• یکشنبه / ۴ دی ۱۳۹۰ / ۱۲:۱۳
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 9010-01861.191449
  • منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران

هر لحظه در انتظار شهادت باشيد؛ خاطراتي از سردار شهيد حاج حسين‌جان بصير

هر لحظه در انتظار شهادت باشيد؛
خاطراتي از سردار شهيد حاج حسين‌جان بصير
سردار شهيد «حاج حسين جان بصير» قائم‌مقام لشكر ويژه 25 كربلا در دوران دفاع مقدس بود كه در روز دوم ارديبهشت‌ماه سال 1366 در «عمليات كربلاي 10 » در منطقه ماووت عراق به شهادت رسيد. به گزارش سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، «يدالله ميرزايي» از همرزمان شهيد بصير خاطراتي را از اين شهيد بيان مي‌كند. ميرزايي مي‌گويد: هر وقت كه كاروان جبهه به انديمشك و پادگان شهيد جعفرزاده مي‌رسيد و رزمندگان مي‌خواستند تقسيم شوند حاجي بصير مي‌آمد و مي‌گفت: برادران، حاج بصير من هستم. گردان يا رسول‌الله (ص) در خدمت شماست. هر كسي طالب شهادت است بسم‌الله. و جمعيت زيادي دور حاجي را مي‌گرفتند. *** ما در «عمليات والفجر8 » غواص بوديم و حاجي فرمانده گردان يا رسول ا‌لله (ص) بود. وقتي مي‌خواستيم لباس غواصي بپوشيم چون فصل، فصل زمستان و هوا سرد بود وقتي وارد آب مي‌شديم ابتدا بچه‌هاي غواص كمي اذيت مي‌شدند در نتيجه حاجي بصير مي‌آمد پيش بچه‌ها و مي‌گفت بچه‌ها اين سردي‌ها چند روزه است و طولي نخواهيد كشيد كه در هواي زيبا و دلنشين بهشت خواهيد رفت و مزد اين سردي‌ها را خواهيد گرفت و سپس بچه‌ها را در آغوش مي‌كشيد. با اينكه خود از همه جلوتر بود اما قبل از حركت به سوي «فاو» عراق در «عمليات والفجر8» در يك دعايي كه خوانده شد با همه بچه‌ها اتمام حجت كرد كه كسي كه وارد اين گردان شد هر لحظه انتظار شهادت را داشته باشد. و اگر كسي مشكل دارد، برگردد. *** در «عمليات كربلاي 10 » و ماووت عراق از جمله فرماندهي كه هميشه اصرار داشت كلاه آهني بايد به همراه داشته باشيد حاجي بصير بود و در تمام لحظات متذكر مي‌شد كه بدون كلاه آهني بيرون نيائيد. ولي خودش بر اثر اصابت تركش راكت هلي‌كوپتر عراق به سرش شهيد شد و اگر كلاه آهني داشت به شهادت نمي‌رسيد. *** بعد از عمليات والفجر 8 ، روز دوم، ما به اتفاق حاجي بصير داخل مسجد «فاو» بوديم كه حاجي گفت بچه‌ها بهتر است برويم داخل سنگرهاي بتوني. اينجا مناسب نيست. از مسجد 10 متري دو نشده بوديم كه هواپيماي عراقي مسجد را مورد هدف قرار داد و اگر آنجا بوديم همه از بين مي‌رفتيم. شب سوم اين عمليات با اينكه غواص بوديم و كارمان تمام شده بود اما حاجي رفت خدمت فرماندهي و تقاضاي عمليات مجدد در شب سوم عمليات را كرد ولي فرماندهي لشكر قبول نكرد اما حاجي بصير آنقدر گريه و اصرار كرد و سردار مرتضي قرباني فرمانده لشكر 25 كربلا را به حضرت فاطمه (س) قسم داد و گفت كه بچه‌ها خيلي آمادگي دارند و در نهايت موافقت گرفت و عمليات انجام گرفت و تا كارخانه نمك پيش رفتيم. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha