وايسا دنيا من ميخوام پياده شم

بس كه با سنگ زسختي دل من يكرنگ است*** سنگ بر شيشه ي من، شيشه زدن بر سنگ است

<<عاقبت مدرسه نرفتن>> <<گرپادشاه عالمي ، بازهم گداي مادري>> <<نمره بيست کلاسو نمى خوام>> <<دلبرا دل به تو دادم که به من دل بدهي دل ندادم که به من ساندوچ و دلمه دهي!>> <<پشت يکي از اين ماشينها يک شعر ديدم که خيلي جالب بود. نوشته بود: تند رفتن که نشد مردي / عشق است که برگردي.>>

" بوق نزن...دنده هوايي ندارم"

دارا که باشي ،سارا خودش مي آيد.

1-از مرگ نمي ترسم ولي از راننده زن مي ترسم. 2-در بيابان رانندگي کار من است از کسي باکي ندارم چون خدا يار من است

سلطان غم مادر!!!!

يزيد بزنم توي دهنت؟!

هيچ مي داني چرا گه گاه توفان مي شود؟ لحظه جنگيدن عباس اکران مي شود

عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو......خوب و بد مي‌گذرد واي بحال من و تو

ميخوام يه قصري بسازم پنجره هاش ابي باشه من باشم و تو باشي و يک شب مهتابي باشه

درحقيقت مالک اصلي خداست .....اين امانت چندروزي دست ماست

فقط سپاهان

ما چتيم، تو چته؟

عاشق هرکي شدم ازم شارج خواست

اگر دنيا مرد بود اسمش زن نبود

از ماست که بر ماست.

ما خانه بدوشان غم سيلاب نداريم عروس خيابان ، آهوي بيابان

رفيق بي کلک مادر

دنبالم نيا اسيرم ميشي

دوست آن باشد که روبرو گويد/نه مثل شانه پشت سر مو به مو گويد

چه سرنوشت غم انگيزي که کرم پيله ابريشم تمام عمر قفس مي بافت ولي به فکر پريدن بود

آروم ميروم به پيچ جاده زندگي تا سقوط نکنم به دره مشکلات

ما از آن پاکدلانيم که ز کس کينه نداريم/يک شهر پر از دشمن و يک دوست نداريم

من آهوانه به بندم، مرا ضمانت كن

حلالم کن عمه

هرچه کني به خود کني ....گرهمه نيک و بد کني

ببخشيد پشتم بشماست

ژيان کوچکترين ساندويچ من است!

چراغ ظلم ظالم تا سحرگاهان نمي‌سوزد....اگر سوزد شبي سوزد، شب ديگر نمي‌سوزد

كفر نعمت حسرت ات افزون كند.

نيا مي خورمت

يا علي گفتيم و قسط آغاز شد....

عشقم تو کجايي؟

خدا همين جاست نيازي به سفر نيست

ما اهل دليم اشاره را ميفهميم

چه تلخ است بابغض بنويسي باخنده بخوانند...

آخه چي مي گي عمو؟

فلفل نبين چه ريزه

ياشاسين وطن

بشنو از ني چون شکايت مي کند

ماهي قرمزي که قلبم بود مرد و آروم روي آب اومد

مي توان آيا به دل دستور داد؟

پسته بي مغز چون لب وا کند رسوا شود

از پشت زدن کار نامردان بود

با رويش ناگزير جوانه ها چه مي کنيد؟

به خدا کافر اگر بود دلش به رحم آمده بود

گرچه درب و داغانيم ولي فرمان به جاده نسپرده ايم

مواظب باش نيسان قرمز عموي نادان من است.

رفيق بي کلک بــــــــــاجنـــــــــاق.

لطفا آشغال رو ازشيشه ماشينت تو خيابون ننداز لطفا

فداي گريه بي منت مادر

از من رد نشو اين خواهش نيست! يک دستوره

رفتي و نگفتي روزي تو روياي کوير بودي

چرا رفتي؟ چرا من بي قرارم؟...

سکوتم از رضايت نيست

چه زخم ناتمومي چه سرنوشت شومي...

بي دوست زندگي مرگ است

چقدر ساده اي که هنوز فکر مي کني جنگ تمام شده است..

گفتم: غم تو دارم گفتا: برو ...!

گل که پشت و رو نداره!

به کسايي که پشت سرت حرف مي زنند اهميت نده , اونا به همونجا تعلق دارند , پشت سرت .

تا خوب نشيم خوب نميشه

خدايا آرامش عطا فرما

ناز پرود تنعم نبرد راه بدوست * عاشقي شيوه رندان بلا کش باشد افتادگي آموز اگر طالب فيضي * هرگز نخورد آب زميني که بلند است

بوق بوق نکن سالار خسته اس خوابيده !

مي نوشتم: کاش من هم نمي فهميدم

خفاش خون اشام

عاقبت دنبال سواد رفتن

گر پادشاه عالم باشي باز هم گداي مادري

رفيق بي‌کلک مادر :))

اينو امروز پشت يه کاميون حمل اثاثيه ديدم : همه دنبال يار ، منم دنبال بار !

کاش هيچوقت به دنيا نميومدم

باپوزش تاحالا توجه کرديد پشت کاميونها همين جملات نوشته ولي داخل غالب کانيونها چند تاعکس هنرپيشه هاي هندي وترانه هاي...

اگه جهنم بعد از مرگه ، چرا حالا مي سوزم .

1=2-1

هيچ کس همراه نيست - تنهاي اول

حاضرم هزار سال دربيابان باشم ولي محتاج نامردان نشم

پشت يک ماشين مدل بالا نوشته بود عاقبت فرار از مدرسه

آدمي حـســــــرت سرگردونه...

سلام دنبالم نيا آواره ميشي !

تنها نبودم حتي يک دقيقه/ با تنهايي که بهترين رفيقه

دلم گرفته زينجا هوس سفر نداري ....

به يکتايي قسم يکتاست عباس

با اجازه تون مي نوشتم آدميت وانسانيت يادت بخير

اگه بابا داشتم اينجوري نميشد...اگه بابام پول داشت اصلا" اينجوري نميشد.

سفر يعني من و گستاخي من هميشه رفتن و هرگز نماندن

خريد "ضايعات" بهانه است کوچه کوچه شهر را مي گردم تا تو را پيدا کنم...

سوداگران در شکل دوست...

ولم کن برم! دنبالم نيا! گفتم نيا!

اگر جهنم فرداست ، چرا حالا مي سوزم . . .

1-منمشتعلعشقعليمچهکنم 2-من از بيگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد آن آشنا کرد 3-رانندگي من چگونه است؟1-خوب2-متوسط 3-بد؛گزينه مورد نظر را به اين شماره پيامک نماييد.

عاقبت خاک گل کوزه گران خواهي شد

آزادي گوهر است

اينجا به جز دوري تو چيزي به من نزديک نيست

زندگي من کرايه رضا صادقي رو حساب ميکنم وايستا ما ميخايم پياده شيم

فکر کردي من از اوناشم که پشت ماشينم چيز مينويسم!

بر سر در قلبم نوشتم ورود عشق ممنوع ولي تو آمدي و گفتي سواد ندارم

هيچ مسئوليتي در جهان بزرگتر از انسان بودن نيست .

غم عشقت بيابون پرورم کرد

نيم كيلو باش و مرد باش

چه خوش است حال مرغي که قفس نديده باشد چه نکوتر آنکه مرغي ز قفس پريده باشد

عاقبت مشروطي

اميدم خداوند ديارم نهاوند

لطفا سکوت!

اينجوري نگام نكن ميشكنه شيشه دلم

بار حمالان به دوش خود کشيدن ننگ نيست زير بار منت نامرد رفتن مشکل است

67 نفر کشته در هر روز! اينو من نميگم آمار ميگه! حالا اگه دوست داري سبقت بيجا بگير داداش!