• جمعه / ۱ خرداد ۱۳۸۳ / ۱۵:۴۱
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8303-00190
  • خبرنگار : 71049

گفتني‌هاي دوم خرداد 76 به روايت مرتضي حاجي/1/ از همان ابتدا به دوستان مي‌گفتم كه به دفتر رييس‌جمهور خوش آمديد آقاي هاشمي رفسنجاني خيلي كمك كردند

گفتني‌هاي دوم خرداد 76 به روايت مرتضي حاجي/1/
از همان ابتدا به دوستان مي‌گفتم كه به دفتر رييس‌جمهور خوش آمديد 
آقاي هاشمي رفسنجاني خيلي كمك كردند

نام مرتضي حاجي در سالهاي اخير همواره با مطالبات فرهنگيان، برنامه‌هاي وزارت آموزش و پرورش و شخصي كه بارها پشت تريبون مجلس براي پاسخ‌دادن به سوالات نمايندگان حاضر شده ، گره خورده است. اما “ رياست ستاد انتخابات خاتمي“ در حماسه‌ي دوم خرداد، عنواني است كه در آستانه‌ي فرارسيدن سالروز يك انتخابات تاريخي، هر خبرنگاري را مي‌تواند به گفت‌وگو با او ترغيب كند.

آنچه در پي مي‌آيد حاصل گفت‌وگوي خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با رييس ستاد انتخاباتي سيد محمد خاتمي در انتخابات رياست‌جمهوري دوم خرداد 1376 است؛ البته كمتر در حول و حوش عناوين كليشه‌اي كه اين روزها درباره‌ي اصلاحات مي‌گويند، بلكه درباره‌ي حال وهواي آن روزها و خود اوست.

مرتضي حاجي، متولد 7 مرداد 1327 در خيابان قصرالدشت، كوچه نظرباقي، پلاك 95 است. پدر و مادرش اهل روستاهاي قم هستند. در اوايل سال ششم ابتدايي پدرش را از دست مي‏دهد و به علت وضعيت معيشتي درس را رها كرده و در شغل نقاشي ساختمان به كارگري مي‏پردازد اما درس‌خواندن را در شب‏ها ادامه مي‏دهد.

در ابتدا معلم كلاس پنجم ابتدايي در دبستان دانش و اخوت در فلكه دوم خزانه بخارايي مي‏شود. در سال 1344 به علت برخي از فعاليتهاي سياسي دستگير و به زندان مي‏افتد. در سال 1355 بعد از فراغت از تحصيل در رشته رياضي دانشگاه، دبير رسمي در شهرستان بابل مي‏شود و در ساماندهي تظاهرات معلمان در استان مازندران نقش موثري ايفا مي‏كند. حضور در رده‌هاي مسؤليتي سپاه پاسداران و استانداري مازنداران از فعاليت‌هاي بعدي اوست.

وي داراي فوق ليسانس رياضي است و دوره‏هاي مديريت استراتژيك و مديريت دولتي را گذرانده است.

از او مي‌خواهيم از قبل از سال 76 بگويد و او مي‌گويد كه مديرعامل روزنامه همشهري و قائم‌مقام مديرمسوول روزنامه در زمان كرباسچي، شهردار اسبق تهران بوده است.

بعد از اتمام دوره دوم استانداري، سيدمحمد خاتمي، وزير ارشاد اسلامي وقت از وي به عنوان معاون سياحتي و زيارتي وزارتخانه دعوت مي‏كند كه حاجي اين وظيفه را مي‏پذيرد. بعد از استعفاي خاتمي از وزارت ارشاد و خروجش از دولت، با رفتن خاتمي به كتابخانه ملي به عنوان مشاور به صورت پاره‌وقت در كتابخانه ملي، خاتمي را همراهي مي‏كند كه اين دوران از نظر حاجي از دوره‌هاي بسيار خوب كاري‌اش بوده است.

با وجود آنكه استاندار سابق مازندران ارتباط كاري در خور توجهي به لحاظ اجرايي و اداري با خاتمي داشته است اما عمده آشنايي‏اش با وي را در دوران معاونت سياحتي و زيارتي او عنوان مي‏كند.

از او مي‌پرسيم چقدر خاتمي را مي‏شناختيد و از نظر شما او چه ويژگي داشت كه برايتان قابل توجه بوده است؟

حاجي مي‌گويد: فروتني فوق‌العاده، رفتار صميمانه با همكاران، روشن‏بيني و دقت نظر نسبت به مسائل به ويژه مسائل فرهنگي آن روز كشور و شهامت در پذيرش اشتباهات از ويژگي‏هاي مثبتي بود كه به نظرم هر كارگزار و كارمند و عامل اجرايي را به خود جذب مي‏كند و با وجود آنكه تجربياتمان يكي در سطح استاني و ديگري ملي بود، اما خوشبختانه جاذبه‏هاي شخصيتي‏شان به نحوي بود كه در خدمتشان با افتخار كار مي‏كردم.

بحث را به زمان انتخابات مي‌كشانيم و از او مي‌خواهيم كه بگويد وجه تمايز خاتمي از ديگر كانديداها چه بود؟

او مي‌گويد: ببينيد، در بطن جامعه خواسته‏ها و تمايلاتي وجود داشت كه از نظرسنجي‏ها و مراودات عادي با مردم به راحتي استنباط مي‏شد. همين قدر كه اينها را نمي‏توانستي در گفته‏ها و برنامه‏هاي كانديداهاي ديگر ببيني. حرمت به مردم، گفت‏وگو به جاي ستيز، مدارا و تحمل مخالف و نفي خشونت، ايجاد باب مراوده منطقي بر اساس عزت، حكمت و مصلحت كشور و پايبندي به منافع كشور، جزو برنامه‏هاي خاتمي بود كه منش و شخصيت خاتمي معرف اين ويژگي‏ها بود. لذا يك عده از شخصيت‏هاي فرهنگي و سياسي كشور به دنبال شخصيتي بودند كه بتواند به خواسته‏ها و تمايلات درون جامعه پاسخ دهد. بنابراين در بررسي‏ها و گفت‏وگو با شخصيت‏هاي مختلف نظرات متوجه خاتمي شد، اما ايشان با سختي بسيار پذيرفتند كه وارد اين ميدان شوند.

حاجي مي‏گويد: همان موقع هم مشخص بود كه لااقل طرفداران بعضي از كانديداهاي ديگر خيلي از اين حضور خوشحال نمي‏شوند، البته براي بعضي ديگر اين تصور وجود داشت كه با تشديد رقابت انتخاباتي و اطمينان از اينكه در انتخابات موفق خواهند بود، احساس مي‏كردند يك مشروعيت بهتري نيز پيدا مي‏كنند.

به هر حال واقعي بودن انتخابات وجود رقابت را ثابت كرد، اما پيش‌بيني خيلي‏ها كه فكر مي‏كردند شخص برنده از قبل تعيين شده است، درست از آب درنيامد و حضور مردم نتيجه ديگري داد.

رييس ستاد انتخابات خاتمي در خرداد 76، مي‏افزايد: معتقدم برنامه‏هاي خاتمي از لحاظ تبليغاتي، رسانه‏اي، فرهنگي و اجتماعي بسيار متفاوت بود اما اين برنامه‏ها سناريوهايي از قبل نوشته شده نبود، بلكه دقيقا كاري بود كه بر اساس عشق و اعتقاد صورت مي‏گرفت و نه براي مزد. لذا چون از دل برمي‏آمد بر دل هم مي‏نشست.

وي درباره‌ي حضور كساني كه در كارهاي تبليغاتي بيش از ديگران حضور داشتند، مي‌گويد: شخصيت‏هاي فرهنگي كه از دوران وزارت خاتمي با وي همكاري مي‏كردند، بسيار دلسوزانه و هنرمندانه وارد ميدان شدند و آثار بديعي خلق كردند.

به سوال اصلي مي‌رسيم ، ” چگونه وارد ستاد انتخاباتي خاتمي شديد؟ “ چه كسي از شما خواست؟

آقاي خاتمي از من خواست و محل ستاد هم خيابان ”به‏آفرين“ بود كه اسم خيلي قشنگي هم داشت و ما خود اين اسم را هم به فال نيك گرفته بوديم.

وي در ادامه درباره‌ي تعرضاتي كه در موقع فعاليت به محل ستاد وارد و به بسته‌شدن ستاد دو روز قبل از انتخابات منجر شد اظهار مي‌دارد: حمله نشد، يك بي‏تدبيري صورت گرفته بود. برداشت اشتباهي كه از وضعيت ساختمان ستاد شده بود كه با تدبير رياست‌جمهوري آن زمان حل شد. خوب ايشان (هاشمي رفسنجاني) بالاترين مسوول اجرايي كشور و در جريان كامل قضايا بودند و من فكر مي‏كنم در آن مقطع درباره انتخابات وظيفه خودشان را خيلي خوب انجام دادند.

وي درباره‌ي هسته اصلي ستاد انتخابات مي‌گويد: اولا بگويم در ستاد چيزي به عنوان رييسي كه تصميم بگيرد كه ديگران به آن عمل كنند، وجود نداشت. گروهي بودند كه با همديگر درباره‏ي مسائل مختلف همفكري مي‏كردند.

ستاد اداري، بخش‏هاي تبليغاتي، رسانه‏اي، مالي، واحدهاي شهرستان‏ها و استان‏‏ها، بخش‏هاي دانشجويي و دانش آموزي و ....كه هر كدام به تناسب توان و دركشان از مسائل سعي مي‏كردند به لحاظ فكري خاتمي را تغذيه كنند. در كنار اينها گروهي از مشاوران بودند كه خاتمي روي موضوعات برنامه‏هايش با آنها به گفت‏وگو مي‏پرداخت. بسياري از گروه‏هاي دانشجويي، NGO ها و تشكيلات مردمي بودند كه ما خيلي از آنها را نمي‏شناختيم و الان هم نمي‏دانيم كه بسياري از آن افراد كجا هستند. لذا ستاد علاوه بر بخش مشاوران رسمي‏اش از يك پشتيباني وسيع مردمي بهره‏مند بود.

وي درباره‌ي مشاوران رسمي ستاد مي‌گويد: آقايان معين، رمضانيان‏پور، صفايي فراهاني، گنابادي، تاج‏زاده، امين‏زاده، ابطحي، شريعتي، اخوي‏هاي آقاي خاتمي، باقريان، كاشفي و انصاري لاري، سازگارنژاد و از خانم‏ها، خانم نوري كه ايشان در دوران وزارت ارشاد با آقاي خاتمي همكاري داشتند.

البته گروهي از اشخاص بودند كه همكاري نزديك داشتند اما بعضا در جلسات رسمي نبودند و بيشتر مسووليت هماهنگي تشكل‏هايي كه از خاتمي حمايت مي‏كردند را داشتند، مجيد انصاري، علي هاشمي، كرباسچي، نبوي و ...

حاجي در ادامه به شيوه‌هاي تبليغاتي خاتمي اشاره مي‌كند و مي‌گويد: ويژگي مهم خاتمي اين بود كه مردم را ريز و درشت و يا چپ و راست نمي‏كرد، به خصوص در سمت رياست‌جمهوري. او با همه‏ي وجود خود را رييس‌جمهور آحاد مردم مي‏داند حتي مخالفانش. لذا وظيفه‏ي خود مي‏دانست كه با همه مردم سخن بگويد و براي همه برنامه ارايه كند.

وزير آموزش و پرورش درباره‌ي اين‌كه خاتمي چقدر توانست شعارهايي را كه در دوم خرداد مطرح ‏كرد، عملي سازد، اظهار مي‌دارد: در نوع تبليغات و برخوردهاي خاتمي با مردم در خرداد 76، نوعي ساده‌زيستي و ساده‏انديشي وجود داشت كه بسياري معتقدند آقاي خاتمي در اين مقطع توانست راي مردم را در هر طبقه اجتماعي به خود جلب كند.

وي در ادامه در پاسخ به اين پرسش كه آيا بعدها اين مسير تغيير نكرد و برخي از اصلاح‌طلبان در پي آن نبودند كه حاملان اصلاحات را از حاملان انقلاب( كه اغلب محرومان و مستصعفان بودند) به سمت طبقه‏اي خاص (شمال‏شهري‏ها) تغيير دهند؟ مي‌گويد: معتقدم خاتمي امروز هيچ تفاوتي با خاتمي خرداد 76 و وزارت ارشاد ندارد، همان رفتار صميمانه، سعه صدر و اعتقادات قبلي را كه داشته هم‏چنان حفظ كرده است. اما بايد ديد تا چه اندازه شرايط و امكانات اجرايي در تحقق اهداف و برنامه‏هاي رييس‌جمهور كه به عنوان امري اسلامي، انساني و بر اساس قانون اساسي بايد انجام مي‏گرفت، فراهم شده است.

وي در ادامه مي‏گويد: اساس اعتقاد به طبقه‏بندي مردم و دوگانه انگاشتن آنها چيزي خوبي نيست. همه شهروندان جمهوري اسلامي‏اند و هر كسي كه متعلق به اين آب و خاك است، بايد حرمت و امنيت داشته باشد. طبيعتا اقشار ضعيف‏تر جامعه به كمك‏هاي بيشتري نياز ‏دارند و اين حمايت‏ها بايد به طور منطقي تدوين شود. اينكه تصور شود خاستگاه خاتمي در دوم خرداد 76 جنوب شهر و الان شمال شهر است، قطعا قضاوت درستي نيست و صحبت برخي در اين خصوص به خودشان برمي‏گردد، اما با اطمينان مي‏گويم كه خاتمي از در آغوش گرفتن يك بچه جنوب شهري محروم همان قدر لذت مي‏برد كه از يك بچه شمال شهر.

البته با اين توجه كه آن فرزند محروم به مراقبت‏هاي زيادتري احتياج دارد و به طور عادي توجه بيشتر خاتمي را به خودش جلب مي‏كند. اگر خاطرتان باشد خاتمي در سفرهاي تبليغاتي‏اش با اتوبوس به ميان مردم مي‏رفت. لذا اگر امروز شرايط مشابه آن روز ايجاد شود، همان خواهد بود اما يك كانديداي رياست‌جمهوري با يك رييس‌جمهور ضريب امنيتي‏اش فرق مي‏كند و نبايد توقع رفتاري يكسان را داشته باشيم. گرچه خاتمي در مناصب‏ مختلف تا حدودي اين حفاظت‏ها را شكسته و در مواقعي بدون هماهنگي به ميان مردم رفته و با آنها صحبت مي‏كند. مطمئنم يكي از با لذت‏ترين لحظات براي خاتمي همان لحظاتي است كه با مردم صميمانه و آزاد گفت‏وگو مي‏كند.

رييس ستاد انتخابات خاتمي در خرداد 76، يكي از دلايل حضور پرشور جوانان در اين مقطع را به دليل آنچه تحميل يك كانديداي خاص مي‌نامد، عنوان مي‏كند و مي‏افزايد: اينكه حق تصميم‏گيري عادي و معمولي از سوي عده‏اي رعايت نمي‏شد، طبيعتا حساسيت ما را بر حضوري جدي‏تر به وجود مي‏آورد. مواردي مثل نوشتن ترتيب اسامي كانديداها بر خلاف قاعده معمول و يا تعطيل كردن ستاد انتخابات يك كانديدا آن‌هم دو روز مانده به انتخابات، طبيعتا نگراني جوان‏ها و مردم ما را نسبت به اينكه يك وقت حمايت‏هاي لازم از خاتمي قطع شود، در پي داشت.

حاجي مي‏افزايد: اما در دور دوم انتخابات، اين نگراني از سوي مردم، جوانان و طرفداران خاتمي نسبتا كمتر احساس مي‏شد و خيالشان راحت بود كه ايشان برنده انتخابات هستند. اگر چه معتقدم اين خوش‌خيالي نبايد باعث مي‏شد كه مردم كمتر پاي صندوق راي بروند اما به هر حال يك نوع آرامش را احساس مي‏كردند.

البته عده‏اي توقع داشتند خيلي از شعارهايي كه براي كشور و انقلاب در همان دوره چهار سال اول مطرح شده بود عملي شود كه از روند به وجود آمده، ناراضي بودند.

وي در ادامه‌ي گفت‌وگويش با خبرنگار ايسنا، درباره‌ي اين‌كه اگر خاتمي با تجربيات اين هفت سال، امروز براي اولين بار كانديداي رياست‌جمهوري مي‏شد، چه برنامه‏هايي را ارايه مي‏كرد؟ مي‌گويد: فكر مي‏كنم همان برنامه‏ها را داشتند. برنامه‏هاي ايشان تحت عنوان گام دوم در دوره دوم انتخابات رياست جمهوري - در اصول - همان برنامه‏هاي دور اول بود و چيزي از اصول برنامه‏ها تغيير نكرد.

رييس ستاد انتخابات خاتمي در خرداد 76، مي‏افزايد: انسان از تجربيات جديدش براي رسيدن به هدفش استفاده مي‏كند. اين مساله در دور دوم استانداري‏ام در مازندران هم وجود داشت. در دور اول، پول يك روز نفت در اختيار استاندار، قرار مي‌گرفت كه صرف هزينه امور جاري و روزمره مي‌شد، اما در دور دوم اين پول نبود.

لذا با تجربيات گذشته‏اي كه داشتم بايد در نوع هزينه‌كردن‏ها تجديدنظر مي‏كرديم. لذا معتقدم هدف‏ها در برنامه خاتمي تغيير نكرده است. هدف‏هاي فرهنگي خاتمي همان خدمت به مردم شعار ”زنده باد مخالف من“، ايجاد فضاي امن براي اظهارنظر مخالفان، تامين آزادي‏هاي مصرح در قانون اساسي، ترويج فرهنگ مدارا و گفت‏وگو به جاي ستيز و خشونت‏گرايي و تامين حداقل معيشت براي مردم است.

حاجي مي‏گويد: يكي از آفت‏هايي كه دوم خرداد را متاثر ساخت، هيجان‏زدگي و شتاب زدگي بعضي از افراد بود كه رسيدن به اهداف را در زمان كمي تصور كردند و از سوي ديگر به مطالبات مردم دامن مي‏زدند.

لذا اين حرف را كه بعد از چهار سال تجربه كردن، بايد در روش‏هايمان تجديدنظر كنيم قبول داريم اما اينكه هدف‏ها تغيير كرده، من اين را نمي‏بينم!

به دوره‌ي فعاليت ستاد برمي‌گرديم و از حاجي مي‌پرسيم ‌كه چند ماه قبل از انتخابات، در ستاد چه مي‌گذشت؟

وي مي‌گويد: ما مرتبا نظرسنجي داشتيم و نتايج اين نظرسنجي‏ها براي ما آرامش ايجاد مي‏كرد. روزي كه وارد كار انتخابات شديم، غالب دوستان به اينكه خاتمي پيروز انتخابات خواهد بود معتقد نبودند. من در آن مقطع حرفم اين بود كه ما يك نمونه‏اي از رفتار درست و قانونمند را در برگزاري انتخاباتي عرضه و تجربه مي‏كنيم.

سعي‏مان بر اين بود كه با حفظ حريم كانديداها به قوانين و مقررات پايبند بمانيم. در نظرسنجي‏هاي اوليه كه در اسفند 75 انجام شده بود راي يكي از كانديداها 28 درصد و راي خاتمي 19 درصد بود. در نظرسنجي بعدي رقم 28% به 26% رسيد و 19 درصد خاتمي به 21% و در نظرسنجي‏هاي بعدي فاصله‏ها به تدريج كم شد تا اينكه رقم كاملا برگشت و آراي خاتمي به 35% و رقيب به پايين‏تر از 20 درصد رسيد. لذا از سوي ستاد موفقيت خاتمي در انتخابات اعلام شد.

وي درباره‌ي عكس‌العمل‏ها مي‌گويد: عده‏اي مي‏گفتند كه شما چقدر خوش‌خيال هستيد.

در اولين ديداري كه تعدادي از دوستان از اصفهان و يا مازنداران به ديدار خاتمي در زيرزمين محل ستاد آمده بودند من چون دقيقا در جريان نظرسنجي‏ها بودم گفتم به دفتر رييس‌جمهور خوش آمديد، اما بعد برخي از دوستان نزديك داخل ستاد به من اعتراض كردند كه اين حرف تو خيلي خوش‏بينانه است و من گفتم كه مطمئنم و اين واقعيت است، اما خب عده‏اي به خاطر بعضي از تحركات غيرعادي و خارج از روال نگران بودند. در 48 ساعت آخر كه تقريبا تبليغات به انتها رسيده بود بيشتر نگراني‏مان از تقلب‏هاي گسترده حوزه‏هاي انتخابيه بود كه همان موقع مواردي از آنها كشف شده بود. البته آقاي هاشمي رفسنجاني خيلي كمك كردند كه جلو رفتارهاي تقلب‏آميز گرفته شود و يك پرونده‏اي هم براي آن تشكيل شد.

ادامه دارد....

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha