بازخواني واقعهي هفت تير از زبان يكي از بازماندگان اين واقعه* شهيد بهشتي نخبهپرور بود تمام شهداي هفت تير شهادت نامه امضا كرده بودند
«بهشتي هيچگاه از خودش دفاع نميكرد و ميگفت من وقت دفاع از خويش را ندارم بلكه زمانه خودش همه چيز را مشخص ميكند.»
دكتر محمدحسن اصغرنيا يكي از جانبازان و بازماندگان واقعهي هفتم تير و مديرعامل موسسهي جانبازان هفتم تير (جهت) در سالروز اين واقعهي دلخراش با اين جمله در وصف شهيد بهشتي گفت و گوي خود را با خبرنگار سرويس تاريخ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، آغاز كرد و افزود: «هنوز هم ميبينم كه حتي برخي افراد صاحب نام بر مزار شهيد دكتر بهشتي حاضر ميشوند و از وي طلب عفو و بخشش ميكنند و ميگويند سيد به واسطهي همه تهمتهاي نابهجايي كه در حق تو روا داشتيم از ما راضي باش.»
وي با يادآوري اينكه شهيد بهشتي ابتدا توسط منافقين ترور شخصيتي شد و و بعد از ناكام ماندن توطئهها او را ترور فيزيكي كردند،اظهار داشت:«به نظر من مردم در آن برهه تحت تاثير تبليغات دشمنان قرار گرفتند و در داوري و قضاوت نسبت به مرحوم بهشتي جانب اعتدال را نگاه نداشتند وايشان را متهم به انحصارطلب و سرمايهدار بودن كردند اما من تصور ميكنم اين نيز از عظمت و بزرگي شخصيت مرحوم بهشتي بود؛ چرا كه ايشان به خاطر صداقت، صراحت و لياقتي كه داشتند همواره از ديگران بزرگتر و رفيعتر بودند و هرچه بزرگتر باشي بيشتر سيبل تهاجمات قرار خواهي گرفت.»
مديرعامل موسسهي جانبازان هفتم تير (جهت) با بيان نمونهاي از لياقتهاي شهيد بهشتي در دوران انقلاب و بعد از آن اظهار داشت:« شهيد مظلوم دكتر آيتالله بهشتي در هر جمعي كه قرار ميگرفت وزنهاي محسوب ميشد و به نوعي همهي نگاهها به وي معطوف ميشد. به عنوان مثال همانطور كه ميدانيد رييس مجلس خبرگان اول كه جهت بررسي و ايجاد قانون اساسي تشكيل شد، آيتالله منتظري بود ولي عملا تمامي مجالس توسط مرحوم بهشتي اداره ميشد و تصويب و نوشتار متن قانون بيشتر بر عهدهي وي بود.»
اصغرنيا درتبيين شخصيت علمي شهيد بهشتي نيز گفت: « يكي از مباحث دشوار در فقه بحث ارث است؛ چرا كه هم بايد به مسايل فقهي آن آگاه بود و هم بايد مباحثي از رياضي را كه در ارتباط با اين بحث است را واقف بود. من از سه نفر از مجتهدين شنيدم كه ميگفتند ما جهت رفع اشكالات و شبهات بحث ارث سه ماه به اصفهان ميرفتيم تا از درسهاي مرحوم بهشتي در اينباره استفاده كنيم. مرحوم دكتر آيتالله بهشتي بسيار آگاه به مسايل و مباحث روز و همواره به فكر انتقال آنان خصوصا به نسل جوان بود و ميگفت" من اگر لازم باشد لباس و عباي طلبگي را از تن در ميآورم و حتي روي سن سينما ميروم تا براي جوانان از ايدئولوژي اسلام بگويم".»
وي در ادامه به برشمردن خصوصيات اخلاقي شهيد آيتالله بهشتي پرداخت وافزود: «شهيد بهشتي براي افراد احترام عملي قائل بودند. يعني وقتي جواني را ميديد سعي ميكرد حرفش را گوش دهد و راهحل براي آنها ارايه كند. با مردم عادي كه چنين بود با خانواده نيز همين رفتار را داشت. وقتي از آلمان بازگشت در اصفهان يك سخنراني داشت و در آنجا ابتدا از همسرش تشكر كرد و گفت" اگر ايشان نبودند من در كارهايي كه در اروپا كردم هيچگاه موفق نبودم." علاوه بر آن مرحوم بهشتي اصلا اهل خودنمايي نبود. در همان كتابهاي تعاليم ديني كه در قبل از انقلاب تاليف شده بود نامش اصلا درج نشده بود در صورتي كه مرحوم بهشتي به همراه دكتر باهنر و گلزاده غفوري يكي از اصليترين مولفين آن كتابها بود.»
وي اضافه كرد:« شهيد بهشتي نخبهپرور بود، نه نوچهپرور و بسيار از روابط نوچهپروري و مريدبازي متنفر بود و شايد يكي از دلايل آنكه آنقدر مورد تهاجم قرار گرفت همين ويژگي اخلاقيش بود. مرحوم بهشتي هم از جانب برخي هملباسيها و دوستان ناآگاهش مورد انتقاد قرار گرفت و هم از جانب كساني كه منافعشان به خطر افاتده بود و دشمنان خارجي. با اين حال مرحوم بهشتي هيچگاه از مدار اعتدال خارج نميشد. »
وي در ادامه با يادآوري خاطرهاي از ايام حيات شهيد بهشتي گفت:« خاطرم هست قرار بود از طرف قوهي قضاييه نمايندهاي معرفي شود براي اداره صدا و سيما؛ چرا كه آن زمان مديريت صدا و سيما شورايي بود. شهيد سيد حسن شاهچراغي نمايندهي دامغان تعريف ميكرد مرحوم بهشتي شخصي را معرفي كردند ما به ايشان گفتيم آقاي بهشتي اين شخص را كه شما معرفي كردهايد وقتي دانشجويان پيرو خط امام سفارت آمريكا را گرفتند در آنجا دنبال سندي عليه شما ميگشت. مرحوم بهشتي با لبخندي پاسخ داد "اي كاش ايشان سندي را عليه من مييافتند تا مردم مرا طرد ميكردند باز با همهي اين اوصاف من فكر ميكنم بهتر است همان فرد مورد نظر نماينده ما در صدا و سيما باشند."»
وي عدالت و انصاف را يكي ديگر از ويژگيهاي ممتاز اخلاقي مرحوم بهشتي دانست و افزود: «وقتي بنيصدر از كشور با آن وضعيت فرار كرد نيروهاي امنيتي همسر بنيصدر و خانم سودابه سديفي مشاور بنيصدر را دستگير كردند و به به شهيد بهشتي گفتند آقاي بهشتي مژده، اگر بنيصدر فرار كرد ما همسر و مشاور او را دستگير كرديم. ايشان اتفاقا ناراحت شدند و گفتند اگر بنيصدر خيانت كرده است همسر و مشاور او چه گناهي دارند. از اين رو ايشان به عنوان بالاترين مقام قضايي كشور خود دستور آزادي آنان را صادر كرد. اين حد از انصاف واقعا بينظير است؛ چرا كه بنيصدر با مرحوم بهشتي بسيار مشكل داشت. ولي با اين حال مرحوم بهشتي با اين مساله كاملا منصفانه برخورد كرد و يا در آن ماجراي اختلاف آقاي مصباح با مرحوم شريعتي مرحوم بهشتي صريحا گفت "بنده هيچ حرفي عليه دكتر شريعتي نخواهم گفت و ادامهي همكاريمان در مدرسه حقاني ديگر مربوط به نظر خود شماست."»
مشاور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در ادامه با اشاره به دقت ديپلماتيك شهيد بهشتي گفت: «شهيد بهشتي معتقد بود جاذبه در حد اعلي و دافعه در حداقل و از اين رو سعي داشت جمهوري اسلامي تا جايي كه امكان دارد با افراد مختلف و كشورهاي گوناگون ارتباط داشته باشد. وي بسيار در استخدام كلمات دقت ميكردند و هنر مذاكره و ديپلماسي را به غايت بلد بود تا جايي كه ميتوان از اين شهيد در اين مساله درس گرفت.»
اصغرنيا در بخش ديگري از گفت و گوي خود با خبرنگار ايسنا به بازخواني واقعهي 7 تير پرداخت و يادآور شد:« تاريخ يكي از منابع معرفت انسانهاست. معمولا هر حادثهاي حداقل بايد 50 سال از آن بگذرد تا بتوان قضاوت منصفانهاي دربارهي آن داشت. حادثهي هفتم تير امسال 25 ساله ميشود. اين واقعه يكي از استثناييترين حوادث تاريخي جهان است؛ چرا كه در هيچ جاي جهان چنين اتفاقي نيافتاده است. تا يكباره صد نفر از مسوولان يك كشور شهيد و مجروح شوند، 27 نمايندهي مجلس، 4 وزير و 26 نفر از معاونين و استانداران و در راس آنان رييس قوهي قضاييه وقت( دكتر آيتالله بهشتي) شهيد شوند.»
وي تاكيد كرد:« براي تحليل هر حادثهي تاريخي بايد دو عنصر زمان و مكان را در نظر گرفت. از اين رو شناخت سال 1360 يعني زمان واقعهي حادثهي هفتم تير ضروري به نظر ميرسد. در آن زمان جمهوري اسلامي هنوز سه ساله هم نشده بود. از طرفي حزب جمهوري اولين نهاد مدني تشكيل شده بعد از پيروزي انقلاب بود. (22 بهمن انقلاب پيروز شد و 29 بهمن نيز پنج نفر از اعضاي موسس حزب اعلام موجوديت حزب جمهوري اسلامي را اعلام كردند) مرحوم بهشتي دبيركل حزب، آيتالله موسوي اردبيلي مسوول عقيدتي و ايدئولوژيكي، آيتالله خامنهاي مسوول تبليغات، شهيد باهنر مسوول آموزش حزب و آقاي هاشمي نيز از اعضاي اوليه تشكيل حزب جمهوري بودند.»
اين بارماندهي حادثهي هفت تير ادامه داد :« ما در آن زمان هم با بحرانهاي خارجي مواجه بوديم و هم با مشكلات و معضلات داخلي. بزرگترين بحران خارجي در آن زمان جنگ تحميلي بود و بزرگترين مشكلات داخلي ترورها و اختلافات بين قواي سهگانه به واسطهي حضور بنيصدر بود. در ضمن آنكه امام نيز براي اداره جنگ فرماندهي كل قوا را به او واگذار كرده بود. اما او همواره با اظهارات و اقدامات خويش در داخل مشكلآفرين ميشد. به عنوان مثال آن زمان رجايي نخستوزير بود ولي هركسي را براي وزارت معرفي ميكرد او قبول نميكرد. در مجموع آن زمان كشور از داخل بسيار متشنج شده بود و امام(ره) دستور داده بود براي آرامتر شدن اوضاع هيچيك از روساي سهگانه قوا سخنراني يا مصاحبهاي نداشته باشد.»
وي افزود:« آقاي هاشمي رفسنجاني رييس مجلس و مرحوم دكتر آيتالله بهشتي به عنوان رييس قوهي قضاييه به اين دستور امام(ره) پايبند بودند اما در مقابل بنيصدر به عنوان رييسجمهور به اين شهر و آن شهر براي سخنراني ميرفت تا اينكه نمايندگان مجلس از حق قانوني خود يعني عدم لياقت سياسي رييسجمهور استفاده كردند و بنيصدر را عزل كردند و اين حكم با تاييد امام(ره) عملي شد. بعد از اين ماجرا شوراي رياست جمهوري تشكيل شد و همهي كساني كه جبهه متحد ضدانقلاب بودند زير چتر بنيصدر رفتند تا اينكه در 30 خرداد 60 مجاهدين خلق اعلام جنگ مسلحانه كردند.»
صغرنيا با اشاره به حادثهي ششم تير، (بمبگذاري در محل سخنراني مقام معظم رهبري آيت الله خامنهاي)،خاطرنشان كرد:«درآن مقطع زماني در داخل نيز حجم ترورها گسترش يافته بود؛ به طوري كه دقيقا يك روز قبل از واقعهي هفتم تير در محل سخنراني آيتالله خامنهاي بمبي در ميكروفنشان تعبيه كرده بودند. فرداي اين حادثه نيز در محل حزب جمهوري برنامه هفتگي تحليل اوضاع كشور بود. حزب جمهوري آن زمان نقش تعيينكنندهاي داشت. ما در حزب هر هفته يكشنبهها جلساتي داشتيم كه بعد از نماز مغرب و عشا آغاز ميشد. در هر جلسه نيز دستور جلسه مشخص بود و دستور كار جلسه شب حادثه بحث تورم بود كه قرار بود آقاي كاظم پوراردبيلي به همراه معاون وزارت بازرگاني اين بحث را ارايه دهند»
وي ادامه داد:« اما مرحوم بهشتي به ناظم جلسه آقاي رحمان استكي نمايندهي شهركرد در مجلس پيشنهاد كرد كه اگر دوستان اجازه دهند موضوع مهمي است كه بايد آن را مطرح كنند بعد از رايگيري قرار شد شهيد بهشتي صحبت كنند و ايشان اوضاع و شرايط كشور را تشريح كردند و از موقعيت حساس آن ايام گفتند و عنوان كردند ما در حزب فرد مشخصي را براي كانديداتوري رياست جمهوري نداريم ولي خارج از حزب آقاي رجايي هستند كه گزينهي مناسبي براي تصديگري اين منصب هستند. انتهاي صحبتهاي مرحوم بهشتي بود كه بمبها منفجر شد و آن حادثهي تلخ و ناگوار پيش آمد.»
مديرعامل موسسهي جهت يادآور شد:« شهيد بهشتي در دبيرستان، معلم زبان انگليسي ما بود و سابقهي آشنايي من با وي به زمان تحصيلم بازميگردد. البته شهيد بهشتي مدير دبيرستان دين و دانش هم بود. اين آشنايي ادامه يافت تا اينكه من در حزب جمهوري قائممقام شهيد دكتر باهنر و استاندار سمنان شدم و زمانيكه حادثهي هفتم تير پيش آمد 28 نفر زنده ماندند كه من يكي از آنها هستم و جالب آنكه همهي آنها كه ماندند و نمايندهي مجلس بودند روزهاي بعد با دست و پاي شكسته به مجلس رفتند تا مجلس از رسميت نيافتد.»
وي در ادامهي اظهاراتش شهداي هفتم تير را ديدهبانان وطن خواند و افزود: «تمام كساني كه در شب حادثه در محل حزب حاضر بودند خودشان شهادتنامهشان را امضاكرده بودند؛ چون روز قبل آن حادثه نيز بمبگذاري شده بود و آنان هم زمان را خوب ميشناختند و هم مكان را. در راس اين شهدا نيز مرحوم دكتر آيتالله بهشتي كه يك چهرهي بينالمللي بود و مبتكر انجمنهاي اسلامي دانشجويان ايراني مقيم اروپا و آمريكا بود. مرحوم بهشتي شخصيتي بود كه از جريان ملي شدن صنعت نفت مبارزات خود را آغاز كرده بود و همواره ميگفت من از همان موقع انگيزهي تاسيس يك تشكيلات منسجم را در ذهن داشتم؛ چرا كه اگر مملكت ما داراي يك تشكيلات منسجم در آن زمان بود هيچگاه كودتاي 28 مرداد پيش نميآمد.»
مديرعامل موسسهي جهت همچنين يادآور شد: « ما متاسفانه تنها شهيد بهشتي را ميخواهيم در چند روز تيرماه بشناسيم در صورتي كه درس اين شخصيت رفيع علمي بايد در تمام ترمها باشد نه فقط در ترم تابستانه آن هم چند روز كوتاه و زودگذر ما بهشتي را تنها در اين جمله ميشناسيم "كه به آمريكا بگوييد عصباني باش و از اين عصبانيت بمير" اين حد از معرفي هيچگاه كفايت نميكند. لذا ما جمعي از بازماندگان حادثهي هفتم تير موسسه جهت (جانبازان هفتم تير) را تاسيس كرديم كه در آن
بازشناسي انقلاب اول (22 بهمن 57)، شناختن و شناساندن انقلاب دوم (13 آبان 58)،معرفي و تحليل آغاز انقلاب سوم (7 تير 60)، دوستيابي و دشمنشناسي، مراقبت از عوامل نفوذي و آشنايي نسل جديد با حوادث انقلاب را دنبال ميكنيم .»
وي در پايان با انتقاد از بيتوجهي مسوولان نسبت به مقتل شهداي هفتم تير تاكيد كرد:« اگر اين اتفاق در هر جاي ديگر دنيا حادث ميشد محل حادثه را به عنوان يكي از آثار مهم ملي گرامي ميداشتند. حال آنكه 25 سال از اين حادثه گذشته است و حتي يك يادمان هم ايجاد نشده است و قتلگاه شهدا در سرچشمه حالت خاكروبهاي دارد و ميگويد اينجا وقف مدرسه سپهسالار است و نميتوان هيچ كاري اينجا كرد. در صورتي كه هر ساله مبلغي نزديك به 40 ميليون براي اين مناسبت خرج پوستر و نشر عكس و تمثال آنان ميشود.»
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.


نظرات