عباس مخبر میگوید، در فیسبوک پیامها و درخواستهای کمکی برایش فرستاده میشود که پاسخ دادن به آنها به اندازه عمر چند آدم وقت میگیرد.
این مترجم در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره حضورش در فیسبوک، گفت: حضور من در فیسبوک مثل بقیه است و در فضای آن با دوستان دور و نزدیک ارتباط برقرار میکنم. آنچه در فیسبوک منتشر میکنم، جملات قصاری است که در قالب کتاب چاپ شده یا میشود. از مسائلی هم که ذهنم را مشغول کرده است، مینویسم.
او همچنین اظهار کرد: فیسبوک یک رسانه است که امکان ارتباط شما را با دوستان و علاقهمندان فراهم میکند. متقابلا شما هم در این فضا میتوانید از دغدغهها و مسائل فکری آنها مطلع شوید. امکان دیگری که در این فضا وجود دارد، انتقال اخبار و اطلاعات اجتماعی، علمی، فرهنگی و ... است. بخشی از حضور افراد در فیسبوک هم جنبه پر کردن اوقات فراغت دارد. به طور کلی ارتباط در این فضا ارتباط زندهای است و شما بدون صرف هزینه زیاد میتوانید با همه دوستان شناخته و ناشناخته خود ارتباط برقرار کنید.
مخبر سپس درباره تأثیر فیسبوک بر ادبیات گفت: تأثیر مثبت دارد؛ چون تعداد زیادی از شاعران در این فضا شعر منتشر میکنند، شعرهایشان خوانده میشود و اظهارنظرهایی دربارهشان میشود. من با آثار چند شاعر در فیسبوک آشنا شدهام، از شعرهایشان خوشم آمده و آنها را در صفحهام گذاشتهام. دوستانم هم با آن شاعر آشنا شدهاند. البته در مقداری از این اظهارنظرها نان به هم قرض دادن و رودربایستی هم دیده میشود، اما به طور کلی با وجود این فضا، انتشار شعر آسان شده است. در گذشته اگر شاعری میخواست شعری چاپ کند، خیلی سخت بود. باید نشریه معتبری پیدا میکرد و اول باید اشخاصی شعرش را میخواندند و تأیید میکردند. الآن راحتتر شده و شعر، قطعههای ادبی، ترجمهها و معرفی کتاب راحت در این فضا منتشر میشود. من حتا از ناشر آثارم درباره تأثیر معرفی کتاب سؤال کردم و متوجه شدم معرفی کتاب در صفحههای پربیننده بسیار تأثیرگذار است.
مخبر در ادامه درباره جنبههای منفی امکان انتشار هر نوع متنی به نام شعر در فیسبوک، گفت: هر دو وجه را دارد. شما مطالب بسیاری میبینید که شعر نیستند، اما میتوانید آنها را نخوانید یا اگر یک بار خواندید، دفعههای بعد نخوانید. آثاری که در این فضا منتشر میشود، از فیلتری نگذشته است. هر کس آنچه را به فکرش رسیده و نوشته، منتشر میکند. هرچند این موضوع جزو ضعفهای این رسانه است، اما نمیشود به این دلیل نقاط مثبتش را ندید. خوبیاش بیش از بدیاش است. آثاری که خوباند، بیشتر خوانده و تکثیر میشوند و بیشتر دربارهشان صحبت میشود. به طور کلی آثار به مرور تصحیح میشوند و طی یک پروسه پالایش، بخشی از کسانی که کارشان ارزش بیشتری دارد، شناخته میشوند.
این مترجم همچنین درباره سرقت ادبی در فیسبوک، گفت: معمولا کسانی که این کار را میکنند، شناخته میشوند و بعد از مدتی یا فردی که مطلبش را برداشتهاند و یا دوستان آن فرد، میبینند و مشخص میشود. با این حال سرقت ادبی فقط خاص فیسبوک نیست. کتابِ چاپشده هم مثل کتاب آقای پوری ممکن است مورد سرقت قرار بگیرد. سرقت ادبی کاری است که قبلا هم انجام میشد، حالا آسانتر شده است. البته هیچکس کل کارش را در فیسبوک منتشر نمیکند و معمولا بخشهایی از کارها را میگذارند.
او در ادامه درباره تجربه شخصیاش از استفاده بدون منبع آثارش در فیسبوک عنوان کرد: این موضوع برای من بسیار اتفاق افتاده و من در مقابل آن چند واکنش داشتهام. یکی این که میرفتم و آن نوشته را لایک میکردم. بعضی از افراد هم دچار شرم میشدند و دیگر این کار را تکرار نمیکردند. چند بار هم در صفحه خودم نوشتم که وقتی مطلبی را برمیدارید، منبع آن را بنویسید. بعضی افراد را هم که گوش نمیکنند و منبع نمیزنند، از فهرست دوستانم حذف میکنم. البته راههای مختلف دیگری هم وجود دارد. بعضی کلیشه میسازند و متنشان را به حالت پیدیاف میگذارند که امکان کپیبرداری از آن نباشد، مگر اینکه از رویش بنویسند.
مخبر ادامه داد: به هر حال فضای فیسبوک هم مثل همه چیزهای دیگر از جمله رانندگی است که در آغاز تخلف در آنها زیاد است، اما با گذشت زمان بهتر شده است. نمیشود همه مزایای یک رسانه را به خاطر این تخلفات نادیده گرفت. هرگونه گردش آزاد اطلاعات و هرگونه تسهیل ارتباطات ضمن اینکه مشکلاتی دارد، امکانات جدیدی هم در اختیار ما قرار میدهد. نهایتا و به مرور زمان هم مشکلات کمتر و مزایا بیشتر خواهند شد و در مجموع به نفع رشد فکری و فرهنگی و گسترش ادبیات خواهد بود. این فضا جنبه آموزشی هم دارد. دوستان شما در این فضا همه در یک سطح نیستند. عدهای از آنها ممکن است با خواندن جملهای به فکر واداشته شوند.
او همچنین درباره کسانی که در فضای فیسبوک از او راهنمایی میخواهند، گفت: تعداد کسانی که برای من شعر، داستان، مقاله و حتا کتاب یا مطلبی درباره اسطورهشناسی میفرستند و نظرم را میپرسند یا برای رسالهشان مشاوره میخواهند، آنقدر زیاد است که برای جواب دادن به همه آنها به اندازه عمر دو - سه آدم زمان لازم است. من هم معمولا در پیامی به این افراد میگویم که نمیتوانم کل متنهایشان را بخوانم. میتوانم یکی - دو صفحه از مطالب یا چند شعرشان را بخوانم و نظر بدهم و یا درباره چند اصطلاح یا واژه توضیح بدهم، اما نمیتوانم کل مطلبشان را اصلاح و ویرایش کنم!
انتهای پیام