ناشر برگزيدهي حافظ در سال 85: حافظ وسيلهي درآمدزايي بعضيها شده است!
ناشر برگزيدهي کتابهاي مرتبط با حافظ در سال 85 از سوي مركز حافظ شناسي، از چاپ بيرويه و بدون نظارت کتابهاي فالنامه و سرگرمي مرتبط با حافظ اظهار تأسف کرد. داريوش نويدگويي - مدير انتشارات نويد شيراز - در حاشيهي نشست علمي يادروز حافظ به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در فارس، گفت: آنچه مسلم است، الآن متأسفانه حافظ و اشعار او براي گروهي وسيلهاي شده که فقط براي درآمد در قالب فالنامه و تفسيرهايي که صرفاً براي کار تجاري چاپ ميشود، در اين زمينه فعاليت ميكنند. او از مرکز حافظ شناسي خواست تا نظارت بيشتري بر چاپ و نشر اين کتابها داشته باشد و با اشاره به اينکه امروزه ناشران به مؤلف حقالتأليف پرداخت ميکنند، گفت: پيشنهاد ميکنم ناشراني که از اين پس ميخواهند ديوان حافظ را چاپ کنند، درصدي از اين درآمد هنگفت را مثل مؤلفي که زنده است، به مرکز حافظ شناسي پرداخت کنند تا صرف کارهاي تحقيقاتي در سطح ملي و فراملي دربارهي حافظ شود. وي افزود: تمام فالنامه هاي موجود در بازار کليشهيي هستند، که با جابهجايي واژهها در درازمدت ميتوانند براي ديوان حافظ زيانآور باشند. نويدگويي گفت: بارها از مسؤولان خواهش کردم مکاني را بهعنوان موزهي آثار مکتوب بنا کنند؛ اما از هيچجا ندايي به ما نرسيده است. مثلا 500 عنوان کتاب خطي چاپ سنگي داشتم که آنها را به مردم شيراز اهدا کردم و هماکنون در کتابخانهي ميرزاي شيرازي موجودند؛ اما متأسفانه تاکنون دانشگاه شيراز به اين کتابها عنايت نداشته؛ در صورتي که ميتوانند مرجع خوبي براي پژوهشگران باشند. او استقبال از ديوانهاي مختلف حافظ را در ميان مردم بينظير دانست و گفت: خارجيها حتا ديوانهايي از حافظ را به قيمتهاي 250 تا 300هزار تومان خريداري ميکنند و اساساً مردم دوست دارند ديوان نفيس حافظ را به هم هديه بدهند. وي با اشاره به نظارت بنياد قرآن بر چاپ قرآن مجيد گفت: بزرگان ملي ما نيز هويت ملي و مذهبي ما هستند و در صلاحديد يک فرد عادي يا حتا دانشمند نيست که صرفاً نسخهاي از ديوان حافظ را بدون نظارت چاپ کند. لذا پيشنهاد ميکنم اگر قرار است شرح بر ديوان حافظ ، فالنامه و مسائلي از اين دست چاپ شود، حتماً مجوز مرکز حافظ شناسي را نيز داشته باشند. مخصوصاً در شيراز که خاستگاه اين افراد است، بايد نظارت بيشتري صورت گيرد. او در پايان گفت: شيراز به يکسري حرکتهاي ريشهيي فرهنگي نياز دارد که از آنها غافل شدهايم؛ لذا بايد شعار پايتخت فرهنگي را رها کنيم و به طور عملي به مسائل زندهي فرهنگ بپردازيم. انتهاي پيام