• پنجشنبه / ۱ آبان ۱۳۹۹ / ۱۲:۱۹
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 99080100216
  • منبع : مطبوعات

وینسنت وگاس‌های پرسپولیس

وینسنت وگاس‌های پرسپولیس

آیا عملکرد برخی بازیکنان پرسپولس یادآور تصویر وینسنت وگاس در پالپ‌فیکشن نیست که یادش می‌رود برای کشتن یک آدم رفته و می‌ایستد با همکارش در مورد ماساژ پا حرف می‌زند؟ آیا این همان کاریکاتور یک آدم حرفه‌ای نیست که هیچ درکی از موقعیت ندارد و از اصول رفتاری تهی است؟

به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «حرفه‌ای‌ها همیشه آدم‌های جذابی هستند. مرد و زن هم ندارد. توی فیلم‌ها حتما دیده‌اید. لئون با بازی جان رنو یا جف با بازی آلن دلون در سامورایی. خونسرد و کم‌دیالوگ. در فیلم‌های هالیوودی هم که تا به دل‌تان بخواهد، کاراکترهایی به تصویر کشیده می‌شود که مو لای درز کارشان نمی‌رود. عادت‌های خاصی دارند و یک نظم مشخص بر زندگی‌شان حاکم است. آدم‌های پرفکتی که یک ویژگی مشترک دارند. همیشه منطق را بر احساسات غلبه می‌دهند و متوجه شرایط موجود هستند. شخصی که پسوند حرفه‌ای را یدک می‌کشد اما نمی‌داند اوضاع از چه قرار است و تصمیماتش کلی باگ دارد، باعث خنده می‌شود. درست مثل وگان وینسنت در پالپ‌فیکشن با بازی جان تراولتا. کاراکتری که تارانتینو به‌ عنوان کارگردان و نویسنده عمدا او را یک حرفه‌ای خنگ تصویر کرده. مردی که تیپیکال شخصیت‌ حرفه‌ای‌های سینما را دارد. شات‌گان حمل می‌کند. خوشگل سیگار می‌کشد و کت‌وشلوار مشکی و خفن می‌پوشد اما مدام گند می‌زند. مثلا در حالی که با یک گروگان مشغول گفت‌وگوست اسلحه توی دستش ناغافل شلیک می‌کند و مغز گروگان را می‌پاشاند توی دوربین. مخاطب می‌خندد. از آن لحظه هر چه وگاس بیشتری روی حرفه‌ای بودنش تاکید می‌کند بیشتر خنده‌دار می‌شود. درست مثل برخی از بازیکنان پرسپولیس در این روزها.

روز سه‌شنبه یحیی گل‌محمدی، سرمربی پرسپولیس در واکنش به شایعه داشتن پیشنهاد نجومی از شرق آسیا یک جمله گفت و شد ختم کلام. «پیشنهاد ندارم. فینال آسیا و قهرمانی احتمالی‌اش را با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم.» به گل‌محمدی نقدهایی وارد است و اتفاقا در شماره‌های قبلی همین «اعتماد» به آنها اشاره کردیم. با این حال از اصلی‌ترین ویژگی‌های یحیی می‌توان به حرفه‌ای بودن او در انتخاب‌هایش اشاره کرد. وقتی بعد از ناکامی در دوره نخست حضورش در پرسپولیس کنار گذاشته شد بدون جنجال رفت سراغ تیم‌های دیگر و بهتر کردن خودش. با تراکتور، ذوب‌ آهن و شهرخودرو. او آن قدر بی‌حاشیه و منطقی پیش رفت که خود پرسپولیسی‌ها او را دوباره با منت و سلام و صلوات برگرداندند. یحیی می‌دانست کی باید برود و کی باید برگردد. او حالا هم به خوبی می‌داند در چه موقعیتی است. فینال لیگ قهرمانان آسیا. جایی که هر تیم هر سرمربی یا هر بازیکنی آرزویش را دارد. مهم‌ترین تورنمنت فوتبالی باشگاهی آسیا و حتی مهم‌تر از جام ملت‌های آسیا. فرصتی برای حضور در جام باشگاه‌های جهان و قرار گرفتن کنار رئال و بایرن و دیگر بزرگان فوتبال جهان. یعنی باز شدن یک دریچه بزرگ به دنیایی که تا دیروز غیر قابل دسترس به نظر می‌رسید. یحیی می‌داند اگر تیم‌هایی به دنبالش باشند با نایب‌قهرمانی آسیا یا گذشت چند ماه نظرشان عوض نمی‌شود.

باید گفت هر مربی دیگری هم جای یحیی باشد باید همین حرف را بزند. این اصول حرفه‌ای‌هاست. هر کس چه مربی و چه بازیکن که ادعا می‌کند، حرفه‌ای است باید همین نگاه را داشته باشد. اما آن چه در واقعیت برای پرسپولیس به عنوان فینالیست آسیا رخ داده، داستانی متفاوت دارد. انگار ‌برداری سامورایی را تبدیل به پالپ‌فیکشن کنی. جایی که آدم‌های حرفه‌ای داستان تصمیماتی می‌گیرند و کارهایی می‌کنند که موجبات خنده دیگران را فراهم می‌کنند و مخاطب از خودش می‌پرسد:«واقعا اون کارو انجام داد؟» همان‌طوری که این روزها هواداران پرسپولیس و کارشناسان فوتبال از خودشان می‌پرسند: «بازیکنان پرسپولیس واقعا دارن این کارو می‌کنن؟» و جواب متاسفانه مثبت است. برخی بازیکنان پرسپولیس به محض فینالیست شدن در آسیا شروع به بحران‌سازی کردند و با کلیدواژه «پیشنهاد خارجی چند صد هزار دلاری» باشگاه را در منگنه گذاشتند و خون به دل هواداران کردند. تاکید می‌کنم بازیکنان تیمی که دو ماه دیگر باید در فینال آسیا بازی کنند!  شجاع خلیل‌زاده در راس آنها و به دنبالش بشار رسن به شکل جدی و محمد نادری با آوردن اسم استقلال و چند بازیکن دیگر در حد گمانه‌زنی!

اجازه بدهید همین ابتدای کار به این نکته اشاره کنیم که ما به عنوان اعضای رسانه از تک‌تک مشکلات موجود در باشگاه پرسپولیس مطلعیم. می‌دانیم مهدی رسول‌پناه مدیر کاربلدی نیست. همین دو روز قبل فایل صوتی منتسب به او منتشر شد که احتمالا تا مدت‌ها در پرسپولیس دلخوری و حاشیه ایجاد خواهد کرد. همچنین می‌دانیم کفگیر باشگاه خورده به ته دیگ. می‌دانیم برخی از آپشن‌ قراردادها مانده. می‌دانیم قیمت دلار بالا رفته و قراردادی که سال پیش ارزشمند به نظر می‌رسید، امسال معمولی شده. می‌دانیم بازیکنان پرسپولیس باکیفیت هستند و هر بازیکن باکیفیتی پیشنهادات خارجی دلاری دارد. می‌دانیم وضعیت خوب نیست. واقعا می‌دانیم ولی هیچ کدام از اینها به هیچ عنوان نمی‌تواند برای جدایی از تیمی که در فینال آسیا حاضر است، قانع‌کننده باشد. اصلا حرف زدن در موردش خنده‌دار است. مثل این است که برای یک نفر استدلال کنیم وقتی خورشید در آسمان ظاهر می‌شود روز است.

بازیکنی مثل شجاع خلیل‌زاده که واقعا هم باکیفیت است چطور می‌تواند خودش را راضی کند از تیم قهرمان ایران و فینالیست آسیا برود تیم درجه دوی قطری؟ بشار رسن چطور؟ از آن بدتر همراه با این همه حاشیه. می‌آیم و نمی‌آیم. پیغام و پسغام فرستادن. استوری گذاشتن. پادرمیانی. بالا و پایین. بله! تیاگو آلکانتارا هم از بایرنی که سه‌گانه اروپا را  گرفته بود، جدا شد. ولی به کدام تیم رفت؟ لیورپول! فاتح یوسی‌ال ۲۰۱۸ و لیگ برتر ۲۰۱۹. تازه آن هم بعد از قهرمانی با بایرن. از هر طرف که نگاه کنیم همه ‌چیز از اساس غلط است. اصلا نمی‌خواهیم مثل خیلی‌ها بازیکنان جدایی‌طلب را به بازارگرمی و سوءاستفاده از شرایط متهم کنیم (که اگر این باشد واویلاست). کما این که روی کیفیت فنی این بازیکنان صحه گذاشتیم. پس فرض می‌کنیم واقعا پیشنهادات هنگفت وجود دارد. آیا این بازیکنان فکر نمی‌کنند هر پیشنهادی که امروز دارند ۴ ماه بعد در نیم‌فصل هم خواهند داشت؟ تازه آن موقع ممکن است به عنوان بازیکنی که قهرمانی آسیا دارد، بنشینند پای میز مذاکره و این یعنی دستمزد بیشتر. این افراد فکر نمی‌کنند با حاشیه‌سازی‌شان چه بلایی سر تیم‌ می‌آورند؟ نگه داشتن‌شان می‌شود یک مصیبت و رد کردن‌شان مصیبت دیگر. افزایش دستمزدشان بازیکنان دیگر را هوایی می‌کند (که البته این اتفاق افتاده و در خبرها آمده برخی بازیکنان پرسپولیس هم طلب دستمزد بیشتر کرده‌اند) و رفتن‌شان دست تیم را در روزهای پایانی نقل‌وانتقالات می‌گذارد توی پوست گردو. همه اینها در شرایطی است که آنها فرصت بازی در فینال لیگ قهرمانان را دارند.

آیا این یادآور تصویر وینسنت در پالپ‌فیکشن نیست که یادش می‌رود برای کشتن یک آدم رفته و می‌ایستد با همکارش در مورد ماساژ پا حرف می‌زند؟ آیا این همان کاریکاتور یک آدم حرفه‌ای نیست که هیچ درکی از موقعیت ندارد و از اصول رفتاری تهی است؟ که عوض تمرکز روی مهم‌ترین موقعیت زندگی‌اش که او را به تیم ملی هم رسانده، می‌رود قراردادش را فسخ می‌کند یا پنهانی با تیم قطری مذاکره می‌کند؟ شاید برخی بگویند تقصیر مدیر برنامه‌های بازیکنان است. در پاسخ باید گفت بازیکنی که در چنین سطحی بازی می‌کند و آینده و اعتبارش را می‌سپرد دست یک دلال حتی دیگر کاریکاتور یک آدم حرفه‌ای هم نیست.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۹-۰۸-۰۱ ۱۳:۱۰

حتی اگر در آسیا دوم شود تیم باید با این بازیکنان با قاطعیت برخورد کرد. بازیکن محترم برو به سلامت.

avatar
۱۳۹۹-۰۸-۰۱ ۱۵:۵۴

احسنت

avatar
۱۳۹۹-۰۸-۰۱ ۱۷:۰۶

احسنت به این استدلال

avatar
۱۳۹۹-۰۸-۰۱ ۱۷:۴۱

قهرمانی لیاقت میخواد نه شانس که یه عده خودشون خودشونو محروم میکنند از اون

avatar
۱۳۹۹-۰۸-۰۱ ۲۰:۲۳

ٱقای نویسنده ، امروز اول آبان، گل‌محمدی مربی تیم کمی از عدم برنامه‌ریزی، و کم کاری مسولان ناحرفه ای تیم گفت، حال به نظر شما ، این بازیکنان که سر و صورت خود را جلو پا و توپ بازیکنان حرفه ای گذاشتند و به فینال رسیدند ، نباید برای زندگی‌شان حرفه ای فکر کنند ؟