به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «این روزها گر چه جامعه کمکم دارد آماده میشود تا به روزهای آموزش حضوری بازگردد و مدارس و دانشگاهها و همچنین دانشآموزان و دانشجویان تشویق میشوند برای آمادگی روزهای عادی اما واقعیت این است که دو سال آموزش مجازی چیزهای زیادی را تغییر داده است. ضمن این که هنوز کرونا غیر قابل پیشبینی است و نمیتوان پرونده آموزش مجازی را بست. هر چند در همین مدت خبرها از افت تحصیلی دانشآموزان در پایههای تحصیلی از دبستان تا آموزش عالی و نبود استانداردهای لازم سنجش در فضای مجازی از نگرانیهای این آموزشهاست. از طرف دیگر باید به این نگرانیها از یاد رفتن تربیت و پرورش در این دوران و نگرانی از رشد آسیبها را هم اضافه کنیم. حالا به این واقعیت برگردیم که پس از گذشت دو سال معلمها و اساتید دانشگاه و حتی پلتفرمهای داخلی آموزشی هم رشد ویژهای نداشتهاند و بیشتر آموزشهای مجازی چیزی شبیه آموزش رادیویی بود و بسیاری نتوانستند از حداکثر امکاناتی که همین دنیای مجازی برای آموزش در اختیارشان میگذارد استفاده کنند.
بعد از کرونا آموزش به دوران قبل از کرونا بازنمیگردد
دکتر بختیار شعبانی ورکی، مدیر گروه آموزشی مبانی تعلیم و تربیت دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، در این باره به «ایران» میگوید: میشود گفت کرونا که آمد معلمها و مدیران و کل وزارت آموزش و پرورش تقریباً آماده مواجهه با شرایط جدید نبودند و برای همین میشود گفت سواد آموزش مجازی بسیار اندک بود و وقتی آموزش و پرورش مجبور شد به این سمت برود تا به تعطیلی کشیده نشود تازه یکسری زیرساختهایی را سعی کرد فراهم کند.
وی ادامه میدهد: پنج تا شش سال پیش درباره فلسفه تعلیم و تربیت سخنرانی داشتم و عرض کردم در مدارس استفاده از تلفن همراه را برای بچهها ممنوع کردهاند و معلمها و خانوادهها بشدت نگران استفاده از تلفن همراه هستند ولی دیری نمیگذرد که مجبور میشویم استفاده از این وسایل را برای نوجوانان و جوانان مجاز بدانیم. کرونا که آمد گر چه دانشمندان نتوانسته بودند والدین و معلمها را متقاعد کنند که این امر اجتنابناپذیر است اما واقعیت کرونا آینده را به حال آورد و این گونه شد که از معلمها و والدین خواهش کردیم از این وسایل استفاده کنند تا بچهها از درس عقب نمانند. بنابراین آموزش و پرورش هم بدون این که برنامه آموزشی مدونی را برای معلمها و دانشآموزان بگذارد گفت بیایید از پلتفرمهای ما استفاده کنید و بخش قابل توجه معلمان و دانشآموزان باز هم در پلتفرمهای خارجی حضور داشتند و کمکم استفاده از آنها را یاد گرفتند؛ هرچند بعید میدانم الان بعد از دو سال باز هم معلمها و اساتید دانشگاه به قدر کافی امکانات آن را بلد باشند.
دکتر شعبانی معتقد است بیش از این که این عدم تسلط کافی به آموزش مجازی بعد از دو سال به مقاومت معلمها و اساتید مربوط باشد به نبودن یک نظام توسعه آموزش مربوط میشود. وی میگوید: ما باید مرکز توسعه آموزش داشته باشیم که مسئولیت این امر را به عهده بگیرد و چه در مدارس و چه در دانشگاهها به شکلهای مختلف آن را در دستور کار بگذارد. ما آموزش ضمن خدمت فرهنگیان داریم و کارگاههایی هم برگزار میشود اما یک سازمان منسجم که مسئولیت این آموزش را به عهده داشته باشد نداریم و ما برای خود آموزش اهمیت چندانی قائل نیستیم. یادم میآید زمانی در دانشگاه میشیگان منتظر دخترم بودم تا یک کارگاهی را تمام کند. دیدم که جوانی رفته بود در کافه تریای دانشکده مهندسی و ظاهراً قرار بود از آن روز کار را شروع کند و درباره این که چگونه قهوه بریزد داخل لیوان و با مشتری ارتباط بگیرد و ظرف را در اختیار مشتری بگذارد داشت آموزش میدید تا هم کیفیت کارش افزایش پیدا کند و هم اثربخشی کارش. ولی ما معلم را استخدام میکنیم و میگوییم برو سر کلاس و فکر میکنیم اطلاعات یا تجربه شخصی او کافی است تا او را معلم کند یعنی کافی است که از معلمهایش سرمشق گرفته باشد.
این استاد دانشگاه که معتقد است عدهای دلخوش کردهاند کرونا رفت برگردیم به شرایط عادی قبلی، میگوید: به نظرم اگر چنین کاری کنیم برای نظام آموزشی خطرناک است. این همه سرمایهگذاری کردیم و سیستم مدرن استفاده کردیم و آمادگی ایجاد شده و دوباره برگردیم به سیستم گذشته؟ این یک غلط بزرگ است. آن هم در حالی که تکنولوژی به سرعت رشد میکند. اینترنت نسل جدید که پا به عرصه بگذارد مدرسه به شکل سنتی تحت تأثیر قرار میگیرد. باید سعی کنیم بسترهای لازم را برای استفاده از اینترنت پرسرعت فراهم کنیم و زیرساختهای آموزش و پرورش و آموزش عالی را تجهیز کنیم و ارتقا بدهیم. به این ترتیب ما در بهترین حالت به شرایطی برمیگردیم که مدارس و دانشگاهها به شکل حضوری برگزار شود اما با آموزشهای مجازی و دستاوردهای جدید در فضای مجازی تکمیل شود. من چهار سال پیش این را پیشبینی کردم که ندای مدرسهزدایی از جامعه به گوش میرسد و این که مدرسه و ساختمانش به شکل سنتی باشد کمرنگ میشود. نظام آموزش و پرورش باید خودش را آماده کند تا کمکم از قدرتش کم شود و معلم مفهوم وسیعتری به خودش بگیرد؛ چرا که بهمرور فضایی ایجاد میشود که آدمهای بیشتری در دنیا به هم آموزش بدهند و مرزها از بین میرود.
وی در پاسخ به این پرسش که فضای مجازی چقدر میتواند جای آموزش رودررو و تعاملی را بگیرد، نیز میگوید: تغییرات به صورت تدریجی رخ میدهد و یکباره رخ نمیدهد و در کشورهای پیشرفته صنعتی دیوار دانشگاهها و مدارس برداشته شده است. فضای مدرسه و جامعه عجین شدهاند. البته محدوده آنها مشخص است و آدمها با هم تعامل زنده دارند اما در رشد آدمی هم گفته میشود که تربیت مستلزم خودیابی و مستلزم یادگیری توسط خود است. مستلزم خلاقیت است و جستوجو و انگیزههای درونی باید پرورش یابد و خیلی از اینها لازمهاش این است که جوانان ما مجال چنین کاری را داشته باشند و بستر مجازی این را فراهم کرده است و تعداد مدارس الکترونیکی نیز رو به افزایش است اما با همه اینها احتمالاً هیچ گاه از ارتباطات فیزیکی بینیاز نمیشویم ولی یادمان باشد که دنیای حقیقت مجازی اگر حاکم شود آدمها بینیاز از این که بلیتی بخرند و هتلی رزرو کنند میتوانند به شکل ملموسی تجربه حضور در یک کنفرانس را داشته باشند. آنوقت دیدمان کمی متفاوت خواهد شد. ما باید خود را آماده شرایط جدید کنیم.»
انتهای پیام

نظرات