به گزارش ایسنا، این مجموعه پنججلدی با شمارگان ۵۰۰ نسخه در نشر پیدایش عرضه شده و با این عنوانها همراه است: «طلسم موکاتاگارا» در ۲۳۹ صفحه و با قیمت ۲۴هزار تومان، «آرامگاه آخناتون» در ۳۴۷ صفحه و با بهای ۲۵هزار تومان، «مجسمه نگهبان شاکابا» در ۳۹۹ صفحه و با قیمت ۲۸هزار تومان، «الهه آسپ آرات» در ۳۹۶ صفحه و قیمت ۲۸ هزار تومان و «نقاب سوبِک نِفرو» در ۴۱۱ صفحه و قیمت ۲۹هزار تومان.
در نوشته پشت جلد اول «دامی مومیایی» با عنوان «طلسم موکاتاگارا» با عنوان میخوانیم: فکرش را بکن اسمت خوس خوتس باشد و تا حد مرگ پسری معمولی باشی، توی کسلکنندهترین روستای دنیا زندگی کنی و یک روز وارد اتاقت بشوی و حس کنی بوی گندی آنجا پیچیده. اطرافت را بگردی و یکدفعه ببینی یک مومیایی تو تختخوابت خوابیده. خب، چه میکنی؟ اما حالا فکر کن بعد از آنکه چشمهایت را بستی و تا ده شمردی هنوز همانجا دراز افتاده باشد... بعد از اینکه تا بیست شمردی همینطور... بعدش چه کار میکنی؟
یک داستان کمدی، تأثیرگذار و مخصوصا هیجانانگیز درباره «دامی مومیایی»
در نوشته پشت جلد دوم از این مجموعه با عنوان «آرامگاه آخناتون» آمده است: دامی از صمیم قلب خوشحال است. بعد از یک سفر هیجانانگیز و پرماجرا دوباره به مصر برگشته تا با کمک خوس و کلاز آرامگاه پدرش فرعون آخناتون را پیدا کند. آنها پر از شور و شوق و انگیزه وارد میدان شدند اما مصر بعد از گذشت چهارهزار سال کاملا تغییر کرده و پیدا کردن آرامگاه آخناتون به نظر غیرممکن میآید. در این میان اتفاق وحشتناکی برای خوس و دامی میافتد که آنها را در معرض خطر بزرگی قرار میدهد...
باز هم یک داستان کمدی، تأثیرگذار و مخصوصا هیجانانگیز درباره «دامی مومیایی»..
در نوشته پشت جلد «مجسمه نگهبان شاکابا» دیگر کتاب این مجموعه میخوانیم: دامی تصمیش را گرفت: اگر نه بزرگ میشد و نه پادشاه، باید در هر حال به اندازه پدرش فرعون معروف شود. او با اعتماد به نفس کامل در یک مسابقه خیلی سخت شرکت کرد. در این میان خوس نقشه دیگری کشیده بود. یک جایی روی این کره زمین، مجسمه نگهبان شاکابا وجود داشت. او فکر میکرد این مجسمه معجزهگر میتواند به دامی کمک کند. خوس باید آن را پیدا کند اما... کجاست؟ نکند این زیزیزامبی ته دریا جا خوش کرده باشد؟
این کتاب یهجوریه که گاهی مجبور میشی ناخنهات رو بجوی، گاهی قاهقاه به ماجراهاش بخندی.
همچنین در نوشته پشت جلد کتاب «نقاب سوبِک نِفرو» آمده است: بچههای کلاس دامی و خوس اجازه داشتند توی یک کارناوال شرکت کنند. با کمک و راهنمایی دامی، همه با هم یک واگن خیلی زیبا درست کردند: واگن رود نیل. اما یک اتفاق خیلی وحشتناک دامی را مجبور به فرار کرد. هیچکس نمیدانست او کجاست.
خوس، کلاز و ابی دیگر نمیدانستند باید چه کار کنند و نمیتوانستند حدس بزنند دامی کجا میتواند باشد.
چه کسی میتواند او را پیدا کند؟ آخر چه اتفاقی میافتد؟
یک داستان باحال که گاهی موقع خوندنش از شدت هیجان نوک صندلی میشینی و گاهی از خنده رودهبر میشی.
در نوشته پشت جلد دیگر جلد این مجموعه با نام «الهه آسپ آرات» عنوان شده است: بالاخره دامی و خوس سر از نیویورک درآوردند! آنجا توانستند عضو تیم معروف بیسبال مار کبرا بشوند و در بازی فینال آنها شرکت کنند. اما وقتی دامی سمبل تیم را گم کرد، یکدفعه همه چیز عوض شد...
یعنی این اتفاقات تصادفی بودند؟ شاید هم علت خاصی داشت؟ دامی خودش را از نوک درخت پرت کرد پایین و شروع کرد به بالا و پایین پریدن و داد زد: «نیویورک! نیویورک! نیویورک!»
یعد یکدفعه سرجایش ایستاد: «راستی، نیویورک اصلا چی هست؟»
یک ماجرای جدید و هیجانانگیز درباره بامزهترین مومیایی در سراسر دنیا
انتهای پیام