در حجرهاي كوچك واقع در پاساژ صفوي تهران، «اصغر همت» با كتي خاكي و يقيهاي به هم ريخته، انتظار گلداني را ميكشد كه قرار است از فاصلهي 45 سانتي متري از او به شيشه برخورد كند.
او با ديدن خبرنگاران با لبخند حاكي از تعجب اين پرسش را مطرح ميكند شما در اكشنترين روز تصويربرداري سريال «داداشي» اينجا چه ميكنيد ؟!
گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران از پشت صحنهي سريال «دادشي» به كارگرداني عبدالحسن برزيده؛ يكي از پركارترين سكانسهاي روزهاي آغازين تصويربرداري سريال «داداشي» (20 فروردين ماه)، روزي كه بازيگراني چون اصغر همت، مهران رجبي، رامين راستاد و شاهرخ استخري مقابل دوربين رفتند.
****
... پس از اين كه اصغر همت از تصويربرداري صحنه شكستن شيشه مغازهاي كه عنوان فروشگاه نگين، توليد و پخش، روي آن به چشم ميخورد، به سلامت بيرون ميآيد، نوبت به تصويربرداري پلاني ديگر ميرسد. پلاني كه او به تنهايي در گوشهي مغازه كز كرده و سرخود را ميگيرد تا از هجوم شيشههاي شكسته بريدن و صورتش در امان بماند.
اصغر همت در سريال «داداشي» نقش «جلال» را بازي ميكند؛ او يكي از رقباي اقتصادي «داداشي» و برادرانش است كه در همان پاساژ توليد البسه تريكو مغازه دارند.
«همت» پس از بيرون آمدن از اين پلان و مغازهاي كه پر از خورده شيشه است با خبرنگار ايسنا به گفت و گو مينشيند.
او كه بعد از ايفاي نقش «مروان» در سريال امام علي(ع) بار ديگر در «داداشي» نقشي منفي را برعهده گرفته است، بازي در شخصيتي منفي را دشوار ميداند و ميگويد: براي مردم كه خيلي زود به باور ميرسند ايفاي نقش منفي سخت است؛ اما مطمئن هستم مخاطبان ما اين درايت را دارند كه ما فقط نقش بازي ميكنيم و سعي هم داريم نقشمان را هر چه بهتر ايفا كنيم.
همت كه به نقش مثبت و منفي اعتقادي ندارد، در ادامه خاطرنشان ميكند: آدمها شرايطي دارند كه بر اساس آن عكس العملهايي نشان ميدهند، حالا عدهاي به اين عكس العملها حق ميدهند و عدهاي هم نميدهند؛ آنهايي كه حق ميدهند اين آدمها را مثبت ميبينند.
اين بازيگر تئاتر و تلويزيون ادامه ميدهد: اگر نقش مثبت و منفي را قبول داشته باشيم، آدمي كه ما منفي بودن را به او منتسب ميكنيم، خودش قبول ندارد كه منفي است و بازيگري هم كه نقش منفي بازي ميكند نبايد خود را منفي بداند، بلكه بايد پارامترهايي باشد كه عكس العملهايش را توجيه كند.
همت مجددا به ميان دعوا بر ميگردد؛ قرار است پلان 103 از مكان 104 تصوير برداري شود.
طراحان صحنه براي حفظ راكورد، كت او را مطابق آن چه در عكس ديده ميشود با پودري كه مخلوطي از قهوه و آرد نخودچي است خاكي ميكنند.
از دستيار طراح صحنه ميپرسم كه چرا از گچ يا خاك براي سفيد كردن استفاده نميكنيد؟ و او پاسخ ميدهد كه اين مخلوط بسيار راحتتر از گچ از روي كت پاك ميشود، بنابراين تصويربرداري پلان بعدي بسيار سريعتر انجام ميگيرد.
همزمان با آماده شدن صحنه، اصغر همت نيز به عكس خود كه او را با كتي خاكي و چند قطره خون بر روي پيراهنش نشان ميدهد خيره ميشود، و اين گونه به حس صحنه نزديكتر ميشود.
****
در سريال «داداشي» سعي شده كه از نابازيگران تا حد امكان استفاده نشود؛ اما براي واقعيتر جلوه كردن فضا بايد در پس زمينه، افراد باشند كه از مغازههاي خود بيرون آمده و نظاره گر نزاعي باشند كه قرار است ميان اصغر همت و شاهرخ استخري رخ دهد. براي اين منظور از حضور خود كاركنان پاساژ صفوي استفاده ميشود كه به حضور در مقابل دوربين تمايل نشان ميدهند.
سرانجام همه در جاي خود قرار ميگيرند، اما به ناگاه هوا تاريك ميشود و باران تند بهاري كه از سقفهاي نيمه قاره پاساژ به درون رسوخ ميكند و با باد شديد همراه است تا لحظاتي كار را به تعويق مياندازد. بنابراين «برزيده» و همكارانش چارهاي جز انجام تمرين ندارند.
***
« به كي تلفن زدي »، « براي چي زدي ؟»، « اين چه غلطي بود كردي ؟»
اينها ديالوگهايي است كه سيدمحمد امير ( با بازي شاهرخ استخري ) پس از اين كه با عصبانيت وارد مغازه جلال ( اصغر همت ) ميشود و يقهي او را ميگيرد، بيان ميكند. او كه در همين حالت جلال را از مغازه بيرون ميآورد، سپس با اين جمله وي مواجه ميشود كه اين ديوونه اس، بابا جلوش رو بگيريد.
« كات »...
كارگردان فرمان را صادر ميكند و اصغر همت را از دستهاي شاهرخ استخري بيرون ميكشد.
همت در حالي كه دستهاي خود را ميمالد، از درد دستها مينالد و برزيده از او ميخواهد كه كميبيشتر مراقب خود باشد.
او از شاهرخ استخري هم ميخواهد كه خيلي محكم اصغر همت را نزند و يادش باشد كه دارد فيلم بازي ميكند.
برزيده پس از گرفتن اين پلانها حاضر به مصاحبه ميشود.
او كه سعي دارد «داداشي» را متفاوت از ساير سريالهاي موفقي كه بر اساس فيلم نامههاي علياكبر محلوجيان ساخته شده، از جمله «زير تيغ» و «پدر سالار» بداند، در اين باره به ايسنا ميگويد: يك فيلم نامه اگر به دست چند كارگردان ساخته شود در هر نسخه متفاوت خواهد بود. ضمن اين كه تعمدي تلاش ميكنيم عوامل و خصوصا بازيگران «داداشي» بسيار متفاوت از اين دو سريال باشند. بر اين اساس حتي از بسياري از بازيگران كه علاقهمند بوديم با آنها همكاري كنيم، دعوت نكرديم؛ چون در سريالهاي قبلي بازي داشتند.
كارگردان داداشي ادامه ميدهد: آقاي محلوجيان هم تلاش كرده كه اين سريال با كارهاي قبلي اش متفاوت باشد؛ چرا كه اصولا براي يك نويسنده هم خوب نيست تكرار شود. بنابراين با توجه به اين كه چندين ماه صحبت كرديم و تغييراتي هم در فيلم نامه ايجاد شده، بعيد به نظر ميرسد سريال «داداشي»، «پدر سالار» و «زير تيغ» را براي مخاطب تداعي كند.
***
كار كردن در پاساژ پنج طبقه كه راهروهايي بسيار باريك دارد كار را براي تمام عوامل صحنه و حتي خبرنگاران دشوار ميكند و حتي مدير شبكه دو سيما كه در يكي از شلوغترين روزهاي تصويربرداري«داداشي» به پشت صحنه اين سريال آمده، از صندلي خود تكان نميخورد و به تماشاي صحنهها از طريق مونيتور اكتفا ميكند.
عبدالحسن برزيده از همان ابتدا كه فيلمنامه را خوانده ميدانسته است كه بخشي سخت به نام پاساژ دارند.
او در اين باره ميگويد: پاساژ صفوي چهار- پنج طبقه است و دوستاني كه در اين جا شاغل هستند زندگي عادي خود را دارند؛ ضمن اين كه ما در خيابان شلوغي مشغول به كار هستيم و پيشبيني ميكنيم مشكلاتي داشته باشيم.
او در عين حال اظهار ميكند: از اين مشكلات استقبال ميكنيم، چرا كه علاقهمند هستيم،« داداشي» مانند برخي سريالها به تله تئاتر نزديك نشود. به همين دليل ما پلانهايي داريم كه در همين مغازههاي بسته و محدود تصويربرداري ميكنيم. اما اين كار تعمدي است تا بتوانيم رفت و آمد و هياهوي بازار را ببينيم. البته اين مساله كار ما را كميسخت و كند ميكند.
كارگردان « داداشي» و ساير عواملش از بخش سخت كار كه همان پاساژ است شروع كردهاند. آنان كه تصويربرداري اين سريال را از هفتم فروردين ماه آغاز كرده اند، ترجيح دادند در تعطيلات نوروز كه خلوتتر است سكانسهاي پاساژ را تصوير برداري كنند.
هر چند كه به گفتهي برزيده تعطيلات هم برايشان درد سر ساز بوده، چرا كه فضاهاي خالي از جمعيت تا حدودي از طبيعي جلوه دادن پلانها ميكاسته است.
با اين حال پاساژ صفوي به عنوان نخستين و يكي از مهمترين لوكشينهاي «داداشي» چند هفتهاي است كه بار ديگر مملو از جمعيت شده است، جمعيتي كه به حضورشان در پلان بعدي «داداشي» نيز به شدت نياز است.
در اين پلان رامين راستاد (كاظم) و ابراهيم برزيده (عباس داماد خانواده) به همراه چند هنرور ديگر به اصغر همت و شاهرخ استخري ملحق ميشوند.
آنان وظيفه دارند اين دو را از هم جدا كرده و از استخري بخواهند كه همت را ول كند؛ چرا كه دارد خفه ميشود.
****
راستاد كه به تازگي بازي در سريال پيامك از ديار باقي را در نقش يك كارگر ساده ساختماني به پايان برده است اين بار نقش «كاظم» يكي از دامادهاي خانواده را بازي ميكند.
او دربارهي تفاوت نقش در «زير تيغ» و «داداشي» ميگويد: خسرو در «زير تيغ» آدمي بود كه فقر و شرايط اجتماعي باعث شد به جايي برسد كه به دنبال حقش به گونهاي ناجور بگردد. من خيلي خسرو را مقصر نميدانستم؛ چرا كه دچار شرايطي خاص شد و اتفاقات او را به سمت و سويي برد كه چندان خود او در آن دخيل نبود.
راستاد ادامه ميدهد: كاظم، در داداشي به هيچ وجه شخصيتي مشابه خسرو را ندارد او با نيت پليد شروع ميكند و تا پايان نيز از اين كار دست بر نميدارد.او واقعا يك خانواده و كانون گرميكه زبانزد همه بازار است را به هم ميريزد.
اين بازيگر كه به ايفاي نقش كاظم علاقه بسيار دارد ميگويد: ما به ازاي كاظم را در جامعه زياد ديده ام، در تمام خانوادههاي ما تقريبا شخصيتهايي اين چنيني وجود دارد و اين كه من ميتوانم با بازي در داداشي آنها را به خودشان نشان دهم برايم كافي است.
***
در اتاق گريم «مهران رجبي» مقابل آيينه نشسته است و براي ايفاي نقش «ميرزا» آماده ميشود.
او اين بار هم نقش آدم بزرگتري را بازي ميكند كه همه به او احترام ميگذارند.
رجبي، نقش رفيق قديميپدر شخصيتهاي اصلي را بازي ميكند كه به احترام ريشسفيد و خلق نكو مورد وثوق افراد خانواده است.
وي به اين پرسش ايسنا كه آيا نقش او در «داداشي» مشابه «روزگار قريب» است پاسخ منفي ميدهد و ميگويد:«ميرزا» شخصيتي مشابه ميكائيل در «راه بي پايان» را دارد، در «روزگار قريب» پدر دكتر قريب به نوعي ليدر است اما ميرزا شبيه ميكائيل است و شايد كمتر چايي بريزد.
مهران رجبي كه كيفيت نقش بيش از كميت آن برايش اهميت دارد ميگويد: در كل 30 قسمت در 80 سكانس حضور دارم.
وي دربارهي تفاوت شخصيت «ميرزا»، با «ميكائيل» هم اظهار ميكند: «ميرزا» نقش حكيمانهتري دارد و كمينگاههايش عاقل اندر سفيه است. او نشاط ميرزا را ندارد و كميدرون گراتر است.
****
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، نقش اصلي « داداشي» را حسين ياري بازي ميكند كه هنوز مقابل دوربين ظاهر نشده است.
«داداشي» داراي سه برادر به نامهاي سيد محمد باقر ( حميد ابراهيمي) سيد محمد حسن ( جواد عزتي ) و سيد محمد امير ( شاهرخ استخري) است. اين خانواده همچنين داراي دو خواهر و چهار عروس است كه نقش يكي از خواهرها به نام اشرف را نفيسه روشن بازي ميكند و حنانه شهشهاني نيز ايفا گر نقش عروس كوچك است.
پرويز پورحسيني نقش دايي را ميكند و عباس اميري ايفاگر نقش حاج نصرت است.
صفيه سادات حسيني لشگري هم نقش خان جون را بازي ميكند.
به گفتهي عبدالحسن برزيده پيش از اين قرار بوده است ثريا قاسمي نقش بيبي را بازي كند و حتي با وي قرارداد هم بسته شد اما با سانحهاي كه براي ثريا قاسمي پيش آمد، حضور اين بازيگر در داداشي منتفي شد و بازيگر جايگزين او هم هنوز مشخص نشده است.
گزارش از : خبرنگار ايسنا پيوند مرزوقي
_______________________________________
به گزارش ايسنا، «داداشي» به قلم علي اكبر محلوجيان قصهي خانوادهاي سنتي را به تصوير ميكشد كه پسرها داراي مغازه و كارگاه تريكو بافي هستند.
اعضاي اين خانواده به شدت به هم وابسته اند و بعضي از افراد از جمله رقباي اقتصادي انها تلاش ميكنند آنها را از هم بپاشند.سرانجام اختلاف بر سر ارث، باعث از هم پاشيدگي خانواده ميشود.
گروه سازنده سريال داداشي، به تهيه كنندگي محمد علي اسلامي كه پيش از اين تهيهي «زير تيغ» را برعهده داشت تا اوايل ارديبهشت در پاساژ صفوي ميمانند آنان پس از اين پاساژ به لوكشيني ديگر ميروند، كه تاكنون نام آن نامشخص است، اما آن چه براي همگي گروه قطعيت دارد اين است كه حضور بعدي نيز در يك فضاي سنتي خواهد بود كه اين روزها براي سريالهاي آپارتماني تلويزيون مخاطبان آنها به لوكشينيهايي فراموش شده مبدل شده است.
انتهاي پيام