پیروز مجتهدزاده یکی از پیشتازان در عرصه حفاظت و صیانت از نام خلیج فارس در عرصه جهانی است. مدیر عامل پیشین بنیاد پژوهشی یوروسویک لندن کتب مختلفی در این زمینه به رشته تحریر در آورده است که میتوان به کتاب «نام خلیج فارس در درازای تاریخ» اشاره کرد که ترجمه عربی آن در لبنان و ترجمه انگلیسی آن در لندن منتشر شده است.
هم چنین وی در طول دوران فعالیتش نامههای اعتراضآمیز گوناگونی در جهت جلوگیری از جعل نام خلیج فارس به رسانههای معتبر بینالمللی از جمله بی.بی.سی و سی.ان.ان و روسای برخی کشورها نوشته است که مجموعه این نامهها در کتابی تحت عنوان «نامههایی از ایران» به دو زبان فارسی و انگلیسی گردآوری شده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) کتاب جغرافیای تاریخی خلیج فارس؛ خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ که انتشارات دانشگاه تهران بهار 1392 آن را منتشر کرده است، یکی دیگر از آثار مجتهدزاده است.
این کتاب در حقیقت انتشار چهارم کتاب قدیمی پیروز مجتهدزاده است که نخستین و آخرینش توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است. این کتاب به صورت گستردهای به جغرافیای تاریخی شکل گرفتن سرزمینها در منطقه خلیج فارس و پیدایس و تطور نام آن در درازای تاریخ، از آغاز تمدن تا روزگاران قرن بیستویکم پرداخته میشود.
در این اثر آمده است که خانوده بشر، از آغاز تاریخنویسی و جغرافیانگاری علمی تاکنون، دریای جداکننده فلات ایران از شبه جزیره عرب را به نامی جز «دریای فارس» یا «خلیجفارس» نشناخته است، جز امروز که برخی محافل دلبسته به ناسیونالیزم افراطی عربی، به دلایل خاص خود در تلاش تغییر این نام افتاده و ضرورت مقابله با این تلاش را نزد همه صاحبان اندیشه و دانش، به ویژه تاریخدانان و جغرافیا نویسان تحریک کردهاند.
اگرچه در دهه 1930 سر چارلز بلگریو Sir Charles Belgrave ،نماینده سیاسی دولت بریتانیا در خلیج فارس، پس از تبدیل طوایف جنوب خلیج فارس به امارات عربی و تکمیل برنامه ایرانزدائی جنوب خلیج فارس که از تاریخ ورود استعمار بریتانیا به منطقه در سال 1820شروع شده بود، پروندهای را برای دگرگون کردن نام این دریا تهیه کرد که مورد توجه دولت بریتانیا قرار نگرفت، و در سال 1956 به عنوان مشاور حاکم بحرین شیخ سلمان الخلیفه را وادار کرد که از نام عربی به جای خلیج فارس استفاده کند، در حقیقت پیروزی کودتاهای 1958 و 1968بعثی در عراق سرآغاز اقدامات جدی بوده است برای تغییر این نام جغرافیایی که جنبهای کاملا نژادپرستانه داشته است و بعث عراق در توضیحات خود جای تردیدی بر جای نگذارده است که هدف اصلی از تغییر نامهای جغرافیایی و ادعاهای سرزمینی علیه ایران در منطقه خلیج فارس ابراز انزجار ایدئولوژیک نسبت به ایران بوده است.
برخلاف تلاشهای گسترده مالی و تبلیغاتی رژیم بعثی پیشین عراق و برخی از شیوخ عربی جنوب خلیج فارس در تبلیغ منطقهای و بینالمللی این تغییر نام که نخستین و آخرین نمونه از تغییر اسامی جغرافیائی به دلایل سیاسی است، این اقدام خلاف مغررات و اصول علمی نتوانسته است مقبولیت ضروری را درمیان ملل جهان کسب کند. نه تنها ‘گروه متخصصان سازمان ملل متحد برای یکسانسازی اسامی جغرافیائیUNGOGN پیوسته فارسی بودن نام خلیج فارس را تایید میکند، بلکه دبیرخانه سازمان ملل متحد در چند بیانیه (دستور العمل) رسمی در سال های مختلف فارسی بودن نام خلیج فارس را مورد تاکید قرار داده است.
فلسفه ژئوپولیتیک نیز از دیگر تالیفات این استاد دانشگاه تهران است که انتشارات سمت در بهار آن را منتشر کرده است.
وی در بخشی از یک مصاحبه درباره این کتاب میگوید: در دهه 1370 (برابر با دهه 1990 میلادی) که پس از فروپاشی دنیای تقسیم شده بین دو قطب بزرگ شوروی و آمریکا زلزله بزرگی در ساختار سیاسی سلسله مراتب قدرت در جهان بروز کرد و جهان ژئوپولیتیکی دوران جنگ سرد را به پایان برد و دنیای رقابت قدرتها در آستانه شرایط تازهای قرار گرفت که میتوانست در نتیجه عدم هوشیاری ملل زنده به یک نظام خشن تک قطبی منجر شود و یا میتوانست در نتیجه دقت و آگاهی ملل ذی مدخل به یک ساختار صلحآمیز و انسانگرای توازن یافته میان چند قطب قدرتی نظام یابد. در این راستا بود که در خلال کار دانشگاهیم در دانشگاه لندن، نخستین نوشتههای تحلیلی را در ژئوپولیتیک نوین جهانی زیر نظر گاتمن در بریتانیا منتشر کردم. در این بحثها کوشیدم که ضمن بررسی احوال دگرگون شونده ژئوپولیتیک جهانی نقشی را که ایران میتواند در شکلگیری ژئوپولیتیک جهانی به عهده گیرد مورد توجه و بررسی قرار دهم.
از دید من، پیشینه تمدنی 2600 ساله ایران که آغازگر مفهوم «کشور» این هسته مرکزی مباحث جغرافیای سیاسی و پدیدههای وابسته بدان یعنی «مرز» و «سرزمین» و «تقسیمات کشوری» و غیره است، توام با شرایط و موقعیتهای ممتاز جغرافیایی و فرهنگی کنونی ایران در منطقه میتواند بالقوه پر اهمیتی شمرده شود برای قرار دادن این کشور به عنوان یکی از «قدرت»های شکل دهنده ساختار ژئوپولیتیک منطقهای قرن بیست و یکم که در اصطلاح «خاورمیانه» خوانده میشود.
هماکنون به عنوان استاد مدعو در دانشگاه جورج واشنگتن ادعا میکنم که هیچ کشوری در منطقه آسیای باختری نیست که در مطالعات نظری و عملی جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک با ایران هماوردی داشته باشد. متخصصان صاحب نام بینالمللی در این رشتههای علمی که به ایران دعوت کردم تا از نزدیک شاهد این جهش ایرانیان در جغرافیای سیاسی و مباحث ژئوپولیتیک باشند، همگی بر این وضع استثنایی ایران در منطقه مهر تایید گذاشتند.
در عین حال، همین گسترش توجه و استقبال از مباحث ژئوپولیتیک در ایران که نظام آموزشی دانشگاهیش در عمل محدود بوده است به شناوری نه چندان ماهرانه میان فرضیات و نظریات دیگران غربی و کمتر به کار عملی برای شکل دادن به اندیشههای علمی و نظریات فلسفی بومی، سبب بروز مسائلی در تحقیق و تدریس این مبحث شد که عمدتا ناشی از متفاوت بودن زبان منابع فکری از یک طرف، و از طرف دیگر عدم تسلط کافی به زبان انگلیسی است که سبب ترجمه نادرست برخی از اصطلاحات و استنتاج تحلیلی نادرست از ترجمه نادرست سبب فرا آمدن یک سلسله بحثها در ایران شد که خطر بیراهه رفتن موضوع را پیش کشید و کار به جایی رسید که ژئوپولیتیک یک علم مستقل از جغرافیای سیاسی و علوم سیاسی فرض شد بدون ارائه هیچ یک از لازمههای «علم مستقل» بودن یک مبحث. کار به جایی رسید که پرداختن به استدلالهای ناشی از خیالپردازی حاصل از ترجمههای نارسا «دید علمی» فرض گردد و سرنوشتی مبهم برای این مبحث تدارک دیده شود.
از سوی دیگر، فرا آمدن عصر فضای مجازی که در علوم انسانی بیشترین چالشها را در رابطه با پدیدههای اصلی جغرافیای سیاسی مانند «حکومت»، «سرزمین»، و «مرز»، مطرح کرده و مطالعات اندک موجود در این رابطه محدود شده است به بررسی بخش سایبری از مجموعه مباحث «فضای مجازی» ضرورتی تازه را مطرح نمود و در مجموع این فکر را برایم پیش آورد تا بحثهای عملی در جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک کلاسیک را در قیاس شرایط تازه پیگیری کنم و مقدمهای را در فلسفه ژئوپولیتیک از هر دو دید جغرافیای سیاسی و علوم سیاسی در ایران آغاز نهم، باشد که با آشنایی نسبی با چارچوبهای فلسفی و مشخص شدن تقریبی دامنههای نظری ژئوپولیتیک نوین از پراکنده رفتن بحثهای مهم و حساس این دانش در عصر مجازی شدن فضا در جامعه ایرانی، با حرارت فراوانش در این رشته های دانشگاهی، جلوگیری شود.
به گزارش ایسنا مجتهدزاده در بخش دیگری از این گفتوگو با توجه به تغییرات اساسی در تعریف جهان امروز، درباره توجه به فضای مجازی در علوم و در تحلیل مسائل مختلف از جمله قدرت به نشریه کتاب هفته گفته است: دو تحول بزرگ در عالم سیاست و مدیریت سیاسی فضا در چند دهه اخیر دگرگونی بزرگی را درطبیعت ارتباطات انسانی برای مدیریت سیاسی محیط سبب شده است که زندگی سیاسی بشر را بسیار پیچیده تر از همیشه و در عین حال دسترسی به اهداف کنش های سیاسی را بسیار آسانتر کرده است. این دو تحول عبارتند از فرا آمدن مفهوم «جهانی شدن اقتصاد بازار آزاد» که با در نوردیدن موانع جغرافیایی سیاسی بر سر راه ارتباطات بدون مانع، مانند حاکمیت ملی، سرزمین، و مرز، مبادلات بازرگانی را به گستردگی پهنه کره زمین گستراند و بس سود آور ساخته است. دوم انفجار اطلاع رسانی یا انقلاب تکنولوژی ارتباطات که زمان و مکان را آنچنان فشرده کرده است که سبب پیش آمدن مفاهیمی مانند «دنیای بدون مرز»، «دنیای بدون سرزمین» و «دنیای بدون حکومت (حاکمیت ملی)» را شده است.
این دو تحول بیش از سه دهه است که از حدود تئوری و فرضیه عبور کرده و به عمل درآمده و زندگی کنونی بشر را در ابعاد بازرگانی و اقتصادهای کلان بیشتر در فضای مجازی مطرح میکند تا در فضای حقیقی. پدیده فضای مجازی در عین حال، نمادی از ستایش اغراقآمیز از جامعه مدرن را به جلوه در میآورد و در آن سرحدات است که مفاهیم مربوط به مدیریت سیاسی چهره جغرافیایی را در ابعادی تازه ای از مجازی بودن گسترش میدهد. به گفته دیگر، در این مبحث مغز انسان در رابطه با شبکه اینترنتی و شبکههای کامپیوتری، شکل گرفتن خردی جمعی را سبب میشود که اولا چشمانداز یک فضای عملی (کاربردی) بر خوردار از کارایی گسترده در توسعه زندگی بشر را ترسیم کرده، و سپس انسانها را در این فضای تصوری با هم در ارتباطی تنگاتنگ قرار میدهد. این خرد جهانی سیستم شبکهای همگرا را شکل میدهد که در بستر مباحث ژئوپولیتیکی نمای نوینی از قدرت و بازیهای قدرتی را نیز عرضه میکند.
به این ترتیب، از پیوستن جمع انسانها به خرد حاصل از شبکهای شدن جهانی ارتباطات ساختار یک جامعه شناسی جدید شکل میگیرد که مطالعهاش در همه رشتههای علمی دانشگاهی اهمیت فراوان دارد. آشکار است از آنجا که شرایط پیش آمده در نتیجه توسعه مفاهیم و کارکرد فضای مجازی بنیادها و اصول فلسفی جغرافیای سیاسی را به چالش کشیده ولی برخلاف تصور برخی ناظران ناآشنا به ذاتی بودن پدیدههای جغرافیای سیاسی در قیاس فلسفه «اصالت انسان»، این برخورد چالشانگیز نه تنها جغرافیای سیاسی را به خطر سستی و نیستی نکشانده است که ابعاد جدیدی را بر محیطی فکر کردن بشر افزوده است آنچنان که ژئوپولیتیک خود را ناچار دید در پاسخ به چالشهای مطرح شده نسبت به بنیادهای ساختاری جغرافیای سیاسی، قد علم کرده و میدان جدیدی از فضایی اندیشیدن در بررسی رقابت قدرتها را مطرح نماید.
همچنین ژئوپولیتیک فضای مجازی از انتشار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات نیز اثر دیگر مجتهدزاده است که آن در بهار 1392 منتشر شده است.
بحث فضای مجازی از مباحث کاملا جدیدی است که در همه علوم و رشتههای دانشگاهی مطرح شده و در ارتباطات ماورای مرزها وضعیت خاصی را در مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک سبب شده است که دانستنش برای همگان ضروری ساخته است. کتاب «ژئوپولیتیک فضای مجازی» ا اثری علمی است از پیروز مجتهدزاده، استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک دانشگاههای منطقه تهران که از طرف انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات منتشر شده است.
انتهای پیام
نظرات