فرماندهان چگونه مسئوليت قبول مي‌كردند؟ خاطره‌اي از فرماندهي سردار شهيد حاج حسين‌جان بصير

سردار «حاج حسين جان بصير» قائم‌مقام لشكر ويژه 25 كربلا در دوران دفاع مقدس بود كه در روز دوم ارديبهشت‌ماه سال 1366 در «عمليات كربلاي 10 » در منطقه ماووت عراق به شهادت رسيد. به گزارش سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علي‌اكبر بصير برادر حاج حسين جان بصير در خاطره‌اي مي‌گويد: آن زمان كه «حاج بصير» فرماندهي گردان يا رسول (ص) را به عهده داشت. روزي از طرف فرماندهي لشگر آمدند و به او گفتند: «از طرف فرماندهي لشگر ابلاغيه‌اي آمده مبني بر اينكه حضرتعالي از اين پس به فرماندهي تيپ يكم لشگر منصوب شديد.» حاجي ابتدا قبول نكرد ولي بعد از اصرار زياد برادران فرماندهي، به آنها گفت: «من بايد فكر كنم.» لذا برادران رفتند و فرداي همان روز دوباره آمدند و از حاجي پاسخ خواستند. حاج حسين اين بار جواب مثبت داد. من كه از اين قضيه متعجب شده بودم به حاجي گفتم:«حاجي! چرا همان ديروز جواب مثبت نداديد.» او در جواب گفت:«ديروز در آن حالت نمي‌توانستم فكر كنم و تصميم بگيرم. راستش رفتم و با خودم فكر كردم«امروز كه مرا به فرماندهي تيپ منصوب كردند اگر چند روز ديگر بخواهند اين مسئوليت را از من بگيرند و بگويند از اين پس بايد به عنوان يك تيرانداز در جبهه خدمت كني من چه عكس‌العملي نشان مي‌دهم؟ اگر ناراحت و غمگين شدم‌ پس معلوم مي‌شود براي رضاي خدا اين مسئوليت را قبول نكردم. ولي اگر برايم فرقي نداشت پس مشخص مي‌شود كه اين مسئوليت را براي رضاي خدا قبول كردم و فرقي ندارد در كجا خدمت كنم. بعد ديدم اگر بخواهند مسئوليت فرماندهي تيپ را از من بگيرند برايم فرقي نمي‌كند لذا قبول كردم». انتهاي پيام
  • دوشنبه/ ۵ دی ۱۳۹۰ / ۱۳:۴۶
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 9010-02793.193322
  • خبرنگار :