كساني كه اعتقاد دارند نويسنده فقط بايد از تجربياتش بنويسد و نمي‌تواند به دنياي خارج از تجربه برود، تخيل نويسنده را دست كم مي‌گيرند. به گزارش ايسنا، فيروز زنوزي جلالي در جلسه‌ي اول نقد رمان « نيمه غايب » اثر حسين سناپور كه در حوزه هنري برگزار شد، گفت: وقتي نويسنده، نوشتن داستان را آغاز مي‌كند، جدالي بين او و طرح داستان در مي‌گيرد. گاهي طرح داستان خوب و قوي است كه نويسنده را ضربه مي‌كند و نويسنده از عهده آن برنمي‌آيد؛ اما امروز ديگر طرح خوب و بد نداريم و يك قلم توانا مي‌تواند از يك موضوع ساده شاهكار بسازد. اشكالي كه ادبيات ما دارد اين است كه ما سعي داريم از همه چيز بگوييم، در نتيجه از هيچ چيز نمي‌گوييم؛ در حالي كه در آثار بزرگ لحظه‌ها و موقعيت‌هاي كوچك، تحليل مي‌شوند. متاسفانه در جامعه ما نويسندگي شغل دوم است؛ به اين دليل آثار، نقد مناسب و خواننده خوب كم است. خوانندگان سهم تفكر خود را در نظر نمي‌گيرند و همه چيز را آماده مي‌خواهند به طوري كه اگر در متن با مشكلي مواجه شوند، عصباني مي‌شوند. زنوزي جلالي درباره رمان نيمه غايب گفت: سناپور در اين رمان وارد دنياي زنانه شده و موفق شده است، لايه‌هاي شخصيتي زن را به خوبي بيان كند. بستر و فكر اصلي رمان قوي نيست و موضوع از همان داستان‌هاي ژورناليستي است. اما اين اثر در عمق، سرگشتگي نسل امروز كه بين سنت و تجدد معلق است را بيان مي‌كند. يك نسل بي‌هويت سرگشته كه نمي‌داند چه مي‌خواهد. زنوزي جلالي درباره انتخاب نام اين رمان گفت: در رساله‌ي « ضيافت » افلاطون آمده كه انسان در آغاز صاحب دو چهره با چهار دست و چهار پا بوده است يعني يك انسان هم مذكر و هم مونث بوده است كه بعد از هم جدا مي‌شوند و به شكل امروز در مي‌آيند؛ پس از آن هر كس به دنبال نيمه غايب خود است و نيمه غايب سناپور همين است. البته جان اثر نيمه غايب نيست، بلكه افرادي هستند كه هويت خود را گم كرده‌اند. منتقد رمان نيمه غايب گفت: نويسنده داستان را در پنج فصل نوشته است كه در فصل اول تمام داستان بيان مي‌شود و در فصل‌هاي بعد مسائلي كه در فصل اول گفته شده است، به‌طور جزيي و از زواياي مختلف نوشته شده است كه اين امر باعث شده است؛ بعد از فصل اول داستان كشمكش لازم را نداشته باشد، زيرا خواننده در فصل اول از كل موضوع آگاه شده است و سرنوشت شخصيت‌هاي داستان را مي‌داند. زنوزي جلالي درباره زمان و مكان اين رمان گفت: زمان در اين رمان شكسته شده و گاهي به عقب بر مي‌گردد. نويسنده به مكان بعد داده است و داستان بيشتر با يك مكان سه بعدي بيان مي‌شود. نويسنده از محيطي مي‌گويد كه كاملا به آن آشنايي دارد و نشان مي‌دهد كه در محيط داستان حضور داشته و آن را لمس كرده است. ميدان ماجراي داستان دانشگاه است و نويسنده هم دانشگاه را به خوبي مي‌شناسد. اين كار تازه‌اي است كه محوريت رويدادهاي داستان به دانشگاه بر مي‌گردد. و تاكنون در ادبيات و داستان ميدان رويدادها دانشگاه نبوده است. گفتني است، جلسه دوم نقد رمان « نيمه غايب » ساعت 17 روز سه شنبه 11 ارديبهشت ماه جاري در سالن همايشهاي ادبي حوزه هنري واقع در تقاطع خيابان‌هاي حافظ و سميه برگزار مي‌شود. انتهاي پيام