نمايندگان خانواده‌هاي 16 هزار شهيد ترور در بيانيه‌اي خطاب به دادستان کل کشور ، با سپاس از مواضع به حق قاضي درباره رسيدگي به پرونده آشوب‌هاي اخير در مورد منافقين، با انتقاد از اظهارات يكي از وكلاي مدافع متهمان توضيحاتي منتشر کردند. به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا در بخشي از اين بيانيه و خطاب به دادستان کل کشور آمده است: جناب آقاي دادستان، پاسخ هاي مبسوط قاضي محترم در مورد منافقين و نقش و جايگاه منفور آنها در حال حاضر شايسته تقدير و سپاس 16 هزار خانواده شهيد ترور است که 12 هزار نفر از اين تعداد توسط فرقه تروريستي منافقين به شهادت رسيده‌اند؛ بنابراين عنايت ويژه به بندهاي ذيل مي‌تواند غيرواقعي بودن توجيهات طرح چنين ادعاي نادرستي را آشکار سازد. وکيل مدافع متهم رديف اول در حالي تلاش مي‌کند موکل خود را با اين عنوان که "مرکزيت منافقين در عراق از بين رفته است"، تبرئه و توجيه کند که تقريبا همه مي‌دانند منافقين در طول سال‌هاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي جنايت‌هاي زيادي عليه مردم کشور ما و عراق انجام داده‌اند. اين چگونه مرکزيت از بين رفته‌اي است که عليرغم درخواست مردم عراق براي جا به جايي و انتقال منافقين از خاک کشورشان، همچنان رد پاي آمريکا و حزب بعث در حمايت از اين فرقه و تلاش براي ماندگاري آنها در عراق به چشم مي‌خورد ضمن اينکه هنوز هيچ کدام از سايتهاي وابسته يا تحت پوشش منافقين مدعي نشده‌اند پادگان اشرف برچيده شده است و در اين راستا از جناب آقاي دادستان مي خواهيم از ايشان بخواهند که اسناد و مدارک موجود جمع شدن پادگان اشرف را ارايه دهد. در ادامه اين بيانيه آمده است: وكيل مدافع محترم خواسته يا ناخواسته به دفاع از فرقه‌اي تروريستي پرداخته که علاوه بر ترورهاي بسيار در ايران، از طريق ساماندهي مرکزيت مکان فعلي شان در عراق، تا کنون و طبق اسناد معتبر و منتشرشده 25 هزار نفر از مردم عراق را در راه فرمانبرداري از صدام و حزب بعث عراق به خاک و خون کشيده و مراتب قدرشناسي صدام از اين جنايتها را نيز به کرات دريافت کرده و شنيده‌اند. جناب آقاي دادستان سالهاست که مردم کشور عراق به نوعي و مردم سرزمين عزيزمان نيز به نوعي ديگر با رنج و ستم آثار ماتاخر جنايت‌هاي منافقين دست به گريبان هستند. اين گونه اظهار نظر وکيل مدافع محترم که براي مبرا کردن متهم خود در صحن علني دادگاه ايران ايراد مي‌شود، در بهترين حالت آيا جز اين مي‌باشد که وکيل مدافع مذکور خود را از کمترين دانش و رايج‌ترين اطلاعات موجود براي دفاع از موکلش محروم کرده است؟ در جايي که چندين سال است منافقين با جاسوسي و مزدوري براي غرب و اسرائيل و انتشار اسناد جاسوسي اسرائيل از تاسيسات هسته‌اي کشورمان تلاش مي‌کنند تا دل آمريکا را بيش از پيش به دست بياورند و با حمايتهاي آشکار آمريکا، مردم عراق را از حق مسلم خود در راه اخراج منافقين محروم کنند، چنان‌چه تا کنون نيز به پاس مزدوري هاي بعد از زمان حضور آمريکا در عراق، توانسته‌اند دل استکبار جهاني را نيز به دست بياورند و تا زمان حاضر درعراق بمانند و مسئله اي که خيلي ها در ايران عزيزمان از آن با خبر هستند و همين رسانه هايي که جناب وکيل به آن استناد مي کنند نيز بارها به آن پرداخته اند، جاي اين پرسش باقي مي ماند که چگونه وکيل مدافع از بديهيات آشکاري چون حضور فعلي منافقين درعراق و عدم اخراج آنها تا زمان حاضر به واسطه حمايت هاي آشکار آمريکا اطلاع نداشته اند؟ در ادامه اين بيانيه آمده است: جناب آقاي دادستان، بي‌گمان همانگونه که حضرتعالي از ابعاد جنايات و تروريست بودن اين فرقه خطرناک با خبر هستيد، بايد تکرار کنيم که علي رغم حصر منافقين در اردوگاه اشرف توسط پليس عراق به جهت کاستن از شدت فعاليتهاي خرابکارانه و نيز جلوگيري از حمايت هاي آشکار اين فرقه از گروه هاي تروريستي موجود درعراق، اما سرکردگان اين فرقه – همسر سرکرده فراري اين گروهک – همچنان به سازماندهي و تداوم رفتارهاي تروريستي خود ادامه مي دهند و از مکاني در حومه پاريس و ديگر کشورها از جمله انگلستان،ايتاليا،بلژيک،دانمارک،نروژ، بسياري از رفتارهاي تروريستي موجود در عراق را خط دهي مي کند و يا با تعيين خط و خطوط اغتشاش براي اندک مهره هاي خود در ايران نظير افراد دستگير شده فعلي، مشارکت فعالي در آشوب هاي اخير و هتک حرمت مقدسات داشته اند. همسرسرکرده منافقين در پاريس، ضمن اعلام مشارکت فعال فرقه تروريستي اش در آشوب هاي اخير، به مزدوران اجيرشده خود در آشوب هاي اخير موکدا دستور داده تا با شرکت در تجمع هاي اعتراضي، ضمن تخريب اموال عمومي، به آشوب هاي مورد نظر نيزرنگ و بوي سياسي بدهند و مسائل را به گونه اي جلوه دهند که گويا تمام موارد تخريب و اعتراض نامشروع، مردمي و خواست عمومي مردم است. بي شک در اشاعه يک انديشه تروريستي همچون انديشه و مرام فرقه اي گروهک تروريستي رجوي – فارغ از حضور يا عدم حضور اين فرقه رو به زوال در هر کجاي دنيا – بايد گفت مکان و اسباب فيزيکي اهميت ندارد زيرا انديشه واپسگرايانه و خوي تروريستي در ذات اين فرقه و با گوشت و پوست سردمداران آن عجين شده و صحبت از نيستي و نابودي اين مشي در ميان پس ماندگان اين فرقه همانند انکار خورشيد در ساعات مياني روز است، چنانچه آخرين ترورهايي که آنان انجام داده اند تنها براي ارضاء همين خوي تروريستي رقم خورد و شهيدان لاجوردي و صيادشيرازي را قرباني خوي درندگي خود نمود. جناب آقاي دادستان، متاسفانه ادبيات به کار برده شده توسط وکيل مدافع محترم به گونه اي است که با توجه به سوابق گذشته سوء استفاده منافقين از ادبيات گفتاري و رفتارهاي برخي خودي هاي ناآگاه ، اسباب سوء استفاده مجدد اين جماعت وامانده را فراهم مي سازد تا منافقين طبق خواست و ميل خود با گزينش اين سخنان، با مصادره به مطلوب کردن جريان دادگاه، بهره هاي تبليغاتي خود از جريان دادگاه آغاز نموده و تفاسير خود را در جهت بهره برداري فرقه‌اي تنظيم کنند. اين بيانيه افزوده است: همانگونه که در صدر اين بيانيه اشاره شد، اين فرقه تروريستي اگر چه طبق خواست مردم عراق و تمام کساني که دراين کشور، داغدار جنايت هاي اين گروهک تروريستي شده اند، تنها با حمايت آمريکا و علي رغم ميل باطني مردم عراق است که در اين کشورمانده و به حيات نکبت بار خود ادامه مي دهند، بنابراين با علم به تروريستي بودن اين فرقه و اين که اين گروهک جنايتکار بايد از عراق اخراج شوند، لازم است وکيل مدافع محترم با اشراف کامل به اين موضوع، بدانند که در حال حاضر منافقين به زندگي انگلي خود در اردوگاهي در عراق ادامه مي دهند و البته اين حصر در بازتوليد رفتارهاي تروريستي منافقين تاثيري نداشته و همانگونه که گفته شد ذات منافقين همچنان برمدار تروريسم است. البته بايد به اين مسئله نيز اشاره کرد که جمهوري اسلامي ايران – همانگونه که همه آگاهان سياسي و مردم شهيد پرورمان مي دانند – در همان سال هاي اوليه انقلاب طومار منافقين را در هم پيچيده و آن را از خاک کشورمان بيرون کردند. پراکندگي و آوارگي بقاياي فرسوده اين فرقه در کشورهاي مختلف اروپايي نيز مويد اين دليل است که آنها راهي براي بازگشت به آغوش ملت ندارند و در سياهچال دهشتناکي که خود به آن نقش داده اند اسير مانده اند. جناب آقاي دادستان، شايد لازم باشد وکيل مدافع محترم – که به دليل بي اطلاعي از اوضاع امروز منافقين ناآگاهانه در مورد آنها اظهار نظر کرده اند با ابعادي از تاريخ رفتارهاي ديروز و امروز منافقين آگاهي يابند؛ رفتارهايي که در زمان حيات ديکتاتور عراق وجود داشت و حالا نيز بدون تغييرادامه دارد. آيا مي‌دانند منافقين در جريان شورش 30 خرداد سال 60 بسياري از مردم را در شهرهاي کشور با پيچ گوشتي و تنفگ و تيغ موکت بري ترور کرده و مورد ضرب و شتم قرار دادند؟ آيا اطلاع دارند که منافقين مسئوليت تمام ترورهاي اعلام شده را در نشريه رسمي خود پذيرفته اند، دردوران دفاع مقدس با جاسوسي و تخليه تلفني و حضور در صف نيروهاي عراقي، عليه مردم کشورمان وارد جنگ شده و در جبهه هاي جنگ تعدادي از رزمندگان را به شهادت رساندند،همچنين اين جماعت در جريان کردکشي در عراق و سرکوب انتفاضه جنوب عراق نقش فعالي ايفا کردند. زمين همين اردوگاهي که در حال حاضر منافقين در آن حضور دارند غصبي است و صدام در پاسخ به بخشي از مزدوري هاي منافقين آن را به منافقين اهدا کرده است. جناب آقاي دادستان، وکيل مدافع محترم با تمام مسائل گفته شده و نشده در اين مجال اندک، آيا لازم نيست حداقل به اين موضوع بينديشند که با فرض صحت ادعاي ايشان در مورد نبود اردوگاه منافقين درعراق و يا به زعم ايشان، جمع شدن اين اردوگاه ، آيا مي توان از خون 12 هزار انسان بي گناهي که منافقين آنها را به شهادت رسانده اند نيز گذشت؟ آيا صلاح است که وکيل مدافع محترم به هر وسيله ممکن و با اطلاعات نا درست تلاش کند موكل خود را که طبق ماده 186 قانون مجازات اسلامي – با توجه به فعل صورت گرفته و تفسير قانوني موجود – محارب به حساب مي آيد تبرئه نمايد. بي شک ايشان به عنوان وکيل مدافع تسخيري اين افراد لازم است تا با حکم انصاف در قضاوت، از افراد مورد نظر دفاع نمايد اما آيا دفاع از اين افراد با حکم نادرست عدم حضور منافقين در عراق و جمع شدن اسباب و اثاث آنها از اين کشور، به قصد نتيجه گيري عدم ارتباط نام برده با گروهک منافقين که طبق تفسير وکيل محترم وجود ندارند، شايسته است؟ آيا انکار امري آشکار با نيت دفاع از يک متهم، حکايت رسيدن به نتيجه نادرست از مفروضات نادرست نيست؟ جناب آقاي دادستان، شايد اگر درايت حضرتعالي در بيان مصداق محاربه با نظام اسلامي نبود امروز رويه اين دادگاه به گونه اي ديگر شکل مي گرفت. اما شايسته است وکيل مدافع محترم بار ديگر مصداق ماده 186 را در باب محاربه و مفاسد في الارض مرور نمايند: ماده 186 قانون مجازات اسلامي بر اين مسئله تصريح دارد که هرگروه يا جمعيت متشكل كه در برابر حكومت اسلامي قيام مسلحانه كند مادام كه مركزيت آنها باقي است تمام اعضاء وهوا داران آن ، كه موضع آن گروه يا جمعيت يا سازمان را مي دانند وبه نحوي در پيشبرد اهداف آن فعاليت و تلاش موثر دارند محاربند اگر چه در شاخه نظامي شركت نداشته باشند. با اين تفسير – بدون آنکه نيت القاي هدفي خاص از بيرون از پروسه دادگاه به دادگاه را داشته باشيم – به وکيل مدافع محترم توصيه مي کنيم مجددا مفاد مذکور را با حال و احوال موکل خود مرور نمايند. و در آخر ضمن احترام به حق دفاع متهمان به اطلاع مي رساند که کانون هابيليان (خانواده16000شهيد ترور) آمادگي دارد اسناد و مدارک موجود درباره جنايت منافقين را به وکيل مدافع محترم، دادستان و قاضي محترم و حتي فريب خوردگان فرقه رجوي براي روشنگري اذهان آنها ارايه دهد. انتهاي پيام