به گزارش ایسنا، «شرق» با این مقدمه ادامه داد: طبق قانون مطبوعات، روزنامه ملزم به انتشار توضیح یا پاسخ صرفا در ارتباط با محتوای منتشرشده است، نه محتوای نامرتبط یا ادعاها و تحلیلهایی که از ذهن پاسخدهنده درباره شخص نویسنده گزارش یا مدیرمسئول یا سردبیر و ... مطرح میشود. با این حال روزنامه «شرق» پاسخ ایشان را بدون کم و کاست منتشر میکند.
در این جوابیه آمده است:
مدیرمسئول محترم روزنامه «شرق» جناب آقای رحمانیان:
سلامعلیکم
احتراما پیرو درج مطلبی تحت عنوان (انصار دیروز، امروز کجا هستند؟) در صفحهی ۳ شماره ۳۳۸۳ مورخ ۱۵/۱۲/۹۵ در روزنامهی تحت مسئولیت شما، خواهشمند است بر اساس قانون مطبوعات نسبت به درج جوابیهی ذیل اقدام فرمایید:
۱- در ابتدا سؤالی که در ذهن هر خوانندهای تداعی میشود آن است که مطرحنمودن مباحث مربوط به دههی ۷۰ و استفادهی ژورنالیستی از نام و عناوین مربوط به جریانهای حزباللهی و یادآوری مخدوش رویدادهای دههی ۷۰ با چه انگیزهای توسط یک روزنامهی مدعی اصلاحطلبی و حامی کنونی دولت انجام شده است؟ آیا همان روش نخنمای (حزباللههراسی) برای القای ترس در جامعه و فرافکنی ناتوانیها و سرپوشنهادن بر مفاسد و معایب مدیریتی موجود، شرق را به درج چنین مقالهای واداشته است؟ آیا ترس و نگرانی از اوجگرفتن مطالبات معیشتی مردم و اعتراض جدی همگان نسبت به ناتوانی دولت در تأمین بدیهیترین اقلام مصرفی، شما را به تلاش برای ایجاد جنجالهای مصنوعی و نامربوط وادار نکرده است؟ در این موارد، هرچند بنایی بر پاسخگویی نداریم، اما متأسفانه در مطلب مذکور، از صدر تا ذیل، تحریف حقایق و نسبتهای ناروایی مطرح شده است که جا دارد حداقل برای مخاطبان آن روزنامه که ذهن خود را به مطالب شما سپردهاند، روشن شود.
۲- نویسندهی مطلب (خانم جزینی) که از محکومان امنیتی و مشهور به مردستیزی (فمینیسم) است در ابتدا با استناد به سخن توهمآمیز یکی دیگر از محکومان امنیتی (محمدعلی ابطحی) مدعی تأثیرگذاری اصلاحطلبان بر رفتار جریانهای حزباللهی شده است! حال آنکه با نگاهی به سوابق جریانهای حزبالله در ایران و حتی در دوران پس از دفاع مقدس و به روایت اسناد و شواهد قطعی، عناصر حزباللهی در نقاط مختلف کشور، دارای بیشترین کارنامهی موفق در عرصههای فرهنگی (اعم از انتشار نشریات و کتاب و تولید مستند و فیلم و ...) هستند و لقب نامربوط (چماقدار) نیز زیبندهی چپیهای دیروز و اصلاحطلبان معتدلنمای امروز است که با وجود ادعای نرمش و گفتوگو و ... آشوبهای سال ۷۸ و ۸۸ و ۹۶ را به کشور و مردم تحمیل کردند و خسارات جانی و مالی و حیثیتی را برای نظام اسلامی به بار آوردند و متفکران و الگوهای آنان نیز امروز به (سران فتنه) مشهورند و یا مشغول افزودن به فهرست ناسزاهای خود خطاب به منتقدان!
۳- در مطلب روزنامهی شرق، با ذکر نامهایی از برخی عناصر شناختهشده و فعال جریان حزبالله در نقاط مختلف کشور، اینگونه به مخاطب القا شده است که گویی این افراد همگی دارای یک حزب و سازمان واحد و تشکیلات سراسری بودهاند در حالی که اساسا جریان حزباللهی علیرغم همگرایی و وحدت در اصول، همواره بر اساس تکلیف و با تشخیص زمان و مکان، بصورت مستقل به تکلیف الهی خود عمل نموده است و عنوان (انصار حزبالله) نیز نام یکی از تشکلهای انقلابی بوده که لزوما ارتباط سازمانی با برخی دیگر از افرادی که در این مطلب از آنان نام برده شده، نداشته است.
۴- اتهام حمله به سینماهای اصفهان در ماجرای فیلم آدمبرفی توسط حجتالاسلام کمیل کاوه کذب محض است چراکه ایشان در آن زمان، در اصفهان حضور نداشته و دیگر عناصر حزباللهی معترض به فیلم آدمبرفی نیز هیچگاه به سینمای اکرانکنندهی فیلم حمله نکرده و در این زمینه نیز محکوم نشدهاند. در ادامهی همین مطلب، نویسنده با برداشتی مغرضانه و وارونه از مصاحبهی حجتالاسلام کاوه با خبرگزاری ایسنا در سال ۱۳۷۹، اقدام به تحریف سخنان ایشان نموده و محکومیت و حبس و تعهدنامهای که مربوط به یکی از عناصر متخلف و مدعی بوده است را به حجتالاسلام کاوه نسبت داده است که معلوم نیست این مقدار بیتقوایی و تحریف در نگارش یک مطلب در روزنامه شرق، ناشی از کدام دلیل و پیشینه و خصومت است؟! البته این روش روزنامهنگاری، از سوی شما و دوستانتان مسبوق به سابقهای طولانی است چراکه در همان دههی ۷۰ نیز، روزنامههای زنجیرهای هوادار اصلاحات، انواع تهمتها و مسائل خلاف واقع را به فعالان انقلابی و غیور و مدافعان ارزشها نسبت میدادند تا از آنان چهرهای مخوف ترسیم گردد و در همان زمان نیز دولت تحت حمایت شما و امثال همین آقای ابطحی، چندین سال فعالان رسانهای انقلابی از جمله آقای کاوه را برای دریافت مجوز انتشار نشریه معطل میکردند!
۵- تصویر استفادهشده در مطلب مذکور برای حجتالاسلام کاوه، اصلا متعلق به ایشان نیست و مربوط به یکی از مسئولان سازمان تبلیغات اسلامی میباشد که این مسئله نیز اوج رفتار غیرحرفهای روزنامهی شرق را اثبات مینماید و ادامهی همان روشی است که حکم فردی را برای شخص دیگری انعکاس میدهد!
۶- همهی کسانی که به نوعی با جریان اصیل حزبالله در اصفهان اندکی ارتباط و آشنایی داشتهاند به خوبی واقفند که از ابتدای فعالیت در سال ۱۳۷۱ (و حتی قبل از آن) انصار ولایت اصفهان اقدام به انتشار نشریات و مطالب فرهنگی و روشنگر نموده و اساسا کار فرهنگی، اصلیترین هدف و روش جریان حزبالله در مقاطع مختلف بوده است و سالهاست که پرمخاطبترین نشریهی جریان حزباللهی در کشور توسط همین مجموعه منتشر و توزیع میگردد. لذا القای این مطلب که فعالان حزباللهی اکنون و با فشار اصلاحطلبان، به انتشار نشریه روی آوردهاند، صاحب ذهن خیالپرداز نویسندگان شرق است که اتفاقا بدلیل سابقه و تجربهی داستاننویسی سردبیر فعلی این روزنامه (آقای غلامی) بجا بود تا در ابتدا یا انتهای مطلب مذکور به غیرواقعی و خیالیبودن آن اشاره میشد تا مخاطب بیخبر شما دچار اشتباه نشود.
۷- کل روایت مخدوش روزنامهی شرق، ناخواسته گویای آن است که اصلیترین فعالان جریان حزباللهی در دههی گذشته، امروزه یا کارگردان سینما شدهاند، یا در سوریه به دفاع از حرم مشغولند، یا بدنبال درمان جانبازی دوران دفاع مقدس خود هستند، یا در دانشگاه تدریس میکنند، یا در کرمانشاه مشغول بازسازی مناطق زلزلهزده هستند، یا به انتشار نشریات مختلف مشغولند، یا بعنوان کارشناس در صداوسیما حاضرند و یا به معیشت روزمرهی خود سرگرم هستند. که البته همهی اینها افتخاراتی بزرگ برای این جریان است و نشاندهندهی آن است که فرزند زمان خود هستند و البته همواره علیرغم ادعای نادرست در روزنامهی شما، همچنان فعالانه با همان انگیزههای حزباللهی و انقلابی برای هرگونه دفاع از انقلاب و ولایت در تمام صحنهها حاضر بوده و هستند. اکنون شما بفرمایید که دوستان و همفکران شما کجا هستند؟ در آمریکا و لندن و هلند و شبکههای ماهوارهای یا در خدمت دشمنان انقلاب و وطن؟ یا مواجببگیر عربستان و سرویسهای امنیتی آمریکا و اسرائیل هستند یا همکار منافقین؟! البته برخی از آنها نیز مدال فتنهگری و محکومیت و زندان به جرم خیانت به کشور را نیز بر سینه دارند!
۸- جناب آقای رحمانیان! شما که با سابقهی ۴ بار توقیف روزنامه روبهرو هستید و البته چندی پیش هم در مصاحبهای رسما به غلو و بزککردن برجام برای القای غیرواقعی به مخاطبانتان اعتراف کردید، چگونه پاسخگوی وجدان خود و شرافت قلم و رسالت مقدس روزنامهنگاری میباشید؟ آیا واقعا بقای قدرت در دست عدهای ناتوان و نفوذی در دولت که امروزه حتی گوشت و مرغ و شکر مردم را هم برای منافع خود گروگان گرفتهاند، ارزش این رفتارها را دارد؟ به جنابعالی بعنوان مدیرمسئول و جناب آقای عطریانفر بعنوان رئیس شورای سیاستگذاری (که متأسفانه ایشان نیز سابقهی محکومیت در فتنه ۸۸ را دارد) در روزنامهای که مدعی دموکراسی و انتشار آزاد اطلاعات و ... است، دوستانه توصیه میکنیم از درج مطالب خلاف دست بردارید چراکه گذشت زمان و روشنشدن حقیقتی که هیچگاه پشت ابر نمیماند، حافظهی مردم و مخاطبان شما را وادار خواهد نمود که از شما به نیکی یاد نکنند.
در پایان ضمن محفوظدانستن حق پیگیری قضائی، امیدواریم جوابیه حاضر را بدون تحریف و کموکاست در همان صفحه و ستون منتشر نمایید.
والسلام علی من اتبع الهدی، دفتر حجتالاسلام کمیل کاوه
پاسخ شرق
ایشان مدعی شدهاند نویسنده مطلب مردستیز است. به ایشان توصیه میشود تلاش کنند دانش خود را نسبت به علوم اجتماعی روز بالا ببرند. اگر میخواهند درباره «فمینیسم» اظهارنظر کنند حداقل کتابهایی را که با مجوز وزارت ارشاد جمهوری اسلامی درباره «فمینیسم» تألیف یا ترجمه شده مطالعه کنند تا دچار خطای نظری و عملی نشوند. درباره مورد ادعایی نخست ایشان هم قضاوت را به مخاطبان وامیگذاریم، قطعا با جستوجو در اینترنت به واقعیت ماجرا پی خواهند برد.
ایشان اعلام کردهاند تصویر مربوط به ایشان اشتباه استفاده شده و همچنین محکومیت منتسبشده به ایشان مربوط به یکی از شکات پروندهشان بوده نه خودشان. آنچه در گزارش آمده از گفتوگوی ایشان با خبرگزاری ایسنا در سال ۷۹ با عنوان «کمیل کاوه در گفتوگو با ایسنا جریان رسیدگی به پرونده اتهامی خود را تشریح کرد» برداشته شده بود که بر مبنای یک خطای سهوی و برداشت اشتباه از سخنان ایشان، چنین خطایی رخ داده است. بابت این اشتباه سهوی و چاپ اشتباه تصویر ایشان که قطعا عمدی در کار نبوده است، پوزش میخواهیم. طبیعتا اگر بنا بر ادعای ایشان عمدی در کار بود، باید چنین عمدی درباره سایر چهرههای مطرحشده در گزارش هم رخ میداد! از ایشان که مدعیاند سالهاست در حوزه رسانه فعالاند، پذیرفتنی نیست که ندانند یا نپذیرند که اشتباهات سهوی ممکن است گاهی در جریان کار پرشتاب هرروزه روزنامهنگاری رخ دهد. درباره اینکه کمیل کاوه این روزها مشغول به چه کاری است، همانطور که در گزارش آمده است با برادر ایشان تماس گرفته شده و آنچه نقل شده همه مستند به گفتههای برادر او است.
هنوز بسیاری به اشتباه معتقدند که آقای محمد عطریانفر در شورای سیاستگذاری «شرق» حضور دارند، درحالیکه ایشان از سال ۸۵ که از «شرق» رفتهاند هیچ نقشی در مدیریت و سیاستگذاری «شرق» ندارند. طبیعتا همانند هر چهره سیاسی دیگری میشود در «شرق» از ایشان گفتوگو یا یادداشت منتشر کرد. مواردی هم که از قول ایشان به مدیرمسئول یا سردبیر روزنامه منتسب شده (همچنین کلیاتی درباره برخی افرادی که مشخص نیست کیستند یا نسبتشان با روزنامه «شرق» در حال حاضر چیست) هیچ ربطی به محتوای گزارش ندارد، بلکه تحلیلها و برداشتهای شخصی ایشان است.
انتهای پیام


نظرات