انتهاي پيام