• سه‌شنبه / ۷ خرداد ۱۳۸۱ / ۰۸:۴۴
  • دسته‌بندی: علمی2
  • کد خبر: 8103-01464

پايان‌نامه‌ي “سيمين دانشور” در موضوع “علم‌الجمال و جمال در ادبيات فارسي”: اثر هنري در نفس انسان مفهوم جمال و زيبايي پيدا مي‌كند

علم‌الجمال، علمي است كه درباره‌ي احساس زيبايي و هنر گفت‌وگو مي‌كند. به گزارش گروه تحقيق فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) سيمين دانشور ـ نويسنده ـ در آبان‌ماه 1327 براي دريافت درجه‌ي دكتراي ادبيات فارسي، به بررسي “علم‌الجمال و جمال در ادبيات فارسي” پرداخته است. در اين پايان‌نامه، در تعريف علم‌الجمال (علم زيباشناسي) آمده است: علم‌الجمال كه آن‌ را زيباشناسي يا شناخت زيبايي نيز مي‌توان گفت و در آثار مباحث نظير آن تحت عنوان علم‌الاستحسان برمي‌خوريم، دانشي است كه درباره‌ي احساس زيبايي و هنر گفت‌وگو مي‌كند. حقايقي كه پايه‌ي مورد بحث اين علم قرار مي‌گيرد، از دو نوع است: اول، احكام جمالي و بحث درباره‌ي لذتي كه در برابر جمال به‌دست مي‌دهد و دوم، هنر و محصولات آن. در ادامه‌ي پايان‌نامه آمده است: قسمت اول، يعني احكام جمالي منحصر به مبحث زيبايي در هنر نيست؛ بلكه شامل غير هنر نيز مي‌شود. زيرا جمال و زيبايي، همانگونه كه در هنر يافت مي‌شود، در طبيعت هم وجود دارد. از وقتي كه فلسفه در يونان باستان به‌وجود آمد، مباحث جمال هنر مورد، نظر فلاسفه بود و آنان با عناوين خاص راجع به هنر و هم درباره‌ي احساس زيبايي و لذات مربوط به آن سخن گفته‌اند. دانشور، در مورد اين كه زيباشناسي، اعم از فلسفه يا روانشناسي دانسته و افزوده است: قسمت اول زيبايي‌شناسي بحث در احكام جزء رواشناسي و بخصوص روانشناسي تطبيقي است. فلسفه‌ي جمال نيز مساله‌اي است كه در علم زيباشناسي مورد بحث قرار مي‌گيرد تا به ايجاد تئوري قاطع و صريحي در ماهيت برسد. وي در مبحث ديگري از اين پايان‌نامه نوشته است: علم زيباشناسي، بحث در مورد هنر است. اين مبحث زيبايي‌شناسي، معمولا كاري به اصول و قواعد فني هنر خاص يا هنرهاي به طور كلي ندارد؛ بلكه آن چه از نظر زيبايي‌شناسي در هنر اهميت دارد، تعميق در روابط بين هنرمند و ساخته‌ي هنري و همچنين نظر هنرمند به جمال و زيبايي است و چون روابط ميان هنرمندان و ساخته‌هاي آن‌ها بسيار متنوع و نظر آن‌ها به جهان، غالبا مختلف است، مسلك‌هاي مختلف هنري به‌وجود آمده است كه هر كدام، زيبايي را مطابق نظريه‌ي خود تحليل و تفسير كرده و در آثار خود گنجانده‌اند. وي در زمينه‌ي زيبايي‌شناسي در مذهب مسيحي مي‌گويد: زيبايي‌شناسي در مذهب عيسي مقام و ارزشي نداشت و چون هدف مردم رفتن به بهشت و جهت نظر آن‌ها خدا و عيسي و روح‌القدس بود، ديگر هنر گمراه ‌كننده جايي نداشت. ولي كم كم نظريه‌ها تعديل گشت و هنر مجسمه‌سازي براي تجسم مسيح و مريم به كار رفت. به اين ترتيب، هنر و تزئيات ظريف وارد كليسا شد. در بخش ديگر اين پايان‌نامه آمده است: “باو‌كارتن” آلماني اولين كسي است كه علم‌الجمال (زيباشناسي) را علمي مستقل شمرد و نام استاتيك را بدان بخشيد و كتاب دو جلدي خود را تحت همين عنوان منتشر كرد. دانشور در پايان‌نامه‌ي خود اثري را هنري مي‌نامد كه در نفس انسان، مفهوم جمال و زيبايي اشياء را پيدا مي‌كند و هنرمند را كسي مي‌داند كه از نبوغ كه مانند عقل، يك موهبت طبيعي است، برخوردار است. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha