• دوشنبه / ۱ دی ۱۳۹۳ / ۱۲:۰۶
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 93100100182
  • منبع : فضای مجازی

واکنش خانواده پاشایی به اظهارات اباذری

واکنش خانواده پاشایی به اظهارات اباذری

عموی مرحوم مرتضی پاشایی به نمایندگی از خانواده آن مرحوم، طی یادداشتی به اظهارات اخیر دکتر یوسف اباذری که در نشستی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، بیان شده بود، واکنش نشان داد. او البته نامی از اباذری نبرده اما شواهد و قرائن موجود در یادداشت نشان می‌دهد که واکنش او به اظهارات جنجالی این استاد دانشگاه بوده است.

عموی مرحوم مرتضی پاشایی به نمایندگی از خانواده آن مرحوم، طی یادداشتی به اظهارات اخیر دکتر یوسف اباذری که در نشستی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، بیان شده بود، واکنش نشان داد. او البته نامی از اباذری نبرده اما شواهد و قرائن موجود در یادداشت نشان می‌دهد که واکنش او به اظهارات جنجالی این استاد دانشگاه بوده است.

به گزارش ایسنا به نقل از «جام‌جم»، منصور پاشایی نوشت: «درگذشت مرتضی پاشایی خواننده محبوب و مردمی پاپ و تشییع با شکوه و البته غیر قابل توصیف و انتظار وی چندی است که بازتاب وسیعی در جامعه داشته و منشاء نقدها و تحلیل‌های جامعه‌شناسان و اهالی نظر گردیده است.

اساسا نقد یک پدیده اجتماعی، نفیا و اثباتا امری مبارک است و باید از آن استقبال کرد و آن را منشاء خیر و برکات آتی دانست. لذا اینجانب به نمایندگی از خانواده پاشایی و به عنوان عضوی از جامعه دانشگاهی کشور از هرگونه نقد منصفانه استقبال نموده و هرگز به دنبال تقدیس و بزرگنمایی آن مرحوم نیستم.

لیکن اخیرا نقدی در یک جمع دانشگاهی مطرح شده که چه از نظر شکلی و ادبیات و چه از نظر ماهوی محل تامل و تاسف است و به ویژه آن که صاحب این نقد، جامعه شناس و دانشگاهی است. بنابراین لازم می دانم از باب تنویر افکار عمومی مطالبی را به اختصار عرضه نمایم.

منتقد مذکور در ابتدای سخنان خویش موسیقی پاپ را کلا و اساسا مبتذل معرفی می کند و در جای دیگری از سخنان خویش مدعی می گردد که این نوع موسیقی هیچ نسبتی با آرمانهای اول انقلاب ندارد.

مبتذل دانستن و زیر سوال بردن یک سبک موسیقی و هنر و یا تایید و تکریم آن مستلزم داشتن تخصص و دانش در خصوص موضوع است. ایشان خود اذعان می کند تخصصی در هنر و موسیقی ندارد و بر اساس نظرات دیگران گزاره های خویش را بنا نهاده است.

پس آیا بهتر نیست که نقد سطح هنری و اصالت و یا ابتذال موسیقی را به اهلش واگذاریم چنانکه فرموده اند: إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ... یعنی خدا به شما فرمان می‏دهد که سپرده‏ها را به صاحبان آنها ردّ کنید و چون میان مردم داوری می‏کنید، به عدالت داوری کنید.

در باب ادبیات مطرح شده نکته قابل طرح این است که به فرض صحت ودرستی محتوای کلام، به قول ظریفی کلام حق، مشروط است به ادبیات و زمان مناسب. یعنی اگر کلامی با ادبیات نامناسب بیان گردید دیگر به حق نیز دانسته نمی شود.

شاید اندیشیده شود که ایشان از باب تلنگر به اجتماع خویش و در جهت اصلاح آن، این نوع ادبیات را بکار برده اند. در حالیکه هیچ کس نمی تواند و نباید حتی با دیدگاه و نیت مصلحانه به گروهی از مردم توهین و بی احترامی نموده و مع الاسف به آن افتخار نماید.

چنانکه نگارنده و خانواده آن مرحوم نیز علی رغم بی احترامی به عزیزمان، همچنین تازه شدن داغ دلمان، حتی با نیت مصلحانه و از باب نهی از منکر، بی احترامی و توهین به ایشان را حق خود نداسته و در شان خود و آن مرحوم نمی دانیم. آیا شایسته تر نیست که نقد خود را همراه با متانت و ادب مطرح کنیم؟

اما این اظهارات موجب شد که نقدی بر اینگونه اظهارات در جامعه از جمله منتقد محترم داشته باشیم، تا شاید اشاره ای باشد بر توقف این پدیده نابهنجار، یعنی شکستن حرمت دیگران در جامعه، و از سوی دیگر ترویجی برای باز کردن راه گفتگوی مشفقانه باشد.

به راستی چرا فکر می کنیم که همه باید همانند ما فکر کنند؟ چرا فکر می کنیم که همه باید با سلیقه ما هم رای باشند؟ چرا فکر می کنیم که اگر کسی مثل ما فکر نمی کند پس از ما نیست؟ چرا در برابر هر پدیده ای اینقدر خشن برخورد می شود؟ چرا اینقدر نسبت به هم بی مهر شده ایم؟ چرا عواطف و سبک ارتباطات انسانی یک جامعه شرقی یعنی جمع گرایی (Collectivism) را با سبک ارتباطات انسانی غربی فردگرایانه (Individualism) عوض کرده ایم؟

و سوال اساسی تر اینکه چرا به یک جوان تازه گذشته که به قول معروف هنوز آب کفنش خشک نشده اینگونه بی رحمانه تاخته و با بدترین و سخیف ترین کلمات از وی یاد می کنیم؟ آیا در هیچ جامعه ای سراغ داریم که به یک فردی که مورد استقبال میلیونها نفر از جوانان کشور است اینگونه توهین شود؟ چرا این همه خشونت و توهین؟ چرا این همه ناسزا گویی به ملت؟

اگر سیره پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) و خوی و خلق مهربان آن حضرت در برخورد با افراد جامعه آن زمان در جزیره العرب را معیار خود قرار دهیم و اگر فرمان خداوند متعال به آن حضرت را ملاک ارزیابی رفتار خود در جامعه بدانیم که فرمود: فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ القَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ یعنی: 'خداوند با رحمت خویش تو را با مردم مهربان و خوشخو گرداند و اگر تندخو و سخت دل بودی، مردم از پیرامون تو پراکنده می ‏شدند'، پس چگونه بپذیریم که اینگونه نقد ها در مواجهه با مسائل اجتماعی صحیح است؟

اشکال دیگری که در شیوه نقد جامعه شناختی منتقد محترم مشاهده می شود این است که ایشان علیرغم اصول و مبانی پذیرفته شده علمی در حوزه نقد و تحلیل، همانند یک فرد غیر علمی برخورد نموده اند.

همه افراد فرهیخته علمی می دانند که نقد و تحلیل یک پدیده یا می بایست بصورت قیاسی و از روی تئوری های پذیرفته شده در یک پارادایم علمی بوده، و یا به روش استقرایی و مشاهده، با روش های کمی و یا با روش های کیفی و مستند به شواهد و قرائن پژوهشی باشد.

یک محقق فرضیه ای را ساخته و تلاش می کند تا با استفاده از تئوری های موجود و یا شواهد و دلائل کافی آن فرضیه را اثبات کند. در واقع یک فرضیه علمی حدس هوشمندانه محقق است، اما ایشان فرضیه ای را ساخته که آن فرضیه اولا به جای اینکه یک حدس هوشمندانه باشد، یک ظن و گمان شکاکانه است. ثانیا این فرضیه مستند به هیچ یک از شواهد و قرائن پژوهشی نمی باشد و آن فرضیه تبدیل به یک قضاوت بی اساس شده است.

حدس و گمان ایشان از اینجا ناشی می شود که تصور می کنند حاکمیت می خواهد تا با بزرگ جلوه دادن بعضی از هنرمندان و ورزشکاران از جامعه سیاست زدایی کند. اولا باید عرض کنم که بنده در مقامی نیستم که بخواهم از سوی دولتمردان به ایشان پاسخ دهم و این به عهده خود متولیان امور است.

اما بنده از مرتضی پاشایی دفاع می کنم و باید عرض کنم که وی در طول حیات کوتاه خود به هیچ وجه وارد عرصه سیاست نشد و ابزار دست هیچ کس و هیچ گروهی قرار نگرفت.

فقط به عنوان یک مصداق عرض می کنم که وقتی مرتضی هنوز به شهرت این چنین نرسیده بود، بعضی از دوستانش به وی پیشنهاد کردند که با توجه به صبغه مذهبی جامعه، اگر ترانه ای در وصف برخی مقدسات بخواند، ممکن است به سرعت پیشرفت نماید، اما آن مرحوم در پاسخ گفت که به هیچ وجه نمی خواهد از مقدسات به عنوان ابزار و نردبان ترقی استفاده کند.

آیا ما می توانیم با عنوان نقد علمی، اخلاق و اعتقادات مان را فراموش کنیم؟ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ... (سوره حجرات آیه 12) یعنی: ای کسانی که ایمان آورده‏اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است....

امیدوارم که خداوند متعال همه ما را به نور هدایت رهنمون فرماید، و بنده با توجه به شناختی که از مرتضای عزیزم دارم، مطمئن هستم که روح بزرگ ایشان برای همه مردم ایران آرزوی توفیق و سعادت داشته و برای منتقد محترم نیز طلب مغفرت خواهد نمود.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۱ ۱۵:۰۳

من کاري به اين نقدها و بيانه هاي پس از آن ندارم اما فقط ميدانم که پاشايي کلا چهار سال خواننده شده بود. شرکت مردم در تشييع جنازه وي نشان از محبوبيت اين خواننده نبوده بلکه حمايت از موسيقي بوده، اين واضح بوده است که خيلي از مردم نامي از اين خواننده حتي نشنيده بودند

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۱ ۱۵:۳۱

آقاي پاشايي لطفاً منطقي باشين وبي جهت جبهه نگيريد همه اهل فن مي دانند حرفهاي آقاي اباذري عين واقعيت است.

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۱ ۱۷:۱۷

کاملا مؤدبانه، هنرمندانه و با فکر بيان کرديد. بسيار عالي...

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۱ ۲۰:۲۸

تشيح پيکر مرحوم پاشايي خود گوياي همه چيز بود لذا آقايان پشت سر مرحوم سخن نگويند سنگين ترند من بنده خدا پاشايي را نمي شناختم ولي حالا مهر او در دل همه ايران است روحش شاد

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۱۱ ۲۱:۱۴

دقيقا چون نميشناسيش اين حرفو ميزني

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۲ ۱۱:۱۱

من با گفته اباذري کاملا موافقم. بنظرم نه تنها مرحوم پاشايي بلکه اغلب خواننده هاي ايراني بي محتوي و مبتذلند که دليل اصليش وجود محدوديت هاي مختلف براي بروز مستعدهاست.

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۲ ۱۱:۱۷

استاد اباذري جامعه شناسي هنر تدريس ميکنند و تخصص لازم براي نقد موسيقي را دارند

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۲ ۱۳:۱۹

اين آقاي معلم همون روز تو دانشگاه گفت من ! تخصصي تو موسيقي ندارم اما ... وقتي نداري آخه براي چي چيزي مي گي که صرف نظر از جرحه دار کردن قلب آدمهاي بي شمار باعث انگشت‌نما شدن خودت بشي؟؟!؟؟

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۲ ۱۳:۴۱

من از طرف اباذري از خانواده مرحوم پاشايي عذرخواهي ميکنم. روحش شاد و يادش گرامي

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۲ ۱۳:۴۹

همه به جاي دقت تو حرفاي دکتر اباذري به فکر رفع اتهام از پاشايي هستند. پاشايي وسيله اي بود براي بيان مقصود اباذري که اتفاقا جهات مختلف تمثيل براي بيان منظور اباذري را نيز داشت. لعلکم تعقلون

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۳ ۰۴:۰۱

بس کنيد بابا کشتيد خودتونو با پاشايي

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۷ ۱۳:۴۵

با احترام به نظرات مختلف دليل محبوبيت مرحوم پاشايي فقط موسيقي نبوده است.داشتن بيماري درد آور وي در اين سن کم-داشتن روحيه قوي و اميد او در زندگي و چگونگي مقابله با اين بيماري-داشتن اخلاق نيکو و درست کاري اين جوان-بيان افکار و انديشه ها و دغدغه هاي نسل جوان-استفاده مفيد از رسانه قوي (تلويزيون ) در قبل از فوت-عدم استفاده ابزاري از موسيقي-خوش تيپ بودن و دلايل ديگر باعث محبوبيت اين جوان هنرمند گرديد .روحش شاد اميدوارم نقدهاي ما مزين به ادب باشد.

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۸ ۱۹:۳۷

به نظر من حرفهاي آقاي اباذري عين واقعيت بود و اينکه عده کثيري با اين حرفها مخالف باشند، دليل بر اشتباه بودن صحبتهاشون نيست.

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۹ ۰۱:۰۹

آدم بيکار برا اومدن تو خيابان و خوش گذراني زياده.حالا يکي اومده واقعيت رو گفته دارين خود کشي ميکنيد.هنرمند کسي هست که از موقعيت اجتماعي خودش سوءاستفاده نکنه....

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۱۰ ۰۸:۰۱

کدوم واقعيت؟ هرکس تند تر و بي ادبانه تر صحبت کنه و جنجال بيشتري درست کنه، بعضيها فکر ميکنن حق با اونه!!!!!! اتفاقا مرحوم پاشايي بخاطر سوءاستفاده نکردن از موقعيت و محبوبيتش در نسل جوان بيشتر مشهور شد

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۰۹ ۱۹:۲۰

دنبال نون باشيد خربزه آبه

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۱۰ ۰۸:۵۶

اگه قرار باشه هر چيزي توي اين جامعه تحليل بشه مشكل و بدبختي توي اين جامعه هست. تشييع يك انسان فقط همدرديه ياد بگيريم با واقعيتها روبه رو بشيم اگه صحبتهاي اباذري واقعيته تشييع پاشايي واقعيته. بذاريد آروم بخوابه و خانواده اش آروم به دردشون بسازن.

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۱۱ ۱۵:۰۱

آقاي اباذري با اون ادبيات نه هنر ميشناسه نه جامعه! حتي اگه حرف خوبم زده باشه!!

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۱۳ ۱۴:۴۱

اباذري کليت حرفش چيز بدي نبود اما لحن خوبي نداشت. مبتذل خوندن آهنگ و ... هم که مضحک هست!

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۱۳ ۱۶:۰۶

چرا طرفداران پاشايي نميخوان حقيقتو قبول كنن؟ آخه پيش خودتون فكركنيد با كي داريد لجبازي مي كنيد؟ درسته لحن صحبت آقاي اباذري چندان مناسب نبود ولي اصل حرفش كه كاملاً درسته. همه هم مي دونن اينو. پس لطفاً متعصبانه وبچه گانه حرف نزنين. ضمناً مگه دليل محبوبيت خلق الساعه مرحوم پاشايي هنر وموسيقي بود كه آقاي اباذري نتونه اظهارنظر كنه؟ كاملاً مشخصه كه دليلش مسائل جامعه شناسيه و يك جامعه شناس بهتر ازهركسي مي تونه در اين زمينه اظهار نظر كنه. والسلام.

avatar
۱۳۹۳-۱۰-۱۴ ۱۵:۲۵

گويا مردم ايران که دم از فقر ميزنن بيکارن که ميرن مراسم خاکسپاري يه خوننده. چطور يه خوننده اينقدر طرفدار ناآگاه پيدا ميکنه؟ اينها که رفتند يا بازيچه دست بودند يا اينکه سياه لشکر منفعت طلب. هيچ جاي مخيله و عقل نميگنجه که مراسم شهادت امام حسين آدم بره مراسم يه غريبه خيلي‌ها از شهر خودشون اومدن تهران برن مراسم خيلي ها هم مراسم محرم رو کنار گذاشتن در پارکها آهنگ پاشايي ميخوندن و ميسوختن. هدف زندگي ما موسيقي نيست. پاشايي که الهه ي موسيقي خيليها شده آخرش مرد. فکر اون دنيا باشيم اين چيزاي بي ارزش رو کنار بذاريم. اما اباذري هم حرف درست يا نادرست رو در قالب توهين زد اين اشتباه مسلم بود. زمان انقلاب شهيد بهشتي و مطهري با منطق مباحثه ميکردن نه با فحش