رييسجمهور رفتار استكباري برخي قدرتها را ناشي از كنارگذاشتن معنويت، اخلاق، عشق و محبت خواند و افزود: اينها حتي حاضرند عدالت و پاكي را فداي منافع خود كنند.
به گزارش خبرنگار اعزامي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) دكتر محمود احمدينژاد، كه به منظور بازديد از اكسپو 2010 به شانگهاي سفر كرده است در مراسم روز ملي جمهوري اسلامي ايران در اين نمايشگاه، با تشكر از استقبال نمايندگان دولت چين و مسوولان بندر شانگهاي و مديران اكسپو، اظهار كرد: شعار نمايشگاه بسيار پرمعناست؛ « شهر بهتر – زندگي بهتر» و اين آرزوي تاريخي بشر است.
وي در ادامه با بيان اينكه سخنش را با يك سوال مهم فرهنگي آغاز ميكند، گفت: سوال اين است كه چرا تمدنهايي نظير تمدنهاي شرقي ماندگار و الهامبخش هستند؟ ميدانيد كه تمدنها خود به خود به وجود نميآيند و حاصل تلاش نسلهاي متوالي يك ملت هستند. تمدنها از پي جنگها و اشغالگريها نيز متولد نشدهاند. خميرمايهي مدنيت فرهنگ است و تمدنها از دل فرهنگهاي متعالي و انساني متولد شدهاند و معمولا پيامبران الهي و مصلحان بشري بنيانگذاران تمدنهاي انساني بودهاند.
احمدينژاد با بيان اينكه « فرهنگ مجموعهاي از انديشه، آداب، رسوم و باورهاي يك ملت است» اظهار كرد: انسان از ساير موجودات متفاوت و يك حقيقت چند بعدي است. هم وجوه و فرهنگ مادي دارد و هم رنگ معنوي. بسياري تلاش كردهاند انسان را در دايرهي خواستههاي مادي محدود كنند و فقط به بعد مادي او اصالت دهند؛ اما چنين انساني دائم به دنبال تامين نيازهاي مادي خويش و از ابعاد معنوي و انسانياش غافل است.
رييسجمهور همچنين با بيان اينكه « بهترين تعريف از انسان را بايد در مكتب انبياي الهي جستوجو كرد» گفت: خداوند انسان را خلق كرد تا جانشين او در زمين باشد. به انسان كرامت بخشيد و از روح خود در او دميد تا اخلاق او مثل اخلاق خدا باشد. انسان از ساير موجودات برتر است؛ چرا كه خالق بشر كه عالم است از انسانها خواسته است عالم باشند.
وي همچنين گفت: علم نور است و با نور است كه انسان ميتواند درست را از نادرست و حق را از باطل تشخيص دهد. نور لازمهي حركت در مسير صحيح است. همچنين خداوند عادل است و از بشر خواسته است در مسير عدالت حركت كند، حقوق انسانها را محترم بشمارد و به آن تجاوز نكند.
رييسجمهور افزود: خداوند مهربان است؛ از اين رو از بشر خواسته است تا او هم مهربان باشد و ديگران را دوست داشته باشد. خداوند زيباست و همهي اعمال او زيباست؛ پس از بشر خواسته است در رفتار و اخلاق زيبا باشد. بيعدالتي، تجاوز به حقوق ديگران و نامهرباني همه زشت هستند اما عدالت، احترام و حفظ حقوق ديگران و مهرباني زيباست. همهي ملتهايي كه به عدالت، پاكي، عشق، احترام و خدمت به ديگران التزام دارند داراي فرهنگ متعالي و تمدنساز هستند. هنر، ادب، مهرباني و پاكي، بخشش و فداكاري، كمك به محرومان و خدمت به ديگران، علم، حكمت، صداقت و تلاش سازنده، همه از عناصر اصلي فرهنگ انساني هستند. همچنين همهي انسانها خواهان صلح، عدالت و احترام هستند و همه از ستم و تبعيض رنج ميبرند. فرهنگهايي كه به همه ابعاد انساني توجه كرده باشند و انسانها خود را با آن بيگانه نپندارند، الهامبخش و ماندگار خواهند بود.
وي همچنين گفت: تمدنهاي بزرگ بهدست انسانها و ملتهاي بزرگ برپا ميشود. همهي مظاهر هنر و زيباييها مربوط به فرهنگها و تمدنهايي است كه مردم در آن داراي احساسات و عواطف پاك انساني و سرشار از عشق و محبت هستند. هنر، تجلي زيبايي روح و انديشهي انساني است؛ چنانكه شاعري كه عاشق نباشد و ديگران را دوست نداشته باشد نميتواند غزلسرايي كند و اثرگذار و ماندگار شود.
رييسجمهور همچنين با بيان اين كه « انسانها تا يكديگر را دوست نداشته باشند نميتوانند به يكديگر خدمت كنند» ادامه داد: خدمتگزاران حقيقي بشر عاشقان حقيقي بشريت هستند. عدالت گمشدهي انسانهاست و تنها كساني ميتواند عدالت را به بشريت ارزاني كنند كه خود عاشق انسان و عادل باشند.
احمدينژاد ادامه داد: فرهنگهاي پايدار و الهامبخش بر ارزشهاي انساني استوار هستند و همهي اين ارزشها در ايمان به خدا متجلي است. خدا صاحب علم، حكمت، عشق، محبت، عدالت و پاكي است و خداوند پيامبران را فرستاد تا اين حقايق را به مردم بگويند و از آنان بخواهند حقطلب، عدالتجو، مهربان نسبت به ديگران و مدافع حقوق انسانها باشند. با تاريكيها، تبعيضها و ستمها مبارزه و از همهي خوبيها و زيباييها دفاع كنند. اين جوهر همهي فرهنگهاي متعالي است و چنين فرهنگهايي ماندگارند، چون انسانيت ماندگار است و انسانيت ماندگار است، چرا كه خداوند ماندگار است.
احمدينژاد در ادامه با بيان اين كه « امروز در جهان با چالشهاي گوناگوني مواجه هستيم» ادامه داد: بعضي دولتها و صاحبان قدرت تلاش ميكنند بر مبناي تفكر و فلسفهي مادي عمل كنند؛ تفكري كه به خاطر منافع مادي انسانيت را قرباني ميكند، همه چيز را براي خود ميخواهد و براي رسيدن به سود، لذت، قدرت و تسلط حداكثري هر اقدامي را مجاز ميشمارد.
وي گفت: در بخش اقتصادي نيز بيرون كردن رقيبان از ميدان و ايجاد انحصار، ترويج مصرف بيشتر و بيشتر، استفاده از ابزارهايي كه با آن قدرت برابري خريد ملتها را كاهش دهند و نداشتن تعهد به ضرورت پاك نگهداشتن آب و هوا و حفظ محيط زيست، در اين تفكر شيوهي رايج است. آنها براي سود بيشتر اگر لازم بدانند حتي جنگافروزي را روا ميدارند تا سلاحها و كالاهاي بيشتري به فروش برسانند.
احمدينژاد ادامه داد: در بخش سياسي هم فريبكاري، اعمال استانداردهاي چندگانه و ايجاد اختلاف براي تسلط بيشتر بر جهان را توجيه ميكنند. در بخش فرهنگي نيز تلاش براي از بين بردن سنتها و ارزشهاي اقوام مختلف و ترويج ارزشهاي خلاف اخلاق و تمدن نتيجهي تفكر مادي و غيرانساني است.
رييسجمهور در ادامه با بيان اين كه « امروز در جهان اتفاقات ناگواري ميافتد» اظهار كرد: حمله به عراق و افغانستان و حملات مكرر به پاكستان و زخم كهنهي فلسطين فاجعهي بشري هستند، سوءاستفاده از امتياز وتو كه خود يك امر غيرعادلانه و تحميلي است و جلوگيري از پيشرفت ملتها در علم و تكنولوژي و حتي تهديد با بمبهاي هستهيي كه جهان را به مخاطره افكنده، امري عادي شده است. صاحبان بمبهاي هستهيي به ديگر كشورها اجازه نميدهند حتي از انرژي صلحآميز هستهيي برخوردار باشند و به دروغ ديگران را متهم ميكنند كه در صورت توليد انرژي هستهيي ممكن است به ساختن سلاح هستهيي دست بزنند. برخي از آنها هم صاحب سلاحهاي مخرب هستهيي هستند و هم از سلاح هستهيي استفاده كردهاند؛ يعني در حالي كه خودشان مجرم هستند به بهانهي احتمال اشاعه، مانع استفادهي صلحآميز ميشوند. اين نوع رفتارها و اقدامات همگي ناشي از اين است كه ابعاد معنويت، اخلاق، عشق و محبت انساني را كنار گذاشتهاند و حاضرند عدالت و پاكي را فداي منافع خود كنند. آيا ميتوانيد اين دولتها را صاحب تمدن و فرهنگ به حساب بياوريد؟ بيترديد اين نوع انديشه و عملكرد ردي در تاريخ جز بدنامي نخواهد داشت. آيا امپراطوري منقرض شدهي انگليس كه به بسياري از ملتهاي آسيايي از جمله ايران و چين ظلم و تجاوز كرد توانست باقي بماند؟ آيا تمدني به نام انگليس در جهان شناخته ميشود؟ آيا امروز امپراطوري رو به انقراض آمريكا ميتواند منشاء تمدن پايدار و فرهنگ متعالي باشد؟
رييسجمهور خطاب به حضار گفت: خانمها و آقايان! به وضوح مشاهده ميشود كه رفتار دولتهاي متوالي آمريكا نسبت به ساير ملتها و حتي ملت خود آمريكا رفتاري فاقد اعتبار، ارزش و بلكه نفرتانگيز است. هيچ ملتي در جهان رفتار خودخواهانه و مستبدانه را نميپذيرد. خودخواهي، استبداد، جنگ و لشكركشي، ساختن بمب اتم و بيعدالتي در روابط اقتصادي و سياسي نه تنها عوامل تمدنساز و فرهنگساز نيستند، بلكه محكوم به نابودي هستند. هر گاه رفتار و تصميمات يك قدرت نزد ملتها مقبول نباشد و جاذبهاش را از دست بدهد و نفرتآور شود، پايدار نخواهد ماند. بستر پايداري فرهنگ متعالي و انساني است؛ يعني فرهنگ صلح و عدالت، عشق و خدمت كه عوامل ماندگاري هستند وگرنه اضمحلال در انتظار خواهد بود.
وي ادامه داد: با توجه به اين تعريف اينك بهتر ميتوانيم شهر بهتر و زندگي بهتر را تعريف كنيم. شهر بهتر با فرهنگ بهتر تعريف ميشود. هر چه عناصر فرهنگي و انساني قويتر باشد شهر بهتري خواهيم داشت. بعضي معتقدند شهر بهتر يعني شهري با ارتباطات و دسترسيهاي مناسب، خدمات عمومي رضايتبخش، پاركها و گردشگاهها و مناظر شهري چشمنواز، ساختمانهاي زيبا، نورپردازيهاي گويا و شهري با امنيت بالا و از اين قبيل؛ اينها همه ميتوانند از ويژگيهاي يك شهر بهتر باشند، اما آيا اين ويژگيها كافي است. به نظرم هيچكدام از شما فقط به اين ويژگيها قانع نباشيد. شهر بهتر شهري است كه در آن روابط بين ساكنان روابط انساني، يعني مبتني بر عدالت باشد. در اين شهر كسي حق ديگري را پايمال نكند، مسوولان و مديران شهري با همهي مردم به عدالت رفتار كنند. همه در برابر قانون برابر باشند و شهروندان نيز حقوق يكديگر را رعايت كنند. شهر بهتر شهري است كه در آن مردم عاشق هم باشند و با يكديگر با محبت رفتار كنند. در شاديها و غمهاي هم شريك باشند. حاكمان و مديران شهري نيز با مردم با انصاف و محبت رفتار كنند.
رييسجمهور ادامه داد: شهر بهتر شهري است كه در آن همگان زندگي شرافتمندانه داشته باشند. هيچ شهروندي نيازمند ضروريات اوليه نباشد، در حالي كه همسايگان او و همشهريان او برخوردار باشند. شهر بهتر شهري است كه در آن كسي احساس غربت و تنهايي نكند. همه خيرخواه يكديگر باشند و در سختيها به هم كمك كنند. شهر بهتر شهري است كه در آن نسبت به كودكان رافت و محبت نشان داده شود. احترام والدين حفظ شود و بزرگسالان عزيز باشند. شهر بهتر يعني شهر بافرهنگ و ارزشهاي انساني؛ شهري كه در آن دانشمندان، معلمان، استادان، هنرمندان، اديبان و توليدكنندگان و خادمان محترم شمرده شوند و بالاخره شهر بهتر شهري است كه استعدادهاي الهي جوانان آن شهر شكوفا شود، به جوانان اعتماد شود تا براي پذيرش ذخاير فرهنگ و تمدن بشري آماده شوند، آماده شوند تا درخت ادب، هنر، عشق و عدالت را باغباني و آن را پر بارتر و براي تحويل به نسلهاي آينده همچون اميني صادق عمل كنند.
احمدينژاد گفت: روشن است كه از مجموعهي شهرهاي بهتر كشور بهتر ساخته ميشود. بشريت به اميد روزي است كه همهي كشورها در سلك كشورهاي بهتر باشند تا از رهگذر آن جهاني بهتر ساخته شود. اين مقصد نهايي همهي پيامبران الهي، نيكان و صالحان است كه جهاني بر مبناي عدالت، مهرورزي، پاكي و خالي از خودخواهي و ظلمها برپا شود و اين دير نخواهد بود.
وي افزود: اگر تلاش كنيم شهر بهتري بسازيم آنگاه كشور بهتري خواهيم داشت و كشورهاي بهتر جهاني بهتر خواهند ساخت؛ جهاني كه در انتظار بشريت است و به دست موعود امم و انسان كامل و با ياري صالحان برپا خواهد شد و همهي زيباييها را به انسان هديه خواهد كرد. اين پيام روشن امروز ملت ايران است. دو ملت بزرگ چين و ايران كه صاحب پايگاههاي تمدن بشري هستند در كنار هم ميتوانند در تحقق اين هدف پيشگام باشند.
رييس جمهور در پايان گفت: بار ديگر از همهي ميهمانان محترم به ويژه كساني كه از چين در اين مراسم حضور يافتهاند تشكر و قدرداني ميكنم.
به گزارش ايسنا، در اين مراسم رقصهاي سنتي خراساني نيز به نمايش گذاشته شد.
پيش از سخنان رييسجمهور هم تعدادي از مقامات چيني شركتكننده در نمايشگاه سخنراني كردند.
انتهاي پيام


نظرات