کارگاه داستان‌نویسی یا کلاس کنکور؟

محمدرضا گودرزی می‌گوید در گذشته بیش‌تر کارگاه‌های داستان‌نویسی به داستان‌خوانی نویسندگان در جمع اختصاص داشت اما این روزها کارگاه‌ها جنبه آموزشی پیدا کرده‌اند.

محمدرضا گودرزی می‌گوید در گذشته بیش‌تر کارگاه‌های داستان‌نویسی به داستان‌خوانی نویسندگان در جمع اختصاص داشت اما این روزها کارگاه‌ها جنبه آموزشی پیدا کرده‌اند.

این نویسنده در گفت‌و‌گو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره کارگاه‌های داستان‌نویسی گفت: این‌که فکر کنیم کسی که داستان نوشتن بلد نیست می‌تواند با حضور در کارگاه‌ها این کار را یاد بگیرد، غلط است. هیچ کارگاهی نمی‌تواند داستان‌نویس بیرون بدهد، اما اصل کارگاه این است که فرد داستانش را بنویسد و مدرس به او نکات لازم را درباره کارش بگوید؛ بنابراین مدرس کمک‌کننده است نه تعیین‌کننده.

او درباره ذاتی یا اکتسابی بودن داستان‌نویسی اظهار کرد: به نظرم این موضوع پنجاه پنجاه است. چون یک نویسنده موفق هم باید داستان‌گوی خوبی باشد و هم داستان‌نویس خوبی. داستان‌گو بودن از دوران بچگی شکل می‌گیرد اما داستان‌نویسی به دانستن فنون این کار نیاز دارد و آموزش تکمیل‌کننده آن است. اگر کسی فقط اطلاعات داشته باشد و داستان بنویسد، حاصلش داستان‌های متوسطی می‌شود که شاید نتوان ایرادی از نظر تکنیکی به آن‌ها گرفت اما آنِ داستانی ندارند. اگر هم کسی شناخت کافی از عناصر داستان نداشته باشد، اثرش دچار مشکلات تکنیکی می‌شود.

گودرزی سپس درباره ویژگی‌هایی که مدرس کارگاه‌های داستان‌نویسی باید داشته باشد گفت: کسی که مدرس کارگاه می‌شود باید دو ویژگی داشته باشد؛ اول این‌که از عناصر و گونه‌های داستانی شناخت داشته باشد تا بداند هر گونه از داستان چگونه نوشته می‌شود و دوم این‌که خودش تجربه داستان نوشتن داشته باشد. این دو یکدیگر را تکمیل می‌کنند. اگر فقط اطلاعات مصنوعی و فرمولی آموزش داده شود، مشکل پیش می‌آید و اگر مدرس کارگاه فقط نویسنده باشد و از داستان‌نویسی اطلاعات کافی نداشته باشد، همه شبیه او می‌شوند چون فقط می‌تواند از تجربه‌های خودش بگوید.

او افزود: کارگاه‌ها باید با حساب و کتاب باشند. بعضی جاها ارتباط مهم است. گاهی مدرس اهلیت لازم را ندارد اما به دلیل ارتباط داشتن با رییس یا مسؤول یک مؤسسه مدرس می‌شود و یا این‌که مسؤول مؤسسه‌ بدون این‌که از معیارهای لازم برای تدریس شناخت کافی داشته باشد مدرس را انتخاب می‌کند.

نویسنده «اگه تو بمیری» سپس گفت: کسی که در کارگاه‌ها شرکت می‌کند باید شوق و ذوق نوشتن را داشته باشد چون داستان در نهایت در خلوت نویسنده نوشته می‌شود و در آن خلوت کسی نمی‌تواند به او کمک کند. نویسنده باید توانایی داشته باشد که ذهنیات را به نوشته تبدیل کند. خیلی‌ها شوق و ذوق نوشتن دارند اما بسیاری از نکات و تکنیک‌ها را نمی‌دانند. ما در کارگاه‌ها نمی‌گوییم کدام داستان‌ها بهترند اما سعی می‌کنیم به افراد کمک کنیم تا در همان گونه‌ای که انتخاب کرده‌اند موفق بنویسند.

او درباره آموزش دادن به نویسنده‌های آثار عامه‌پسند اظهار کرد: عامه‌پسندنویس‌ها ظاهرا چندان نیازی به کارگاه نمی‌بینند اما من یکی-دو دوره به بعضی از این نویسنده‌ها آموزش دادم و آن‌ها فهمیدند که خیلی چیزها را نمی‌دانند. این افراد معمولا غریزی می‌نویسند و با خواندن کتاب‌های عامه‌پسندِ یک نویسنده شبیه همان نویسنده کار می‌کنند. مخاطب این آثار هم بیش‌تر ترجیح می‌دهد درگیر احساسات شود و به همین دلیل همین سبک آثار را کافی می‌داند. من فکر می‌کنم اگرچه عامه‌پسندها هم باید آموزش ببینند اما ممکن است در آن صورت دیگر به آن معنا عامه‌پسند ننویسند. بهترین آثار ادبی باید ترکیبی از مخاطب فراوان و روش درست نویسندگی باشد. بهترین نویسنده کسی است که داستانش را طیف‌های مختلفی بخوانند. اگر عامه‌پسندها آموزش ببینند باید به این سو گرایش پیدا کنند اما گاه این اتفاق نمی‌افتد و آن‌ها چیزهایی را از دست می‌دهند. شاید به همین دلیل این افراد ترجیح بدهند آموزش نبینند.

این نویسنده در ادامه درباره کسانی که پس از حضور در یک کارگاه چندماهه کتاب منتشر می‌کنند، گفت: این بدترین کار است. کار باید جا بیفتد. من کارگاه را جمع‌خوانی می‌دانم و فکر می‌کنم باید راجع به کارهای مختلف صحبت شود و افراد تجربه‌های‌شان را با هم در میان بگذارند. این کار بیش از دو - سه سال زمان نیاز دارد و البته نویسنده تا زنده است از این جمع‌ها بی‌نیاز نیست. نویسندگان بزرگی مانند همینگوی، آستوریاس و... نیز همیشه در حال داستان‌خوانی در جمع نویسندگان بودند. کسانی که در چاپ آثارشان شتاب‌زده عمل می‌کنند معمولا بعد از چند سال پشیمان می‌شوند. کار باید جا بیفتد و ذهن نویسنده قوام پیدا کند.

گودرزی همچنین با اشاره به کارگاه‌های هوشنگ گلشیری گفت: آن‌ها هم جمع‌خوانی بودند. البته گلشیری کارگاه‌های نویسندگی هم داشته که من نرفته‌ام اما جلسات او در کارنامه و... جمع‌خوانی بود. الآن هم بعضی از کارگاه‌ها به آن کارگاه شباهت دارند، اما کارگاه‌ها بیش‌تر آموزشی شده‌اند. آن موقع کارگاه بیش‌تر شامل در اختیار دیگران قرار دادن تجربه‌ها بود. حالا می‌خواهند بیاموزانند. مخالفان کارگاه‌ها که می‌گویند از کارگاه‌های داستان‌نویسی نویسنده درنمی‌آید، نقدشان به همین جنبه است، که به نظر من نقد درستی است. کارگاه‌هایی که آموزش داستان‌نویسی می‌دهند و به صورت تضمینی مثل کنکور می‌خواهند نویسنده تربیت کنند، موفق نیستند.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۳ تیر ۱۳۹۳ / ۰۰:۵۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 93042313107
  • خبرنگار :