كارگردان «آمديم،نبوديد،رفتيم»: تئاتر ما تئاتر بي‌چيز نيست

رضا حداد كه اين روزها نمايش «آمديم، نبوديد، رفتيم» را اجرا مي‌كند، گفت: هيچ يك از نمايش‌هاي مرا آتيلا پسياني كارگرداني نكرده است.

رضا حداد كه اين روزها نمايش «آمديم، نبوديد، رفتيم» را اجرا مي‌كند، گفت: هيچ يك از نمايش‌هاي مرا آتيلا پسياني كارگرداني نكرده است.

به گزارش خبرنگار بخش تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين كارگردان تئاتر در نشست خبري نمايش‌اش كه عصر امروز ـ 4 ارديبهشت ماه ـ در خانه هنرمندان ايران برگزار شد، با بيان اين مطلب درباره تاثيرات آتيلا پسياني بر نمايش‌هايش توضيح داد: در نمايش قبلي‌مان «مكاشفه‌اي در باب يك ميهماني خاموش» آتيلا پسياني واقعا در نقش يك نويسنده حضور داشت و شيوه تمرين‌هاي اين نمايش با نمايش «آمديم، نبوديد رفتيم» كاملا متفاوت بود.

حداد توضيحاتي درباره تفاوت شيوه آماده‌سازي اين دو نمايش ارائه كرد و يادآور شد: در «مكاشفه...» متن و تمرين همزمان با هم شكل مي‌گرفت اما در نمايش فعلي‌مان آقاي چرم‌شير متن را به طور كامل نوشته بود و از آنجا كه آتيلا پسياني خودش درگير پروژه‌هاي خودش بود، نتوانست خيلي نظر بدهد و مطمئنم او اين نمايش را خيلي دوست ندارد.

اين عضو كارگاه «تئاتر ايران» متذكر شد:‌ دوستي من و آتيلا باعث شده، اين تصور پيش بيايد كه آتيلا نمايش‌هاي مرا كارگرداني كرده ولي هيچ كدام از آثار مرا او كارگرداني نكرده است.

حداد درباره فكر اوليه نمايش «آمديم، نبوديد، رفتيم» توضيح داد: من كارگرداني شكل‌گرا هستم. از ابتدا تصميم داشتم نمايشي با اين شيوه اجرا كنم و اين متن براساس شكل اجرايي و ابزار فني مورد نظر من نوشته شد.

او در پاسخ به پرسشي درباره استفاده بيش از حد اين نمايش از تكنولوژي و زير سئوال بردن اصالت تئاتر توضيح داد: اصلي‌ترين موضوع در تئاتر بازيگر است كه در نمايش ما كمرنگ مي‌شود و زير سيطره صدا، نور و تصوير قرار مي‌گيرد. اين شكلي است كه من تجربه مي‌كنم و بايد اين همه افراط داشته باشد. ما در حال جستجو هستيم تا ببينيم اين شيوه موفق مي‌شود يا نه.

رضا حداد ادامه داد: تئاتر ما تئاتر بي‌چيز نيست. تئاتري پرطمطراق است؛ پر از تصوير و صوت كه به نوعي نشان‌‌گر زندگي امروز ماست كه زير هجوم اين ابزارها هستيم.

وي ادامه داد: ما داريم يك تجربه ديگر انجام مي‌دهيم و بايد موفقيت آن را به زمان بسپاريم. در اين نمايش همه چيز عمدا زياد استفاده مي‌شود و همه عناصر خود را به رخ مي‌كشند. البته بعد از چند اجرا متوجه شدم بخش‌هاي موسيقي خيلي زياد است و بايد براي آن فكري كرد.

كارگردان نمايش‌هاي «با دهان‌بند سكوت» و «كسي نيست همه داستان‌ها را به ياد آورد» در ادامه اين نشست درباره تغيير سالن اجراي نمايش «آمديم نبوديد رفتيم» گفت: قرار بود نمايش‌مان در سالني كه خود تاسيس مي‌كنيم با ظرفيت 600 تماشاگر اجرا شود كه متاسفانه سالن آماده نشد و ناچار شديم در سالني 250 نفره اجرا كنيم كه به لحاظ توليد ما را دچار مشكل كرد.

او درباره احتمال ادامه اجراي اين نمايش گفت: تنها مديري كه از ما حمايت كرد، مجيد سرسنگي است اما از شهرداري منطقه 6 گله‌منديم زيرا با تغيير شهردار اين منطقه، شهردار جديد زميني را كه قرار است سالن ما در آن ساخته شود به ما نمي‌دهد. در حالي كه ما به بلژيك سفر كرديم و براي ساخت سالن قرارداد بستيم اما اين بدقولي باعث خسارت مالي ما شد و به اجرايمان هم لطمه زد.

حداد با اشاره به پيگيري‌هايش براي گرفتن اين زمين افزود: آقاي ايازي به شهردار منطقه شش اعلام كرده كه بايد زمين‌مان را به ما بدهند اما ايشان چنين نمي‌كنند. در حالي كه با قراردادي كه دارم اگر به اندازه كافي جسارت داشته باشم، مي‌توانم از ايشان شكايت كنم. به هر حال تصميم داريم در صورت امكان پاييز امسال 90 شب ديگر هم اجرا برويم.

به گزارش ايسنا، رضا حداد در بخش ديگري از اين نشست درباره ضرورت حضور مهناز افشار به عنوان يكي از بازيگران نمايش‌اش توضيح داد: بعد از اجراي نمايش «مكاشفه...» مهناز افشار پشت صحنه آمد و به من گفت دوست دارد در نمايش بعدي‌ام بازي كند و من هم اين پيشنهاد را قبول كردم و از همان آغاز اين پروژه به چرم‌شير گفتم برايش نقشي بنويسد.

حداد گفت: نمي‌فهمم اين مرزبندي‌ها براي يك كارگردان چيست. يك كارگردان حق دارد در مورد بازيگرانش تصميم‌گيري كند. نمي‌فهمم چرا بايد در اين باره توضيح بدهم اما مي‌توان درباره ضرورت اين موضوع و حضور ستارگان سينما در تئاتر صحبت كرد.

اين كارگردان تئاتر اضافه كرد: من به عنوان كارگردان فكر كردم اين بازيگر به كمك ما مي‌آيد، نيازمند تصاوير ضبط شده بوديم و بايد بازيگري مي‌داشتيم كه تصوير را خيلي خوب بشناسد از سوي ديگر وقتي پروژه‌اي اين همه سنگين است، هيچ ايرادي نداشت كه از او دعوت كنيم تا به كار ما كمك كند.

وي در پاسخ به پرسشي ديگر درباره اينكه بهزاد فراهاني از او دعوت كرده در يكي از نمايش‌هايش بازي كند پاسخ داد: آقاي فراهاني پيشنهاد بازي به من داد كه چون بازيگر نيستم، نپذيرفتم. ايشان استاد من است اما ديدگاه‌هايشان را درباره بازيگران سينما، گرچه محترم مي‌دانم، دوست ندارم.

حداد همچنين درباره ميزان دستمزد بازيگران نمايش «آمديم، نبوديم رفتيم» و كل هزينه‌هاي توليد آن افزود: 390 ميليون تومان كل هزينه‌هاي ما بود. با همه بازيگران قرارداد يكساني بسته شد. دستمزد مهناز افشار مثل همه بازيگران ديگر بود اما از اول قرار شد، هر بازيگري اسپانسر گرفت پول بيشتري بگيرد و خانم افشار اسپانسري داشت كه هم به گروه كمك كرد و هم به خود او.

وي در پاسخ به پرسشي ديگر درباره تبليغات گسترده نمايش‌اش عنوان كرد: حتي وقتي در محل تولدم آباده كار تئاتر مي‌كردم با چوب و تخته براي نمايشم تبليغ مي‌كردم چون تئاتر نيازمند تبليغات است و تبليغ آن هم سخت نيست. البته ما به اين حجم تبليغ نيازي نداشتيم.

وي ادامه داد: فضاي اينترنتي براي تبليغ نمايش ما كافي بود اما چون دو آژانس تبليغاتي اسپانسر ما بودند و نمي‌خواستند هزينه كنند، تبليغات كرديم تا تماشاگران بيشتري جذب كنيم به هر حال نمايش ما پروداكشني خيلي قوي داشت و همه چيز هزينه‌بر بود.

رضا حداد با اشاره به دشواري‌هاي بازيگري در نمايش‌اش ادامه داد: نقش‌ها بسيار فشرده هستند و بازيگران خيلي نمي‌توانند روي صحنه باشند ضمن اينكه به دليل هجوم تصاوير و صداها كار براي بازيگران خيلي سخت است.

در تكميل اين توضيحات، پانته‌آ پناهي‌ها يكي از بازيگران نمايش، بخش بازيگري اين اثر را بسيار جذاب توصيف كرد و گفت: آقاي حداد خيلي منصفانه نقش‌ها را ميان بازيگران تقسيم مي‌كرد. از انجا كه هيچ ايده‌اي نداشتيم پروسه تمرين‌مان بسيار طولاني بود.

اين بازيگر تئاتر ادامه داد: به جز تمرين‌هاي جداگانه، تمرين‌هاي گروهي بسيار لذت‌بخشي داشتيم كه فكر مي‌كنم اين گونه جمع شدن‌ها، حالا ديگر بيشتر در گروه‌هاي دانشجويي رخ مي‌دهد.

سپس بابك حميديان ديگر بازيگر اين نمايش هم با تاييد سخنان حداد گفت: وقتي متن را خواندم دوست داشتم نقش «پينوكيو» را بازي كنم اما آقاي حداد نقش گربه ‌نره را به من داد و به همين دليل در آغاز كمي ناراحت شدم.

وي با ارايه توضيحاتي درباره چگونگي بازي‌اش در اين نقش اضافه كرد: براي بازي در اين نقش سعي كردم فيزيك‌ام را دفرمه كنم و الگوهاي ذهني‌ام كساني بودند كه نارسايي‌هاي فيزيكي داشتند و بعد به لحن رسيديم.

بابك حميديان افزود:‌ نقش من و پانته‌آ مثل راه رفتن روي لبه تيغ بود. زيرا در مرز ميان فانتزي رئال و آن نوع فانتزي كه مي‌توانست به ابتذال برسد، حركت مي‌كرديم و به همين دليل بازي در نقش گربه نره برايم مثل يك جنون است.

سپس گلناز گلشن ـ طراح لباس اين نمايش ـ با ابراز خرسندي از همكاري‌اش با اين گروه نمايشي گفت: طراحي لباس اين نمايش بسيار دشوار بود. اصولا در تئاتر ايران طراحان لباس بسيار كم تعداد هستند. بسياري از كساني كه طراحي لباس مي‌كنند طراح مد يا مزون هستند اما خوشبختانه در اين نمايش آقاي حداد ايده‌هاي خوبي در مورد طراحي لباس‌ها داشت و از اين همكاري خيلي لذت بردم.

محمدرضا فرزاد ـ مدير گروه كرئوگرافي نمايش ـ نيز با ارائه توضيحاتي درباره اين بخش گفت: آقاي حداد دوست داشت با يك گروه خارجي كار كنيم كه نهايتا با گروهي كره‌اي به توافق رسيديم، با وجود زمان بسيار اندك تمرين تجربه بسيار مفيدي را پشت سر گذاشتيم.

ليلا مدن‌پور ـ مسئول هماهنگي و يكي از دستياران كارگردان ـ هم توضيحاتي درباره دشواري‌هاي هماهنگي ميان اعضاي اين گروه ارائه كرد.

به گزارش ايسنا، در بخش پاياني اين نشست بابك حميديان با اظهار گله‌مندي فراوان به دليل توقيف نمايش «عشق و عاليجناب» اثر حسين پاكدل اظهار تاسف كرد: شش ماه تمام، اين نمايش را تمرين كرديم. جان و روانم را بر سر اين كار گذاشتم اما يك سري افراد به ما اجازه اجرا ندادند و از طرف تالار وحدت حتي يك خسته نباشيد ساده هم به ما نگفتند.

حميديان ابراز عقيده كرد: اگر روانكاوم نجاتم نداده بود كارم به خودكشي كشيده بود. اين رفتاري غيرانساني با بازيگراني است كه روح خود را مي‌فروشند.

اين بازيگر تئاتر و سينما با اشاره به دشواري‌هاي فراوان آماده‌سازي يك اثر نمايشي خاطرنشان كرد: نمي‌گويم بازيگر براي تمرين تئاتر پول بگيرد هر چند بايد بگيرد اما من شش ماه را در سال 90 باخته‌ام و از اين همه بي‌عدالتي حالم خيلي بد است. به همين دليل وقتي خانم روستا از من دعوت كردند در نمايششان بازي كنم گفتم دستتان را مي‌بوسم، اما اگر در ميانه كار شما فيلم سينمايي پيشنهاد شود مي‌پذيرم و انگ بازيگر بي‌انضباط را به جان مي‌خرم.

بعد از اين سخنان رضا حداد با تاكيد بر ضرورت شكل‌گيري تئاتر خصوصي در ايران گفت: اگر تئاتر ما خصوصي شود هنرمنداني مانند بابك از اين مشكلات رها مي‌شوند.

او بر ضرورت شكل‌گيري و ثبت گروه‌هاي تئاتري تاكيد كرد و گفت: با شكل‌گيري‌ گروه‌ها و ايجاد تئاتر خصوصي، سانسور از بين مي‌رود. اصلا تئاتر نبايد سانسور شود چون تماشاگرش بسيار محدود است و همه هنرمندان قوانين كشور را مي‌دانند اما تا وقتي اين مشكلات هست، حال همه ما بد مي‌شود.

رضا حداد كه سال‌ 83 نمايش« با دهان بند سكوت» را در تالار نو مجموعه تئاتر شهر اجرا كرده بود، يادآور شد: هنوز از اين نمايش دو ميليون تومان از مركز هنرهاي نمايشي طلب دارم. ما زورمان به خودمان مي‌رسد نه به مديران، يعني خودمان بايد مشكلات خود را حل كنيم. در اين مدت يك مدير دولتي حاضر نشد بيايد نمايش ما را ببيند.

وي ادامه داد: ما 390 ميليون تومان در بخش خصوصي هزينه كرديم به ما حمله مي‌شود كه چرا كارتان پرهزينه است؟ مگر شما هزينه ما را داده‌ايد؟! در اين چند ماهه بعضي كارها 250 ميليون تومان گرفته‌اند و نه تنها هيچ تماشاگري نداشته‌اند، هيچ اتفاق تازه تئاتري در آنها رخ نداده است. باعث تاسف است بودجه تئاتر كشور صرف كارهايي مي‌شود كه هيچ تماشاگري ندارند.

به گزارش ايسنا، در پايان اين جلسه عباس غفاري كه مسئوليت اجراي جلسه را بر عهده داشت از حاضران دعوت كرد تا در نشست انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر كه روز 13 ارديبشهت ماه براي بررسي همين معضلات و مشكلات برگزار مي‌شود، شركت و ديدگاه‌هايشان را مطرح كنند.

نتهاي پيام

  • دوشنبه/ ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ / ۱۸:۵۸
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 91020402400
  • خبرنگار : 71342