داستان عکس؛ یادگار رو به فراموشی خانه‌ها

توی خانه‌هایی که اتاق‌های تو در تو داشت و هر طرفش که می‌نشستی، وسط جمع بودی‌، طاقچه، تنهای جای جداافتاده‌ای بود که می‌شد چیزها را رویشان نگه داشت.

توی خانه‌هایی که اتاق‌های تو در تو داشت و هر طرفش که می‌نشستی، وسط جمع بودی‌، طاقچه، تنهای جای جداافتاده‌ای بود که می‌شد چیزها را رویشان نگه داشت.

طاقچه یا همان فرورفتگی یا برآمدگی خاص داخل یا روی دیوار، جای گلدان و ظرف و حافظ و قرآن بود و توی آشپزخانه اگر بود،‌ جای آبغوره و ترشی. وقتی رادیوها جایشان را در خانه‌های ایرانی باز کردند،‌ یک اسباب دیگر هم به طاقچه‌ها اضافه شد و جای رادیو شد طاقچه شاه‌نشین خانه‌ها؛ آن‌جایی که دیوار خانه‌ها را نمی‌شد سوراخ کرد و تابلوها را روی میخ گذاشت،‌ طاقچه جای قاب عکس‌های خانوادگی هم بود.

بچه‌های کوچک را هم می‌گذاشتند روی طاقچه،‌ وقتی خانه خیلی شلوغ بود‌،‌ وقتی می‌خواستند دست و پایشان به سفره پهن‌شده برای جماعت مهمان‌ها نگیرد و سفره را به هم نریزد؛ وقتی می‌خواستند بگویند به به، چه بچه ماهی! وقتی می‌خواستند بگویند ذله‌ام کردی بچه شیطان!

بچه که بزرگ‌تر شد،‌خودش راه پا را یاد می‌گیرد که برود بالای طاقچه بنشیند‌،‌ از آن بالا از قندان قند بردارد و یواشکی بگذارد توی دهنش،‌ یا فقط آن بالا بنشیند و باقی آدم‌های خانه را نگاه کند.

طاقچه در معماری سنتی ایران،‌ فراگیر است، در بیشتر مناطق کشور می‌شود این المان معماری را که شاید بچه‌های امروزی نامش را تنها در شعرها و داستان‌ها شنیده باشند، دید،‌ بعضی نمونه‌های ماندگارش هم در خانه‌های تاریخی کاشان دیده می‌شود‌،‌ با آینه‌کاری و نقاشی و گچ‌کاری‌های گل و مرغی.

بعضی‌هایشان را هم می‌شود در خانه‌های مدرن امروزی دید، استادان معماری که می‌خواهند معماری سنتی و مدرن ایران را به هم گره بزنند، در معدود کارهای گرانشان که مشتری‌های خاص دارد،‌ طاقچه را هم به عنوان عنصری که قبلا تقریبا در تمام خانه‌ها بود و از سال‌های دهه 70 به این طرف دیگر از مد افتادند، در اتاق‌ها و راهرو می‌گنجانند. اما به سر طاقچه خانه‌های معمولی مردم معمولی چه می‌آید؟

خانه‌های چهل پنجاه‌ساله تهران هم دیگر رو به تخریب است،‌ ملک شخصی با حیاط های کوچک را می‌کوبند که به جایشان آپارتمان روی آپارتمان بسازند، اما قبل از آن، دیوارهای حمال باقی مانده از خانه‌های خراب، یادگاری آن زندگی رو به فراموشی است.

* * *

«برنا قاسمی» عکاس ایسنا در گزارش «خاطرات یک طاقچه مرمر» به طاقچه‌های در حال زوال پرداخته است.

عکس شماره 1

عکس شماره 1: این دیوار آخر یک خانه است که باقی اجزای آن خراب شده است، زمین خانه را حالا آسفالت کرده‌اند و آخرین نشانه از آن خانه همین طاقچه و آن نقش گچی.

عکس شماره 2: پشت این دیوار یک آپارتمان ساخته شده است و این طاقچه،‌ دیوار خارجی یک ساختمان تازه‌ساز است.

عکس شماره 3: خانه‌ای که این طاقچه روی دیوارش بوده، در طرح توسعه یک خیابان در محله جوادیه تخریب شده است.

عکس شماره 4: دیوار طاقچه‌دار‌،‌ باقی‌ مانده است بین دو تا ساختمان، زمین سمت راستش را آپارتمان ساخته‌اند و زمین سمت چپ هنوز خانه قدیمی است که دیوارهایش سر جاست.

عکس شماره 5: طاقچه و نقشش را قبل از این که خانه ویرانه شود،‌ زیر کاغذدیواری پوشانده بودند،‌ حالا که دیگر سقفی روی سر خانه نمانده، باد و باران،‌ کاغذ دیواری را کنده است و نقش قدیمی طاقچه شده تابلویی در حاشیه خیابان.

عکس شماره 2

عکس شماره 3

عکس شماره 4

عکس شماره 5

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۵ بهمن ۱۳۹۴ / ۱۳:۰۶
  • دسته‌بندی: ایسنا+
  • کد خبر: 94110502739
  • خبرنگار : 71359

برچسب‌ها