برادر طاهره صفارزاده از تلاش براي راهاندازي «بنياد بيداري» در راه اهداف و انديشههاي اين شاعر و مترجم قرآن خبر داد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در مراسمي كه با عنوان «بيعت با بيداري» روز گذشته (يكشنبه، 12 آبانماه) با همكاري بسيج دانشجويي براي بزرگداشت طاهره صفارزاده در تالار فردوسي دانشكدهي ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران برگزار شد، جمعي از اهل قلم و فرهنگ ياد صفارزاده را گرامي داشتند.
جلال صفارزاده در اين مراسم كه با اجراي حميدرضا شكارسري همراه بود، ضمن قدرداني از برپايي جلسه، اظهار داشت: طاهره ميگفت، من ميخواهم در منزل خود بنيادي را با نام «فرهنگ بيداري» تأسيس كنم تا نسلهاي آينده از آن بهرهمند شوند و اين آرزوي او بود.
وي افزود: خواهرم انسان مظلومي از دنيا رفت؛ چرا كه بسيار صريح و رك و حق سخن ميگفت، كه البته مورد قبول خيليها نبود.
او همچنين عنوان كرد: طاهره بعد از فوت همسرش (نوراني وصال) بسيار كوشيد به وصاياي وي عمل كند؛ اما كمكي به او نشد. ميخواست بنيادي در منزل خود ايجاد كند كه نتوانست و اين داغي بود بر دل طاهره.
جلال صفارزاده خاطرنشان كرد: طاهره ميگفت ما دو مسؤوليت داريم؛ يكي در برابر گذشته و ديگري در مقابل آينده. در تمام عمر خواهرم نديدم از جواهري براي زينت خود استفاده كند. نميگذاشت با پول بيتالمال از وي تقديري شود. تنها ذكر و وردش اين بود كه «بنياد بيداري» را بيدار نگه داريم، كه متأسفانه به خاطر كملطفي مسؤولين نتوانست به وصاياي شوهرش عمل كند و كار خويش را به انجام برساند.
برادر طاهره صفارزاده افزود: در حال حاضر، اطلاع نداريم كه طاهره وصيتنامهاي دارد يا نه؛ اما چنانچه خود وي ميخواست، بناست آنچه از زندگي مادي دارد، در راه اهدافش خرج شود. اميدواريم به كمك مسؤولين و دولت محترم بتوانيم ظلمي را كه به طاهره شد، به حداقل برسانيم و به وصايايش عمل كنيم.
همچنين موسي بيدج با انتقاد از كيفيت برگزاري جلسه، گفت: اين جلسه كمي فقيرانه برگزار ميشود، كه در شأن طاهره صفارزاده نيست.
اين مترجم افزود: صفارزاده از بنيانگذاران ترجمهي عملي است؛ چرا كه حتا كارگاهي در اين بحث تأسيس كرد. سؤال اينجاست كه چرا در حال حاضر، ما در امر ترجمه عقب ماندهايم؟
بيدج ترجمه را به دو بخش تقسيم كرد و گفت: ترجمه شامل ترجمهي عملي و تئوري است و صفارزاده يك تئوريسين در امر ترجمه بود.
او همچنين با اشاره به كتاب «سفر عاشقانه» شامل ترجمهي خودش از شعرهاي صفارزاده، كه به تازگي در بيروت منتشر شده است، اظهار داشت: اين كتاب بسيار مورد استقبال شاعران و نويسندگان عرب قرار گرفته و پنجهزار نسخه از آن به فرش رفته است؛ اما در ايران چقدر با اين كتاب آشناييم؟
در ادامه، غزل تاجبخش عنوان كرد: همانطور كه قبلا اشاره شد، اين جلسه بسيار فقيرانه است. در اين چند روز كه از فوت ايشان ميگذرد، براي من جاي سؤال است كه چرا با وجود اينكه طاهره صفارزاده يك زن بود، هيچ خانمي دربارهي ايشان صحبتي نكرد؟
اين شاعر همچنين افزود: صفارزاده مجرم بود. او مجرم بهدنيا آمده بود و جرم او اين بود كه زن بود و صراحت لهجه داشت. ستيزهجويي را به قول خودش، از دو مادربزرگش به ارث برده بود، ركگو بود، با امپرياليسم مبارزه ميكرد و... . كارهاي زيادي در حق وي كردند، حقوقش را قطع كردند و از دانشگاه اخراجش كردند. صفارزاده هر لحظه از عمرش را صرف خدمتي كرد و امثال او و قيصر امينپور از سرمايههاي اين مملكت هستند.
غزل تاجبخش در ادامه، شعري را در بزرگداشت طاهره صفارزاده براي حاضران خواند.
به گزارش ايسنا، محمدرضا تركي نيز شعر «سفر سلمان» را از مجموعهي «پارساي پارسي» براي حاضران خواند و گفت: برخي معتقدند نميتوان شعر آوانگارد و مذهبي داشت و شعر نو اصلا لاييك است؛ در حالي كه شعر ميتواند در اوج نوگرايي، مذهبي هم باشد. شعر صفارزاده در قالب نو، عميقترين مفاهيم مذهبي را در خود جا داده بود.
همچنين رضا اسماعيلي در اين مراسم، شعري را با عنوان «پاهاي مبعوث» به صفارزاده تقديم كرد و اظهار داشت: صفارزاده بنيانگذار شعر انديشه است. شعر او تلفيق احساس، تخيل و انديشه بود. ميگفت، اگر استعاره در شعر به گنگي بيانجامد، بايد از آن پرهيز كرد و به دنبال شعري بي تشويش بود.
اين شاعر اضافه كرد: در تأسيس «بنياد بيداري»، بنا به وصيت ايشان، كليهي اموال، حقالتأليف و سهمالارث وقف اين مؤسسه خواهد شد.
سيداحمد نادمي هم در سخنان خود اظهار داشت: جايگاه شعري صفارزاده چنان تثبيت شده است كه احتياجي به صحبت من نيست. بارها گفتهام كه ادبيات ديني كه بعد از انقلاب شكل گرفت، مديون شاعراني نظير: قيصر امينپور، سيدحسن حسيني، سلمان هراتي و طاهره صفارزاده است. صفارزاده پشتوانهي شعر انقلاب است. او چون شجرهي طيبهاي بود كه اصل ثابتي دارد و شاخههايش در آسمان است.
عليمحمد مؤدب نيز با خواندن شعري در رثاي طاهره صفارزاده، از كمكاري در زمينهي تكريم بزرگان انتقاد كرد و گفت: زمانيكه از شخصيت بزرگانمان غافل ميشويم و حرمت نميگذاريم، درواقع، به خودمان و نسلهاي بعدي ظلم كردهايم.
فاطمه ميرسعيد قاضي هم كه از دوستان طاهره صفارزاده بود، با بيان خاطراتي از اين شاعر مرحوم، ياد و خاطرهي او را زنده داشت.
انتهاي پيام