محمدعلی فروغی
-
/دروازه تاریخ/
تحمیل فراقانونی کردن سلطنت در قانون اساسی
اصلاحاتی که محمدرضا شاه پهلوی برای اعمال آنها در قانون اساسی مشروطه دنبال میکرد، بالاخره در دومین ماه از اولین فصل سال ۱۳۳۶ به این قانون دیکته شد. مهمترین تغییر اعمال شده در قانون اساسی مشروطه به این شرح بود «فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است، بدون اینکه هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقیف نماید. در قوانین راجع به امور مالیه مملکت که از مختصات مجلس شورای ملی است، چنانچه اعلیحضرت پادشاه تجدیدنظر لازم بدانند برای رسیدگی مجدد به مجلس شورای ملی ارجاع مینمایند.»
-
انتخابات در آئینه فرهنگ و هنر/۳
مجلس برای مردم؛ مردم برای مجلس
در کتاب «حقوق اساسی، یعنی آداب مشروطیت دول»، نام مردم و نمایندگان همواره در کنار هم آمده که انعکاسی از اهمیت همراهی سیاستمداران و مردم است. مردم و مجلسیها بدون تردید در درازنای تاریخ هرگاه به هم پشت کردهاند، از مسیر رسیدن به اهداف، مقاصد و آرمانهای خویش اگر خارج نشده باشند، قطعاً دور شدهاند.
-
/دروازه تاریخ/
مانع ستاندن سلطنت از خاندان پهلوی
محمدعلی فروغی یکی از معدود شخصیتهای فرهنگی عصر قاجار و پهلوی است که عامل به وجود آورنده سه حادثه بزرگ تاریخی در ایران بود. او در سقوط سلسله قاجار و به سلطنت رسیدن رضا پهلوی و همچنین مقاومت در برابر حاکمان انگلیس و جلوگیری از سلب سلطنت از خاندان پهلوی نقش حیاتی داشت. به اصرار او پادشگاهی انگلستان پذیرفت سلطنت از رضا به محمدرضا پهلوی منتقل شود.
-
/دروازه تاریخ/
چگونه یک اشغالگر از ایران اخراج شد؟
حضور کارشناسان آلمانی در ایران بهانه به دست متفقین داد تا با تهاجم گسترده زمینی و هوایی و دریایی، جنوب و شمال ایران را در هم بکوبند و با عزل و اخراج رضا شاه از سلطنت به قیمت قتل و غارت مردم از ایران پل پیروزی بسازند تا بر دشمن نازیِ خود و دول متحد غلبه کنند.
-
فرجام تاریکخانه «بیداری»
چراغِ لژ فرانسوی «بیداری» به فاصله دو ماه از مرگ مظفرالدین شاه در زمستان ۱۲۸۵ و در اوائل سلطنت محمدعلی شاه با عضوگیری از دربار و چهرههای سرشناس فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی روشن شد، اما در پی کودتای سوم اسفند سید ضیاءالدین طباطبایی و رضا خان میرپنج در سال ۱۲۹۹ به تدریج رو به خاموشی گذاشت و در سال ۱۳۰۲ به کلی از فروغ افتاد.
-
مرگ در بازگشت به غربت
سرنوشت پادشاهی که در قسمنامه پادشاهیش که از رادیو ایران پخش شد، بر خلاف وعدهای که رو به نمایندگان ملت در مجلس شورای ملی داد و گفت «من خداوند قادر متعال را گواه گرفتهام به نام کلام الله مجید و به آنچه نزد خدای محترم است قسم یاد میکنم که تمام هم خود را مصروف حفظ استقلال ایران کنم.» رفتار کرد و بعد از ۳۷ سال سلطنت، آواره مصرُ مراکشُ باهاماُ مکزیکُ نیویورک و تگزاس آمریکاُ و باز برگشتن به مصر شد و یک روحانی شیعه عراقی بر جسدش نماز میت خواند.
-
تذلیل سلطان در غربت
به جز ۱۶ سال اول زندگیش که به کودکی و نوجوانی گذشت بقیه عمرش را در نظام و سلسله مراتب نظامی گذراند. با خصوصیات اخلاقی و نظامی که از خود نشان داد مورد توجه پادشاهی انگلیس قرار گرفت و با همپیمانیِ سید ضیاءالدین طباطبایی، دودمان آغا محمدخان قاجار را پس از ۱۲۹ سال حمکرانی، بازنشسته کرد و خود نیز پس از چهار سال وزیر جنگی، دو سال نخستوزیری و ۱۶ سال پادشاهی، تبعید و تذلیل شد.