طاهره صفارزاده مخالفت خود را با مزايدهي وسايل همسرش - عبدالوهاب وصال - اعلام كرد و لغو آن را خواستار شد.
غلامعلي فروغي - وكيل طاهره صفارزاده - با بيان اين مطلب در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: روز 30 مردادماه، در شعبهي اول دادگستري ملاصدراي فارس، وسايل عبدالوهاب وصال معروف به نوراني، بهرغم درخواست همسر او - طاهره صفارزاده - ، به مزايدهي گذاشته خواهد شد؛ كه البته درخواست لغو آن را ارائه كردهايم.
او در ادامه يادآور شد: تا امروز، درخواستهاي زيادي مبني بر برگزار نشدن اين مزايده شده است؛ اما تاكنون نتيجهاي نگرفتهايم.
فروغي متذكر شد: طاهره صفارزاده اختيار قانوني سرپرستي اموال نوراني را دارد؛ اما برادران متوفي از طريق رجوع به دادگستري، اين اختيار قانوني را از سال 73 تا كنون سلب كردهاند. اگر اموال صاحبي نداشته باشد، دادگستري ميتواند آنها را مهر و موم كند؛ ولي وقتي «وصي» اموال وجود دارد، نبايد اين اتفاق بيافتد؛ اما در حال حاضر خانم صفارزاده از حقوق قانوني خود محروم است.
او تصريح كرد: اين اموال تاريخي است و با فروش آنها، ممكن است آثار پراكنده شوند؛ در حاليكه ما قصد راهاندازي مركزي فرهنگي را داشتهايم.
وي همچنين يادآور شد: در تاريخ 19 خرداد 86، بر اساس پيگيريهاي انجامشده، مقرر شد، مهر و موم اموال موجود در خانهي دكتر وصال رفع شود و تحويل اموال نفيس فرهنگي متعلق به خانم صفارزاده شامل قرآنها، كتابهاي خطي، تابلوهاي نقاشي، از جمله تابلو كمالالملك، به مرحلهي اجرا درآيد؛ اما به وصي اجازهي اقدام داده نشد.
طاهره صفارزاده - شاعر و مترجم - نيز در گفتوگويي كوتاه با خبرنگار ايسنا اعلام كرد: من مطمئنا به اين اموال چشمداشت شخصي ندارم؛ ولي زورمداري، قلدري و قانونگريزي را هم نميتوانم تحمل كنم. ضمن آنكه شكل فرهنگي، عمومي و ميراث مملكتي اين اموال نيز برايم بسيار اهميت دارد. در هر صورت، من «وصي» مرحوم وصال هستم و اجراي قانون را در اين زمينه انتظار دارم.
وكيل صفارزاده همچنين در نامهاي به مراجع قضايي نوشته است: «اخيراً اجراييهاي صادر و بدون توجه به مفاد دادنامهي صادره مبني بر تحويل اموال متعلق به خانم صفارزاده، اجازهي اداء ديون متوفي از طريق وصي، اخراج ثلث و سپس ورود به مرحلهي تقسيم تركه، ترتيبي دادهاند تا ابتدا اموال نفيس فرهنگي متعلق به خانم صفارزاده در تاريخ 30/5/1387 به مزايده گذاشته شود.
از آنجا كه اين نحو اقدام دقيقاً در راستاي تخلفات انجامشده از سال 1376 تا كنون بوده و اقدام از طريق دادگستري فارس در غياب رياست كل، كه گفته ميشود در سفر حج ميباشند، عملاً امكانپذير نيست و اگر به فوريت جلوگيري نشود، خسارات بسيار زيانباري به وصي، امر وصايت و طلبكاران وارد خواهد شد، استدعاي دستور توقف عمليات اجرايي، بازرسي از محل، رسيدگي به تخلفات انجامشده و پيگرد قانوني متخلفان را دارم.
لازم به يادآوري است كه امكان ممانعت مدعيان محكوم در مقابل قانون و احكام قطعي صادره از سال 1376 تا كنون در رابطه با اجراي دقيق اقارير، اعلامات و وصاياي مرحوم دكتر وصال و مقاومت متصديان اجراي عدالت و قانون در نهاد مقدس دادگستري در مقابل تحقق امر وصايت توسط يك بانوي مسلمان و انقلابي كه جهان او را به عنوان بانوي نمونهي جهان اسلام به رسميت شناخته است، موجب تأثر شديد مشاراليها گشته؛ بهنحوي كه هجرت از اين اوضاع را در فكر او جاي داده است، كه اين دردي است بزرگ و اميدوارم اين مقاومتها در مقابل حق و قانون شكسته شود.»
وي در اين نامه مواردي را نيز بهعنوان مسائل مورد تأكيد موكل خود برشمرده است؛ از جمله اينكه: «لزوم اداء ديون متوفي به باغبان و خدمهي مستضعف مرحوم وصال كه نزديك به ده سال هزينهي نگهداري از ساختمان و اموال مهر و مومشده در آنرا نيز به عهده داشتهاند، لزوم اجراي وصيتنامهها، تحويل اموال متعلق به مشاراليها، تقسيم مانده تركه پس از تحويل اموال شخص ثالث، اداء ديون و اخراج ثلث موضوع وصيت».
از جمله اموال عبدالوهاب وصال كه به مزايده گذاشته خواهد شد، به تابلو مينياتور دورهي قاجار، کتابهاي خطي نفيس از خاندان وصال و ديگر شخصيتهاي معروف، تابلوهاي مختلف و نفيس نقاشي و کتاب قرآن طلاکاري کامل و... ميتوان اشاره کرد.
دکتر عبدالوهاب وصال متخلص به «نوراني» سال 1302 در شيراز به دنيا آمد. پدر در پدر او، شاعر، عارف، خطاط و نقاش بودند. پدرش علي وصال متخلص به «روحاني» فرزند عبدالوهاب متخلص به «يزداني» فرزند محمد شفيع متخلص به «وصال» بود.
نوراني تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در شيراز گذرانده و از دانشکدهي ادبيات دانشگاه تهران، دکتري ادبيات فارسي گرفته بود.
پس از تأسيس دانشکدهي ادبيات شيراز به اين شهر بازگشته و سالها در سمت استادي در اين دانشکده به تدريس پرداخته بود.
نوراني «مصيبتنامه»ي عطار را که تدريس ميکرد، تصحيح و منتشر كرده است. از ديگر آثار انتشاريافتهي او هستند: تصحيح و تحشيهي «تذکرهي هزار مزار» ترجمهي عيسي بن جنيد شيرازي، تصحيح و تحشيهي «فرائد السلوک» با همکاري دکتر افراسيابي، تصحيح و تحشيهي ديوان داوري شيرازي.
نوراني وصال 23 ديماه 1373 درگذشت و در غرب آرامگاه حافظ در جوار مزار دکتر صورتگر رخ در نقاب خاک کشيد.
اما طاهره صفارزاده متولد سال 1315 در سيرجان است. زبان و ادبيات انگليسي را در دانشگاه تهران خوانده و در آمريكا در رشتهي نقد تئوري علمي در ادبيات جهان به تحصيل پرداخته است. بهجز مجموعههاي شعر و ترجمه، چند كتاب هم در زمينهي نقد ترجمه از او بهچاپ رسيدهاند.
او همچنين ترجمهي «قرآن حكيم» و «دعاي جوشن كبير» را در كارنامهي خود دارد و به ترجمهي «نهجالبلاغه» مشغول است.
صفارزاده كه چند سال پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، از سوي رژيم حاكم از دانشگاه اخراج شده بود، در سالهاي بعد، بهعنوان يكي از شاعران متعهد و تأثيرگذار بر نسل شاعران انقلاب شناخته شد. همچنين در ماه مارس 2006 همزمان با برپايي جشن روز جهاني زن، از سوي سازمان نويسندگان آفريقا و آسيا (Afro – Asian Writers' Organization) به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزيده شد.
در بخشي از نامهي اين سازمان در زمان اعطاي عنوان، آمده بود: «از آنجا که طاهره صفارزاده ـ شاعر و نويسندهي برجستهي ايراني ـ مبارزي بزرگ و نمونهي والاي يک زن دانشمند و افتخارآفرين مسلمان است، اين سازمان ايشان را به پاس سابقهي طولاني مبارزه و کوششهاي علمي گسترده، به عنوان شخصيت برگزيدهي سال انتخاب کرده است».
تاكنون مجموعههاي شعر: «رهگذر مهتاب»، «طنين در دلتا»، «سد و بازوان»، «سفر پنجم»، «حرکت و ديروز»، «بيعت با بيداري»، «مردان منحني»، «ديدار صبح»، «در پيشواز صلح»، «هفت سفر»، « روشنگران راه» و «جلوههاي جهاني» از اين شاعر منتشر شدهاند.
انتهاي پيام