• چهارشنبه / ۲۰ خرداد ۱۳۸۸ / ۱۰:۰۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8803-10057

يادداشت عليرضا پنجه‌اي درباره‌ي ساده‌نويسي در شعر

يادداشت عليرضا پنجه‌اي درباره‌ي ساده‌نويسي در شعر
عليرضا پنجه‌اي در يادداشتي به ارائه‌ي نظرش درباره‌ي ساده‌نويسي در شعر پرداخته است. اين شاعر در اين يادداشت كه آن ‌را در اختيار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) قرار داده، با عنوان «هنر، هنر است» و «اندر حکايت ساده‌نويسي» نوشته است: هرگونه اظهارنظر درباره‌ي ساده‌نويسي مي‌تواند ما را با طرح دو پرسش تأويلي مواجه کند: اول؛ ساده‌نويسي هنر است؟ دوم؛ بغرنج‌نويسي هنر است؟ گزينه‌هاي اول و دوم هريک نقش تز و آنتي‌تز را بازي مي‌کنند و ما در يک چالش دانش‌وري مي‌توانيم به چنين سنتزي دست يازيم يا لااقل آن‌را به عنوان يک گزينه‌ي پاسخ‌مند مطرح سازيم: هنر، هنر است. در واقع ساده‌نويسي زماني مي‌تواند هنر باشد که سهل‌انگارانه هنر را در سطح فهم موسع تمام طيف‌هاي جامعه نزول ندهد؛ لااقل به اين گزاره‌ي آشنا قائل باشد که: «قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهري». و البته اگرچه در دسترس بودن زر موسع است؛ اما اندازه و عيارش در دست زرگر بوده و ماهيتي ظاهري نسبت به گوهر (جوهر) دارد، - که از ذات، درون و سرشت هنر دلالت مي‌کند - و البته گوهر (جوهر) شناس مقام آن داند و بس. بنابراين هر چند هر چيز زرگون مورد استفاده‌ي عامه قرار مي‌گيرد؛ اما ميزان، چگونگي ماهيت، عيار اصيل يا بدل بودن و ارزش آن با زرگر يا زرشناس است؛ فهم عوام را مي‌توان فقط به ظاهر زر و نه اصالتش دلالت داد. شما مي‌توانيد زر را نوشته‌اي ساده بيانگاريد که همه را توان نوشتن آن هست؛ اما عيارسنجي‌اش بر عهده‌ي زرگر يا کارشناس است. زر نيز کالايي ا‌ست که البته در دسترس همگان نيست؛ اما دارا بودن آن نيز هرکس را به عياري، و مرتبت و قدر و اندازه‌اش به سنجه‌ي زرگر قابل ارزش‌گذاري است. گوهر نيز کمياب و از چنين ماهيتي برخوردار است. اين سنگ گران‌بها که معطوف به جوهره و ذات است، به اهل فهم و به نوعي در انحصار خواص و البته گوهر و گوهرشناس است که بسيار کم‌تر از زرشناس است. همين ضرب‌المثل فارسي فاصله‌گذاري مي‌کند بين زر (کالاي گران اما به لحاظ دسترسي موسع‌تر) و گوهر (کالاي نخبه در دسترس نخبگان) که از لحاظ کميِت در حداقل است. حالا با اين پيش‌فرض مي‌توانيم بگوييم توليد زر و يا توليد گوهر کدام يک بهتر است؟ هرچند که در ماهيت بين آن‌ها توفير صورت و سيرت بتوان قائل شد؛ اما هريک جايگاه خود دارند و البته منزلت و مقام خود. چنان‌که اگر در کار تأويل زر باشي، بايد مخاطبت زرشناس باشد و مصرف‌کننده‌ات زردوست، و اگر مخاطبت گوهرشناس باشد، براي داوري و ارزش‌گذاري گوهرطلب، بايد در همان رديف به چالش آن بنشيني. صورت يا سيرت؟ تو بايد به اصل ذات و ميزان خالصي و ناخالصي همان گزاره و رديف بپردازي و از مداخلت هر يک در ديگري ممانعت کني، هنر زرگري با همان هنر، قابليت ارزيابي دارد و هنر گوهري با همان گوهر. شما در زر مي‌توانيد از گوهر هم بهره ببري؛ و وزين (ارزش‌مند) ترش‌ گرداني. خلاقيت تو در نقوش و قالبي است که براي آن ماده طراحي خواهي کرد؛ بنابراين بايد در ساده‌نويسي و بغرنج‌نويسي در هر دو هنر و بوطيقا (فن) دستمايه‌ات باشد؛ وگرنه ول معطلي! بنابراين نه در ساده‌نويسي و نه در غامض‌نويسي نبايد ساده‌نويس سهل‌انگار و يا پيچيده‌نويس سهل‌انگار باشي؛ حالا برخي با چيدمان ساده‌ترين کلمات شما را به گوهر نايابي مي‌زيبند و مي‌آرايند که از هر زاويه و هر نور و هر زمان زيبايي حيرت‌انگيزي در آن کشف مي‌کنيد و مگر ذات هنر بيان زيبايي نيست؟ *1 پس هنر، هنر است چه ساده ، چه بغرنج. *2 و به ياد داشته باشيم که: «در کار گلاب و گل حکم ازلي اين بود / کاين شاهد بازاري و آن پرده‌نشين باشد.» پي‌نوشت: *1 نصرت رحماني: ذات هنر بيان زيبايي است *2 حافظ انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha