در نشست نقد و بررسي داستانهاي عامهپسند گفته شد: ما نبايد نويسندگان زن امروزمان را با كسي مثل سيمين دانشور مقايسه كنيم.
به گزارش خبرنگار ادبيات و نشر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نشست نقد و بررسي داستانهاي عامهپسند دهه 80 با حضور جمعي از نويسندگان زن 15 شهريورماه در فرهنگسراي قبا برگزار شد.
در اين نشست، فريده شجاعي، از نويسندگان مطرح ادبيات عامهپسند، درباره كتابهاي عامهپسند و اين نوع نويسندگي گفت: ما اگر ادبيات كشورمان را همچون ساختماني در نظر بگيريم، اين ساختمان از سنگ، آهن و خشت تشكيل شده است؛ يعني هم چيزهاي باارزش و بيارزش در آن وجود دارند. در ادبيات هم به همين صورت است. در گذشته نويسنده آنچنان به دنبال نظر مخاطب نبود؛ چرا كه عقيده بر اين بود كه متن قائم به ذات است؛ اما امروز اين نگاه تغيير كرده است و داستان متن ادبي ميتواند احساس داشته باشد و مخاطب با آن ارتباط برقرار كند.
اين نويسنده درباره اينكه امروز نويسندگان زن زياد شدهاند، اظهار كرد: من عيبي در اينكه نويسندگان زن زياد شدهاند، نميبينم، حتا اگر برخيشان ضعيف باشند. بايد آنقدر بنويسند تا بهتر شوند. ما نبايد نويسندگان زن امروزمان را با كسي مثل سيمين دانشور مقايسه كنيم.
شجاعي همچنين با بيان اينكه در رمانهايش به دنبال نصيحت كردن نيست، گفت: من وقتي رمان مينويسم، به دنبال اين نيستم كه معلم كسي باشم و نصحيت كنم. من سرگذشتي را مينويسم و هر كس ميتواند برداشت خودش را از آن داشته باشد.
اين نويسنده در ادامه گفت: داستان بايد در ذهن نويسنده مثل يك بناي ساختمان شكل بگيرد. اول بايد چهارچوب داستان ساخته شود تا بتوان اجزاي ديگر را بر آن پايه استوار كرد. داستانهايي كه من مينويسم، بين هشت ماه تا دو سال طول ميكشد. داستان اگر پايه مناسبي نداشته باشد، سقوط ميكند.
همچنين در اين نشست، عاطفه منجزي با اشاره به برخي نقدهاي غيرمنصفانه درباره كتابهاي عامهپسند گفت: متأسفانه ما جايگاه نقد براي كتابهاي عامهپسند يا پرفروش نداريم و بيشتر آنها را كتابهاي زرد و آشپزخانهيي تلقي ميكنيم و فكر ميكنيم كتابي به واسطه اينكه 30 يا 40 بار به چاپ رسيده است، يا مضامين عشق و عاطفه در آن وجود دارد، پس بايد آن را رد كرد.
اين نويسنده افزود: بسياري از نويسندگاني كه در اين جمع حضور دارند، براي آثارشان تحقيقات جدي انجام دادهاند و با زحمت و سختيهاي فراوان دست به نوشتن و چاپ اين كتابها زدهاند. مثلا خانم تكين حمزهلو كه در اين جمع هم حضور دارند، براي كتاب «دختري در مه» تحقيقات روانشناسي زيادي انجام دادهاند.
او در پايان صحبتهايش گفت: اينكه رمانهاي عامهپسند را ميكوبند، اصلا مهم نيست؛ چون چيزي را ميكوبند كه مخاطبش زياد باشد. چيزي كه صدا داشته باشد، توجهها به آن زياد ميشود.
در پايان اين نشست، عباس پرورده ـ مدير فرهنگسراي قبا ـ درباره برنامههاي اين فرهنگسرا براي توجه به ادبيات عامهپسند گفت: داستانهاي عامهپسند حوزهاي است كه به آن توجه نشده و به نوعي مغفول مانده است.
او افزود: ما به دنبال گسترش اين جمع و همچنين خوانندههاي اين نوع ادبيات كه سرمايه آن به حساب ميآيند، هستيم و همچنين سعي داريم نويسندگان جديدي را به اين جمع اضافه كنيم.
پرورده در ادامه گفت: ما سعي داريم در اينجا كانوني از نويسندگان داستانهاي عامهپسند را ايجاد كنيم؛ چرا كه فكر ميكنيم اين كار براي ادبيات عامهپسند بسيار لازم است.
او در ادامه با ارائه پيشنهاداتي براي ادامه اين نشستها گفت: ما ميتوانيم يك تيم اجرايي را براي انتخاب كتابهاي عامهپسند و نقد و بررسي آنها انتخاب كنيم كه به صورت ماهانه يا دو هفته يك بار برگزار شود. همچنين ميتوان كميتهاي را تشكيل داد براي انتخاب كتابها و كارشناسان و همچنين استفاده نظرات ديگر نويسندگان.
رييس فرهنگسراي قبا در پايان اظهار كرد: عنوان معرفي و نقد كتابهاي عامهپسند دهه 80 ميتواند عنوان مناسبي براي اين نشستها باشد و از اين دهه ميتوانيم رمانهاي عامهپسندي را انتخاب كنيم و البته بايد سعي كنيم اين جلسات را رسانهيي كنيم.
همچنين در بخشي ديگر از اين نشست، بيوگرافي تعدادي از نويسندههاي فعال در حوزه ادبيات عامهپسند كه در اين جلسه حضور داشتند، ارائه شد كه خلاصهاي از آن به اين شرح است:
فريده شجاعي متولد 1348 در تهران، نويسنده آثاري چون: «شب بيستاره»، «پروين»، «پدر»، «امانت عشق»، «زير سايه بخت»، «زندگي يعني چكيدن».
سيمين شيردل متولد 1343، نويسنده كتابهايي چون: «مهر من»، «تلافي»، «امشب» و كتاب «آرام» كه به چاپ بيست و سوم رسيده است.
شهلا ابراهيمي نويسنده رمان «اشك مهتاب» در سال 1384 است. او ميگويد كه علاقهمند است زنان را در داستانهايش شخصيتهايي بارز و قدرتمند نشان دهد.
تكين حمزهلو متولد 1356، نويسنده كتابهايي چون: «مهر و مهتاب»، «دختري در مه» و «در پايان شب». او همچنين كار ويراستاري و ترجمه را در قبل از نويسندگي تجربه كرده است.
عاطفه منجزي متولد 1345 در شهر مسجد سليمان است. از جمله كارهاي او ميتوان به «مسافر كوچههاي عاشق»، «تيهي طلا» و «شاهماهي» اشاره كرد. منجزي كار ترجمه هم انجام ميدهد.
او ميگويد در حال حاضر كتاب «شبچراغ» را كه كار مشتركي با معصومه بهارلويي است، آماده چاپ دارد.
نشاط داوودي اهل نيشابور كه در رشته تربيت بدني تحصيل كرده، نويسنده كتابهاي «بازگشت» و «بهار زرد» است. «رنگ خاموشي» آخرين اثري است كه از اين نويسنده منتشر شده است.
اين نويسنده كار اصلي خود را تربيت بدني و ورزش ميداند و آثار خود را تنها دلنوشتههايي ميداند.
مريم عباسزاده متولد 1353، نويسنده كتابهايي چون: «فرياد بيصدا»، «رقص در خاطره»، «عشق توتفرنگي نيست» و «ميگل». او هم خود را نويسنده نميداند و اميدوار است، روزي نويسنده شود.
مژگان احتشامي متولد 1353 در رشت است. اين نويسنده كتابهايي چون «گذر روزگار» و «حس خوب زن بودن» را منتشر كرده است.
احتشامي ميگويد: فريده شجاعي كسي است كه مرا به نوشتن ترغيب كرده و كتاب «امانت عشق» ايشان باعث شد تا من به سمت نويسندگي بروم.
همچنين معصومه بهارلويي متولد 1359 كه در سال 87 دستنوشتههاي خود را منتشر كرد.
او معتقد است كه هيچگاه نبايد از نقد بترسيم و بايد نوشتن را ادامه داد.
مستانه فراهاني متولد 1360 در سال 88 كتاب «پگاه» را نگاشته است. او هم خود را نويسنده نميداند و ميگويد، سيمين شيردل تنها كسي بود كه او را تشويق به نوشتن كرد.
انتهاي پيام