گلنوش خالقی میگوید: «از پدرم کمی صحبت کنم. سالهای زیادی بود که به این جمله معروف میاندیشیدم: بودن یا نبودن؟ با خود میگفتم این آمدن و رفتن چه معنایی دارد و به راستی بودن یا نبودن کدامین مسأله است...
گلنوش خالقی به یادبود پدرش یاداشتی را در اختیار خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به شرح زیر قرار داده است:
روح الله خالقی در سال ۱۲۸۵ در کرمان متولد شد، سالها شاگرد ممتاز استاد علینقی وزیری و از مفاخر موسیقی ملی ایران بود. بهترین سالهای زندگیش را صرف دل انگیزترین هنرها کرد و به تشخیص اهل فن موسیقی ایرانی و فرنگی،
شناخت او صلاحیت کامل یافت. در سال ۱۳۲۵ انجمن موسیقی ملی، به همت او تاسیس شد و سه سال پس از آن با تاسیس هنرستان ملی موسیقی به یکی از آرمانهای هنری کشور ما جامه عمل پوشاند. انتشار آثار متعدد شامل متد و
دستورهای علمی برای تدریس موسیقی ملی خدمت بزرگی به هنر کرد. هم اکنون قطعات آواز، قطعات ارکستری، اتودها، آثار ساده مدرسه یی، کتابها و رسالات علمی مانند نظری به موسیقی، از او به جای مانده است که هر کدام
دارای ارزش فراوانی است.
خالقی علاوه بر ریاست هنرستان موسیقی ملی تا هنگام فوتش رهبری ارکستر (گلها) و عضویت شورای موسیقی رادیو ایران را دارا و مدتها سرپرستی ارکسترهای شماره یک و دو رادیو را به عهده داشت. روح الله خالقی در دامان پدر و مادری که هر دو در نواختن تار مهارت داشتند تربیت یافت، او نیز از کودکی به موسیقی علاقه مفرطی نشان میداد ولی پدرش از بیم اینکه مبادا وی از تحصیل عقب بماند او را از اشتغال به موسیقی منع میکرد. اما روح الله کوچولوی آن روزی، هر وقت خود را در خانه تنها مییافت با عشق عجیبی که به موسیقی داشت (مخفیانه و پنهانی) تاری را که بزرگتر از جثهاش بود بغل میگرفت و مشغول نواختن میشد!!
بالاخره در نتیجه علاقه خستگی ناپذیر وی به موسیقی، پدرش مجبور شد او را از هفده سالگی در آموختن ویلن آزاد بگذارد بعد از یکی دو سال به محض اینکه مدرسه موسیقی وزیری تاسیس شد اولین شاگرد استاد وزیری بود که به
فراگرفتن موسیقی پرداخت و چون احساس کرد که موسیقیدان بایستی در درجه اول دارای اطلاعات کافی باشد این بود که مجددا در ضمن اینکه موسیقی را ترک نکرد تحصیلات متوسطه خود را در دارالفنون و عالی رادر دانشسرای عالی در رشته ادبیات که ارتباط بیشتری به موسیقی داشت به پایان رسانید.
خالقی در مدت بیست و هفت سال که در رشته موسیقی ایرانی کار کرد بیش از صد آهنگ و دو جلد کتاب (نظری به موسیقی) که جلد اول آن مربوط به قواعد و اصول کلی موسیقی است و جلد دوم تاریخچه موسیقی و قواعد و اصول موسیقی ایرانی است و کتاب دیگری نیز به نام (هم آهنگی موسیقی) راجع به توافق و تناسب اصوات نوشته است که با کمک وزارت فرهنگ در سالهای ۱۳۱۶ و ۱۷ و ۲۰ به چاپ رسیده است.
دیگر از آثار او علاوه بر تعدادی اتود برای ویولون و عود و تار عبارتست از (رنگارنگ)، (خالقی در مورد ساختن این قطعه گفته است: منظور من این بود که روی هر یک از دستگاههای ایرانی یک چنین قطعهای بسازم، در واقع مبنای کار نو آموزان است. این فکر بدیع اگر جامه عمل بخود به پوشد اساسی برای کار کمپوزیتورهای آینده به جای میماند.) این اثر بطوری که از نامش مستفاد میشود همچون گلستانی است که دارای گلهای رنگارنگ باشد، ضربها و حرکات مختلف این قطعه و به طور کلی فرم و یا پیکره آن واجد این امتیاز است که آن را مبنای کار قرار بدهند به علاوه آهنگهای: (یار رمیده)، (وعده وصال)، (پیمان شکن)، (نغمه نوروزی)، (بهار عشق)، (مستی عاشقان)، (شب جوانی)، (شب من) و (امید زندگانی) تصانیفی است که توسط این موسیقیشناس عالیقدر ساخته شده است خالقی در موسیقی سخت پیرو استادش مرحوم کلنل علینقی وزیری بود و همواره اعتقاد داشت که وزیری خدمتی به موسیقی این کشور کرده است که تابحال احدی به هیچیک از صنایع ظریفه این مملکت نکرده است و میگفت تا موسساتی وجود نداشته باشند که بدان وسیله بتوان این روش ترویج کرد زحمات وزیری آن چنان ثمر بخش نخواهد بود.
انتهای پیام