به گزارش ایسنا، با افزایش امید به زندگی در ایران و جهان، شمار سالمندانی که با بیماریهای مزمن و ناتوانکننده روبهرو هستند رو به رشد است. آلزایمر یکی از مهمترین این بیماریها است که به دلیل صعبالعلاج بودن، خانوادهها، نظام سلامت و پرستاران را درگیر چالشهای جدی میکند. سالمندان مبتلا اغلب با مشکلات شناختی، رفتاری، حرکتی و روانی روبهرو هستند و همین موضوع کیفیت زندگی آنها را به شدت کاهش میدهد. با افزایش سن، بار بیماری دو برابر میشود و ناتوانیها بیشتر نمایان میگردد و این وضعیت هزینههای درمان و مراقبت را بالا میبرد. این شرایط در سراسر جهان و البته ایران، سیاستگذاران حوزه سلامت را با سوالهای مهمی درباره چگونگی بهبود کیفیت زندگی سالمندان روبهرو کرده است. در چنین بستری است که توجه به روشهای مراقبتی جدید ضرورت پیدا میکند، زیرا مراقبت در خانه سالمندان زمانی مؤثر است که آرام، انسانی و هماهنگ با نیازهای جسمی و عاطفی بیمار انجام شود.
در کنار چالشهای عمومی سالمندی، مسئله اصلی در آلزایمر این است که فرد توانایی بیان نیازهای خود را از دست میدهد و وابستگی او به مراقبان افزایش مییابد. مراقبان نیز اغلب با فشار روحی و جسمی زیادی مواجه میشوند و این شرایط میتواند کیفیت مراقبت را تحت تأثیر قرار دهد. بسیاری از این بیماران در مراکز نگهداری سالمندان بستری هستند، اما همه این مراکز امکانات یا نیروی آموزشدیده کافی برای مراقبت تخصصی ندارند. از این رو روشهایی که از لمس انسانی، آرامش محیط، فعالیتهای ساده و لذتبخش و ارتباط صمیمانه استفاده میکنند اهمیت پیدا میکنند. مراقبت ناماسته یکی از این روشها است که بر ایجاد محیطی آرام، تجربیات حسی و توجه دقیق به نیازهای عاطفی و جسمی سالمند تمرکز دارد. هدف آن این است که بیمار نه تنها مراقبت شود بلکه احساس امنیت، حضور و ارتباط را تجربه کند، احساسی که در بسیاری از موارد در روندهای معمول مراقبتی نادیده گرفته میشود.
رفعت رضاپور نصرآباد، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران، همراه با پژوهشگرانی از دانشگاه آزاد اسلامی آباده، دانشگاه علوم پزشکی جهرم، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، گروه پرستاری سلامت جامعه، شیرخوارگاه ولی عصر شیراز و دانشگاه علوم پزشکی فسا، تحقیقی را در این خصوص انجام دادهاند. آنها در این مطالعه به آثار استفاده از مراقبت ناماسته بر سالمندان مبتلا به آلزایمر پرداختند و نشان دادند که این نوع مراقبت میتواند کیفیت زندگی این گروه را افزایش دهد.
در این مطالعه نیمهتجربی، ۲۵ سالمند مبتلا به آلزایمر که در یک مرکز مراقبت پرستاری نگهداری میشدند، شرکت داشتند. کیفیت زندگی آنها پیش از مداخله با پرسشنامه مخصوص مرحله آخر دمانس سنجیده شد. سپس همه سالمندان به مدت چهار ماه و هر روز هفته، مراقبت ناماسته را از سوی مراقبان آموزشدیده دریافت کردند. پس از پایان این دوره، کیفیت زندگی دوباره با همان پرسشنامه ارزیابی شد. پرسشنامه شامل ۱۱ موضوع مختلف مرتبط با وضعیت روانی، جسمی و اجتماعی بیمار بود و تغییرات آن نشان میداد این روش تا چه اندازه توانسته است شرایط سالمندان را تغییر دهد.
نتایج این مطالعه که در «فصلنامه علوم پزشکی صدرا» وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز منتشر شدهاند، نشان دادند که میانگین نمره کیفیت زندگی قبل از مداخله ۴۵ بود و پس از اجرای مراقبت ناماسته به حدود ۷۲ رسید. این تغییر چشمگیر نشان میدهد که یک روش ساده مبتنی بر آرامش و ارتباط انسانی میتواند تأثیر قابل توجهی بر وضعیت بیماران داشته باشد. تقریباً همه شاخصهای مربوط به کیفیت زندگی در این سالمندان پس از دوره مراقبت بهتر شد و این نشان میدهد که نیاز به چنین روشهایی در مراکز نگهداری سالمندان بسیار جدی است.
پژوهشگران تاکید کردند که مراقبت ناماسته میتواند ابعاد مختلف زندگی بیماران را تحت تأثیر قرار دهد، از کاهش استرس و درد گرفته تا افزایش تعامل اجتماعی و بهبود ارتباط با مراقبان. این تغییرات نه تنها در رفتار بیمار نمود پیدا میکند بلکه کار مراقبان را نیز آسانتر میسازد، زیرا ارتباط مؤثر باعث کاهش بیقراری و اختلالات رفتاری میشود.
طبق اطلاعات تکمیلی مطالعه، برنامه مراقبت ناماسته پیش از این در کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان، استرالیا و یونان با موفقیت اجرا شده و در بسیاری از مطالعات تأثیر مثبت آن تأیید شده است. این روش با ایجاد محیط آرام، استفاده از تحریک حسی و ایجاد لحظههای آرام و معنادار برای بیمار، به او کمک میکند ارتباط بهتری با محیط برقرار کند و احساس امنیت بیشتری داشته باشد.
در نهایت، بایستی به این موضوع اشاره کرد که طبق پیشبینیها، شمار مبتلایان به آلزایمر در ایران و جهان رو به افزایش است و در ایران هماکنون بیش از ششصد هزار نفر با این بیماری زندگی میکنند. بنابراین توسعه روشهایی مانند مراقبت ناماسته میتواند نقشی مهم در آینده نظام سلامت ایفا کند.
انتهای پیام


نظرات