• سه‌شنبه / ۱ خرداد ۱۴۰۳ / ۱۰:۰۲
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403030100162
  • منبع : پایگاه‌های خبری

فرصت‌های یک تراژدی ملی

فرصت‌های یک تراژدی ملی

وجه امیدبخش در تراژدی فقدان تلخ رئیس جمهور و همراهانش، چشیدن تجربه حضور فراگیر کنشگران مختلف زیر بیرق واحد ملی بود. آنچه حس تفاخر میهنی را در میان مردم بسط می دهد و آنها را به فردای روشن ایران امیدوارتر می کند همین وحدت هم افزا است. شهادت آیت الله رییسی تا اینجا تجربه امکان همسخنی و همنشینی جریان های مختلف سیاسی ذیل منافع و عزت ملی را به مردم چشاند.

به گزارش ایسنا، نورنیوز در گزارشی از وحدت و همصدایی جریان‌های سیاسی در تکریم شخصیت ابراهیم رئیسی روایت کرده که در ادامه می‌خوانید: شهادت  رئیس جمهور و همراهانش در سانحه سقوط بالگرد،‌ از تلخ ترین رخدادهای ملی در ۵ سال اخیر و پس از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی است. این سانحه به اعتبار اینکه باعث شد عالی ترین مقام اجرایی کشور از دست برود البته واقعه ای بسیار تلخ و تأسف برانگیز است. در عرف سیاسی و آداب دیپلماتیک، فردی که به پشتوانه رأی و انتخاب شهروندان، کرسی ریاست جمهوری را به دست می آورد، تبلور اراده ملی و نماد حاکمیت مردم آن کشور است. با این وصف هر رفتار یا رخدادی که متوجه این مقام و موقعیت حقوقی شود مستقیما ناظر و معطوف به ملت در معنای کلان آن خواهد بود. بنابراین،‌ فقدان یک رئیس جمهور، از آن جهت که حامل یک میثاق ملی است، با فقدان سایر شخصیت های سیاسی  تفاوت جدی  دارد. یکی از این تفاوت ها آنجاست که وجه نمادین آن پررنگ تر است و تلخی غلیظ تری دارد.

با اینهمه چنین فقدان تلخ و تراژیکی، سویه ای دیگر هم دارد که به همان اندازه  امیدبخش است. هرچند این جنبه ی امیدبخش، تلخی های آن فقدان دل آزار را به طور کامل ترمیم نمی کند اما می تواند تاحدودی از حجم آنها بکاهد. وقتی خبرهای اولیه از وقوع سانحه هوایی برای رئیس جمهور و همراهانش منتشر شد در کمترین فاصله زمانی ممکن، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، آکنده از محتواهایی شد که حکایت از کنجکاوی توأم با نگرانی داشت. مخابره اخبار متعارض و چند پهلو، به این حساسیت ها و اضطراب ها می افزود و نوعی تشویش جمعی در رسانه های مردم پایه به وضوح دیده می شد.

به مرور که واقعیت ماجرا از زیر لایه های سنگین مه و ابر بیرون می آمد حجم و گستره این تشویش ها و اضطراب ها و نگرانی ها وسعت می گرفت و مشارکت کنندگان متنوع تری را به خود می دید. هرقدر بر حجم خبرهای نومیدکننده از ماجرا افزوده می شد دایره پیام دهندگان دعاخوان وسیع تر می شد و نمایندگانی از تمام جریان ها و جناح های سیاسی زیر این چتر مجازی اتراق می کردند. ابراهیم رئیسی مثل هر فعال سیاسی دیگری، منتقدان و مخالفانی داشت که گاه زبان نقدشان به تیزی تیغ و برندگی شمشیر بود. اما واقعه آنقدر تلخ بود که اینجا تیغ ها پنهان و شمشیرها غلاف شد و ردیفی بلند و بسیار متکثر و متنوع از فعالان سیاسی و حزبی شکل گرفت که در دعا برای سلامتی ساکنان بالگرد مفقود شراکت داشتند.

 آفتاب سحرگاهی که سر زد و روی واقعیت تلخ ،نور ریخت همه فهمیدند مشیت الهی بر آن بوده است که سید ابراهیم رئیسی ادامه حیاتش را فقط در خاطرات و یادهای مردم پیش بگیرد. آنتن، راوی مرگ رئیس جمهور و همراهانش شد و به همه خبر داد که پیمانه عمر آنها به سر آمده است. همان طیف بلندی که چند ساعت پیش شکل گرفته بود و دعا برای سلامتی رئیسی را حلقه وصل تمام اختلافات کرده بود، اکنون در تسلیت و یادکرد نیک از قربانیان بالگرد اشتراک پیدا کرده بودند. انبوهی از رجال سیاسی و فرهنگی با ارتفاع از مرزهای جناحی و سیاسی، در اندوه فقدان نماد اراده ملی و تبلور حاکمیت مرکزی نامه و بیانیه دادند و در الفاظ و تعابیری پسندیده یاد آنها را بزرگ داشتند. در این عمل صالح، خط کشی های ساختگی و تصنعی به کمرنگ ترین حد ممکن رسید. کسانی که در این عرصه حاضر شدند پرچم ها و نمادهای اختصاصی خود را کنار گذاشته بودند و ذیل یک بیرق واحد ملی گرد آمدند. مضمون پیام کنشگری که روی بال راست سیاست ایران نشسته با مضمون پیام کسی که درست نقطه مقابلش روی بال چپ ایستاده توفیر چندانی نمی کرد. انگار همگی نه درباره رقیب سیاسی دیروز و امروز خود بلکه درباره کسی سخن می گفتند که اراده ملی را نمایندگی می کرده و اکنون در عین ناباوری، صحنه را وانهاده است. زیر این بیرق ملی، از سید محمد خاتمی تا محمود احمدی نژاد، از سعید جلیلی تا  عبدالناصر همتی و از آیت الله العظمی نوری همدانی تا مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی جای گرفته بودند.

وجه شوق افزا و امیدبخش در تراژدی فقدان تلخ رئیسی و همراهانش، چشیدن تجربه حضور فراگیر کنشگران مختلف زیر بیرق ملی بود. آنچه حس تفاخر میهنی را در میان مردم بسط می دهد و آنها را به فردای روشن ایران امیدوارتر می کند همین وحدت هم افزا و مداراجو است. شهادت آیت الله رئیسی تا اینجا تجربه امکان همسخنی و همنشینی جریان های مختلف سیاسی ذیل منافع و عزت ملی را به مردم چشاند. ملت فهمید که حلقه های به ظاهر متعارض سیاسی در کشور، مثل دایره های تودرتویی هستند که هرقدر هم متفاوت باشند در حوزه ها و محدوده هایی اشتراک نظر دارند و می توان در سایه همین اشتراکات، نوعی وحدت یا وفاق را سامان داد. 

 تجربه های تلخ و شیرینی در تاریخ انقلاب وجود دارد که حامل چنین ظرفیت های امیدبخش و شوق افزایی بوده اند. فضای سیاسی و اجتماعی پس از فتح خرمشهر، نمونه شیرین، و وضعیت اجتماعی و سیاسی پس از شهادت سردار سلیمانی،‌نمونه تلخ این شکوفایی امید و همبستگی میان فرزندان انقلاب است. ما در نمونه های سابق، توفیق چندانی در حفظ و تقویت آن همبستگی و وحدت ملی نداشتیم. آیا این بار که فقدان تلخ سید ابراهیم رئیسی چنان انسجامی را بار دیگر به میهن هدیه داده است می توانیم از یک تراژدی، خاطره ای شوقناک و امید آفرین بسازیم؟  

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha