مجتبی کوهیمقدم
برای دسترسی به اخبار قدیمیتر، در منوی مربوطه سال و ماه را محدود کنید.
-
سه روایت از شهادت یک فرمانده
کمی که جلوتر رفتیم با چند نفر دیگر مواجه شدیم که متوجه شدیم عراقیها هستند و سریع دور زدیم که برگردیم با اون دو نفر روبرو شدیم و تازه متوجه شدیم اسلحه هم دارند و شروع به تیراندازی کردند و حاج ناصر یک «آخ» گفت.