• پنجشنبه / ۳۰ آذر ۱۴۰۲ / ۰۹:۲۶
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1402093021316
  • منبع : مطبوعات

ادغام رشته‌های نظری؛ امیدواری کارشناسان، نگرانی دبیرستانی‌ها

ادغام رشته‌های نظری؛ امیدواری کارشناسان، نگرانی دبیرستانی‌ها

براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بازطراحی رشته‌های تحصیلی در شاخه‌های نظری، فنی‌وحرفه‌ای و کاردانش در مقطع متوسطه دوم یکی از مطالبات جدی نظام تعلیم و تربیت است. 

به گزارش ایسنا، روزنامه قدس در ادامه نوشت: بر همین اساس؛ محمد مهدی کاظمی، معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش از ادغام و کاهش رشته‌های فعلی شاخه نظری خبر داده و گفته درصورت نهایی شدن تصمیمات، ممکن است از دو سال بعد، ادغام رشته‌های نظری اجرایی شود؛ طرحی که البته سال ۱۳۸۹ نیز مطرح شده بود، اما به بایگانی آموزش‌وپرورش رفت و حالا پس از ۱۳سال قرار است دوباره تکرار شود.

گرچه گویا این پیشنهاد از همین ابتدا واکنش‌های تندی را در شبکه‌های مجازی و به‌ویژه میان دبیرستانی‌ها داشته است، اما به گفته برخی کارشناسان، چنانچه به‌درستی انجام شود؛ ممکن است به رفع برخی از چالش‌های پیش روی نظام تعلیم و تربیت به‌ویژه معضل کنکور منجر شود.

تغییر خوب است به شرطی که...

اسماعیل جعفری، دبیر یکی از هنرستان‌های شاخه فنی‌وحرفه‌ای تهران با نگاهی خوشبینانه به تغییر در ساختار رشته‌ها و سرفصل دروس می‌گوید: رشته‌های موجود چه در شاخه نظری و چه در هنرستان‌ها متناسب با نیاز دانش‌آموزان نیست و یا به تعبیر بهتر، آمایش سرزمینی در این خصوص انجام نشده و رشته‌های مورد نیاز دانش‌آموزان متناسب با استان آن‌ها سنجیده نشده است.

وی ادامه می‌دهد: با این حال، چیزی که تصمیم‌گیرندگان از آن غافل هستند حفظ شرایط فعلی است؛ چراکه به عنوان مثال ما در حال حاضر رشته‌های خوب، مفید و پرکاربرد زیادی در هنرستان‌ها داریم که از آن‌ها غفلت کرده‌اند و به فکر تقویت آن‌ها نیستند.

حالا که تصمیم گرفته‌اند این کار درست را انجام دهند باید پیش از آن به چند پرسش پاسخ دهند؛ نخست اینکه چرا می‌خواهند این تغییرات را انجام دهند و دیگر آنکه آیا شرایط ایده‌آلی وجود دارد که می‌خواهند به آن برسند؟ اگر به این دو پرسش پاسخ دهند، تصمیمی که گرفته می‌شود صرفاً به این خاطر نیست که فقط تغییری را انجام دهند، بلکه این تغییر می‌تواند ضمن تقویت رشته‌های موجود و حذف برخی از آن‌ها به ارتقای کیفیت آموزش منجر شود.

وی با تأکید بر اینکه در فرایند تصمیم‌گیری‌ها و تغییرات ضعف‌هایی وجود دارد، می‌گوید: تصمیم‌گیرندگان یک نگاه بالا به پایین به معلمان و کسانی دارند که درخط مقدم این مسیر هستند و هیچ مشاوره و پیشنهادی از آن‌ها برای هرچه بهتر شدن این مسیر انجام نمی‌شود.

اگر از بدنه آموزش و پرورش یعنی همان معلمان در این خصوص مشورت گرفته نشود، تصمیمی که گرفته و تصویب می‌شود ناقص و ناکارآمد خواهد بود.

مدیر یکی از دبیرستان‌های منطقه ۱۰ تهران هم با اظهار تردید در خصوص نحوه تغییر ساختار و ادغام برخی رشته‌ها در دوره دوم متوسطه می‌گوید: معلوم نیست در ساختار جدید خروجی دانش‌آموزان به سمت دانشگاه چگونه خواهد بود؛ در حال حاضر حجم درس‌ها آن‌قدر زیاد است که بسیاری از کارهای خوب دیگر را نمی‌توان انجام داد، یعنی ما فقط به دانش‌آموزان درس می‌دهیم، از مهارت خبری نیست و بچه‌ها را برای زندگی آماده نمی‌کنیم، این بزرگ‌ترین معضل است.

نادر نصیرزاده با بیان اینکه اگر قرار است در ادغام رشته‌ها به این مهارت‌ها توجه شود، می‌تواند اتفاق مبارکی باشد، ادامه می‌دهد: کاش در جلسات کارشناسی برای این موضوع، نظرات چند تن از مدیران و معلمان مدارس را هم جویا می‌شدند؛ واقعاً در این خصوص معلم‌ها و مدیران که در کف آموزش و پرورش هستند، می‌توانند نظرات کارشناسی بسیار خوبی داشته باشند. 

وی می‌افزاید: آیا فکر شده که در این ادغام و تغییر ساختار، حجم ریاضی و فیزیکی که دانش‌آموزان می‌خوانند چگونه می‌شود، آیا قرار است به دانشگاه موکول شود، اصلاً می‌شود این دروس را به دانشگاه ارجاع داد؟

اینکه بگوییم بسیاری از دروس در رشته‌های مثلاً ریاضی و تجربی و یا کاردانش و فنی‌وحرفه‌ای مانند هم هستند و می‌توانیم این رشته‌ها را ادغام کنیم حرف نسنجیده‌ای است؛ برای تغییر باید ماهیت رشته‌ها را تغییر دهند که نمی‌توانیم چنین کاری را انجام دهیم، کسی که رشته ریاضی می‌خواند قرار است مهندس شود، کسی که رشته تجربی می‌خواند، می‌خواهد وارد رشته‌هایی شود که آن درس‌ها قرار است در رشته‌ای که در آینده می‌خواند به دردش بخورد.

وی ادامه می‌دهد: فلسفه تأسیس کاردانش برای دانش‌آموزی است که تمایلی به درس خواندن ندارد، اما می‌تواند یک کارگر متخصص و ماهر شود. اما رشته فنی‌وحرفه‌ای قرار است سرکارگر تربیت کند و به عبارتی کارگر ماهرتری تحویل دهد؛ ما نمی‌توانیم ماهیت این رشته‌ها را به هم بزنیم و اصلاً چگونه این ماهیت قرار است به هم ریخته شود و خروجی آن چه خواهد بود؛ این‌ها پرسش‌هایی است که پاسخی  برای آن‌ها وجود ندارد. 

هنوز در مرحله تصمیم‌سازی هستیم

مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتاب‌های درسی دوره ابتدایی و متوسطه وزارت آموزش و پرورش درخصوص این تصمیم با بیان اینکه هنوز در مرحله تصمیم‌سازی هستیم، می‌گوید: این بدان معنی است که یک کارگروه در این زمینه تشکیل شده و جوانب کار و بررسی‌های سوابق دوره دوم متوسطه در نظام آموزشی درحال رصد شدن است.

سید مهدی باقریان در گفت‌وگو با قدس با بیان اینکه موضوع مهم این است ایده‌ای که در بحث اسناد تحولی در مقطع متوسطه دوم مطرح شده تعابیری مثل نیمه‌تخصصی و تخصص‌گرایی نرم را مطرح می‌کند، ادامه می‌دهد: اینکه مابه‌ازای آن فارغ از وضعیت موجود چگونه است و یا در نسبت با وضعیت موجود چه تصمیمی می‌توان گرفت، حدود و ثغور کار را متفاوت می‌کند.

وی می‌افزاید: کسانی که بازآفرینی در مبانی نظری متوسطه دوم را مطرح کرده‌اند، به دنبال گذر از تخصص‌گرایی هستند؛ تخصص‌هایی خاص و رشته‌هایی که تخصص‌های ویژه را آموزش می‌دهند تا به سمت رشته‌های عمومی‌تر در دوره دوم متوسطه بیایند، یعنی برعکس وضعیت موجودی که داریم.

وی با بیان اینکه اگر بخواهیم براساس مبانی نظری تصمیم بگیریم به ناچار باید تصمیمات سختی گرفته شود، عنوان می‌کند: ما یکسری قوانین موازی و تأکیداتی از جنس سیاست‌های کلان کشور داریم که اتفاقاً درحال تجویز آموزش فنی‌وحرفه‌ای هستند و یا در سند تحول بر مهارت‌آموزی ناظر بر کسب شغل تأکید می‌کنند، این‌ها سیاست‌گذار را در مسیری قرار می‌دهند که تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری را بسیار دشوار می‌کند.

تمرکز بر تغییر محتوای درسی

مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتاب‌های درسی دوره ابتدایی و متوسطه وزارت آموزش و پرورش اضافه می‌کند: در مسیر تغییر رشته‌های تحصیلی در مرحله تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، یک نوع کار می‌تواند این‌ باشد که با ساختار متوسطه دوم کاری نداشته باشیم و تنها بر محتوای درسی تمرکز کنیم. تغییر برنامه درسی شاید برآورنده انتظارات اجتماعی ناظر بر آمادگی دانش‌آموزان برای زندگی اجتماعی باشد، یعنی اولویت متوسطه دوم این باشد دانش‌آموزان برای زندگی اجتماعی‌شان آماده شوند.

باقریان توضیح می‌دهد: برخی معتقدند ساختار موجود متوسطه دوم مانع از این می‌شود که بچه‌ها را ناظر به زندگی اجتماعی آماده کنیم؛ وقتی این همه تخصص‌گرایی کرده و تخصیص‌های بسیاری در طراحی دوره متوسطه دوم انجام داده‌ایم، مجبور می‌شویم از موضوع عام اجتماعی به نفع آموزش‌های مهارتی و خاص گذر کنیم.
وی با بیان اینکه این موضوع جغرافیای تصمیم‌گیری را گسترده و سخت کرده، می‌گوید: اکنون هم درحال همین تصمیم‌سازی برای گرفتن یک تصمیم معقول برای بازطراحی و بازآفرینی در رشته‌های تحصیلی هستیم که در این حالت برخی می‌گویند فعلاً بازطراحی و گذر از ساختار در رشته‌های تحصیلی را کنار بگذاریم و به سمت محتوا برویم، هرچند در همین مسیر هم معذوراتی برای تغییر محتوا ایجاد خواهد شد.

وی ادامه می‌دهد: یک راه دیگر می‌تواند این باشد که در ساختار فعلی متوسطه دوم تصمیمات میانه‌ای بگیریم که بر اساس آن، مقداری امکان و فرصت انتخاب به دانش‌آموز داده شود؛ مثلاً به جای انتخاب از میان پنج رشته، از بین سه رشته فرصت انتخاب داشته باشد و یا اینکه بخشی از تصمیمات در پایه یازدهم 
گرفته شود.

می‌توانیم تک‌رشته‌ای شویم

باقریان ادامه می‌دهد: گونه جدی‌تر تغییر این است سراغ تصمیماتی مثل تک‌رشته‌ای شدن برویم؛ یعنی می‌شود یک هسته سختی از دروس مشترک ارائه داد، ولی بخش قابل توجهی از انتخاب تبدیل به دروس انتخابی شود تا دانش‌آموز فرصت پیدا کند در مسیر آموزشی خود و بر اساس شناختی که از استعداد و علایقش دارد برای مسیر زندگی و یا دانشگاهش تصمیم بگیرد.
یکی از چالش‌های ما در این مسیر این است نسبت میان آموزش فنی‌وحرفه‌ای با آموزش نظری چگونه خواهد بود؛ اینکه چه منظری از ارائه آموزش فنی‌وحرفه‌ای را می‌توان برای دانش‌آموزان نظری فراهم کرد که بتوانیم نقدهایی را که به ما از منظر کاربردی بودن و عدم ارتباط دانش‌آموزان با محیط واقعی زندگی به‌خصوص در متوسطه دوم نظری وارد می‌کنند برطرف کنیم. 

سد بزرگی به نام کنکور!

وی در ادامه، کنکور را یکی از متغیرها و موانع جدی در مسیر این تغییر و تحول عنوان می‌کند و می‌گوید: به هرحال ما مصوبه‌ای داریم، اینکه دوره گذار از این مصوبه چگونه باید باشد و نسبت بازطراحی با وجود سد بزرگی به نام کنکور چگونه خواهد بود، کار را بسیار سخت و پیچیده کرده است.

در بسیاری از مواقع، مسئله ارزشیابی و به‌خصوص ورود به دانشگاه، بسیاری از اصلاحات آموزشی موردنظر را در دوره متوسطه دوم تحت‌الشعاع قرار داده؛ وقتی مسئله دانشگاه و شغل آینده پیش می‌آید کارها پیچیده می‌شود و در بسیاری از اوقات، هدف‌گذاری سیاست‌گذاران را با آنچه در نظام آموزشی پیاده می‌شود متفاوت می‌کند.

به مهارت‌آموزی کم‌توجهی می‌شود 

یک کارشناس آموزشی هم در این خصوص با اشاره به اینکه مهارت‌آموزی در کشور دچار کم‌توجهی مسئولان آموزش و پرورش در دوران متوسطه و مسئولان وزارت علوم در دوران دانشگاهی قرار گرفته، می‌گوید: مهارت‌آموزی یکی از مهم‌ترین بخش‌های آموزش است که باید از دوران متوسطه بسیار جدی گرفته شود تا دانش‌آموزان هنگام ورود به دانشگاه، مراحل تکمیلی و نهایی آن را فرا بگیرند.

ابراهیم سحرخیز در گفت‌وگو با قدس با تأکید براینکه رشته‌های مهارتی بسیار زودبازده هستند و ما چاره‌ای جز بازطراحی و به‌روزرسانی برخی رشته‌ها نداریم، ادامه می‌دهد: مثلاً در گذشته برخی از هنرستان‌ها رشته حسابداری را تدریس می‌کردند؛ اما حالا باید ببینیم آیا اصلاً به آن اندازه نیاز به رشته حسابداری داریم که از هنرستان آن را آموزش و توسعه دهیم.

درحال حاضر ایجاد رشته‌های دانش‌بنیان و هوشمندسازی بسیاری از رشته‌ها و یا حتی هوش مصنوعی که ممکن است آینده جهان و بازار کار آینده را تحت تأثیر قرار دهد مدنظر است؛ قطعاً باید در هدایت تحصیلی دانش‌آموزان در این موضوعات یک بازنگری اساسی داشته باشیم.
وی با بیان اینکه آموزش و پرورش باید بسترهای لازم را برای آموزش مهارت‌های حرفه‌ای به دانش‌آموزان فراهم کند، می‌افزاید: باید جذب دانش‌آموزان به رشته‌های مهارتی را افزایش دهیم و در این مسیر از مشاورانی استفاده کنیم که بتوانند دانش‌آموزان را به سمت و سوی مهارت‌های حرفه‌ای هدایت کنند.
حتی در شاخه کاردانش و فنی‌وحرفه‌ای هم باید رویکردمان بازارمحوری باشد؛ یعنی متناسب با بازارکار، رشته‌هایی را احیا کنیم که متقاضی زیاد و بازار بیشتری دارد و به نفع و صلاح دانش‌آموز باشد.

نبود هدایت تحصیلی مناسب

وی به رشد فزاینده بیکاری در کشور به دلیل نبود مهارت‌آموزی در نظام آموزشی کشور اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: خانواده‌ها به دلیل نبود هدایت تحصیلی مناسب، فرزندان خود را به سمت رشته‌های آکادمیک و تئوری‌محور سوق می‌دهند و به مهارت‌آموزی توجهی ندارند؛ بنابراین مهم‌ترین وظیفه را دراین راستا، هدایت تحصیلی برعهده دارد که باید دانش‌آموزان را به سمت رشته‌هایی هدایت کند که در آن مهارت دارند.

تا زمانی که کنکور در کشور وجود دارد و فکر و ذهن دانش‌آموزان، عبور از آن و گرفتن مدرک باشد، نمی‌توان مشکل نبود مهارت‌آموزی در نظام آموزشی کشور را حل کرد؛ بنابراین مسئولان وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم با همکاری یکدیگر و کمک گرفتن از افراد خبره و کارشناس در این موضوع، باید مهارت‌آموزی را تقویت کنند.
سحرخیز با بیان اینکه در آموزش و پرورش به مهارت‌آموزی بی‌توجهی می‌شود و برنامه‌ای برای تربیت نیروی انسانی در رشته‌هایی که قرار است وارد بازار کار شوند وجود ندارد، می‌گوید: حتی در بهترین حالت با وضعیت موجود نمی‌توانیم بگوییم افراد را برای شغل آماده می‌کنیم.
این کارشناس آموزشی عنوان می‌کند: برای دستیابی به این مهم باید یک بازطراحی اساسی در رشته‌های دوره متوسطه دوم ایجاد شود و همچنین از روش‌های آموزشی قدیمی که به جای آموختن مهارت، تقویت استعدادها و بالا بردن درک آموزشی دانش‌آموزان بر آموزش سطحی، نمره و معدل معطوف است فاصله گرفت و در اندیشه به‌روزرسانی آموزگاران، روش‌های آموزشی و محتوای منابع درسی باشیم.

ضرورت آموزش مهارت‌های زندگی

سحرخیز با تأکید براینکه تحول در روش‌های آموزشی و محتوای کتاب‌های درسی از محورهای مهم دیگر برای به‌روزرسانی رشته‌های تحصیلی و توانمندسازی هرچه بیشتر دانش‌آموزان است، ادامه می‌دهد: شرایط زندگی امروز ایجاب می‌کند بسیاری از مهارت‌ها به دانش‌آموزان آموخته شود؛ بنابراین محتوای کتب درسی باید متناسب با نیاز روز جامعه تنظیم و در آن، آموزش مهارت‌های زندگی گنجانده شود.

علاوه بر این باید تکلیف خودمان را با هدایت تحصیلی دانش‌آموزان مشخص کنیم؛ چراکه چیزی که اکنون در حال انجام است، همان مسیری است که پیش از انقلاب و با تشکیل دوره راهنمایی آغاز شد. به موازات تغییر در کتاب‌های درسی و موضوعاتی مثل سودمند، اقتصادی، بازارمحور و مهارت‌محور بودن مطالب و نگاه به زندگی امروز دانش‌آموز، آنچه باید پیش برده شود، نظام جامع هدایت تحصیلی است.

متناسب‌سازی زمان آموزش

این کارشناس آموزشی به متناسب‌سازی زمان آموزش و همچنین ضرورت کاهش حجم برخی از کتاب‌های درسی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اشاره می‌کند و می‌افزاید: نگاه رهبر معظم انقلاب در این خصوص یک نگاه عالمانه است؛ اینکه ما باید به دنبال مطالب نافع در آموزش و پرورش باشیم که برای زندگی امروز دانش‌آموزان مؤثر باشد و خیلی به دنبال کنکورمحور بودن مطالب نباشیم.

در کنکور دروسی را بگنجانیم که قرار است به درد دانش‌آموزی بخورد که مثلاً می‌خواهد در دانشگاه برق قدرت یا یک رشته مهندسی بخواند، این مطالب را نمی‌توانیم به همه دانش‌آموزان تحمیل کنیم، چرا که دانش‌آموزان استعدادها و علایق متفاوتی دارند.

سحرخیز با اشاره به اینکه هدایت تحصیلی یکی از الزامات سند تحول بنیادین درآموزش و پرورش است، می‌گوید: اینکه الان داریم، هدایت تحصیلی نیست؛ نظام جامع هدایت تحصیلی باید اتفاق بیفتد و این اشتباه نباید دوباره از سوی آموزش و پرورش تکرار شود؛ باید به موازات تغییراتی که قرار است در مطالب درسی و دروس عمومی و رویکرد آموزش و پرورش رخ دهد، مهارت دانش‌آموز در مواجهه با امور زندگی و مهارت شهروندی نیز به وجود بیاید.
وی بابیان اینکه در سند تحول این اجازه داده شده که مدارس تا سقف ۵۰ساعت برنامه درسی شناور داشته باشند، ادامه می‌دهد: در این موضوع باید اختیاراتی به استان‌ها داده شود و مطابق با سند آمایش هر سرزمین بعضی از برنامه‌ها و محتواهای درسی با نظارت وزارتخانه و مرکز کم یا زیاد شود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۲-۱۰-۰۱ ۰۹:۱۶

فقط مدارس درجه یک مجری رشته ریاضی فیزیک باشند