• چهارشنبه / ۲۹ تیر ۱۴۰۱ / ۱۷:۰۲
  • دسته‌بندی: سیاست خارجی
  • کد خبر: 1401042920232
  • منبع : فضای مجازی

/یادداشت اختصاصی ایسنا/

سفر بی نتیجه بایدن به منطقه

سفر بی نتیجه بایدن به منطقه

یک تحلیلگر مسائل غرب آسیا گفت: به نظر نمی‌رسد سفر بایدن به منطقه، دستاورد قابل توجهی در زمینه مقابله با نفوذ چین و روسیه در غرب آسیا داشته باشد، اما فراتر از این، آمریکا حتی در مقابله با ایران و ایجاد اجماع ضد ایرانی در منطقه، به عنوان هدف حاشیه‌ای خود نیز ناکام باقی ماند.

سیاوش فلاح‌پور در یادداشتی با عنوان "سفر بی نتیجه بایدن به منطقه" که در اختیار ایسنا قرار گرفت، نوشت: بسیاری از رسانه‌ها یا منابع تحلیلی سفر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به منطقه و مشخصا عربستان سعودی را تا پیش از انجام این سفر در چارچوب تصورات سنتی و «پسا جنگ سردی» از منطقه غرب آسیا تفسیر می‌کردند. از جمله نشانه‌های اساسی در این تصورات، وجود جهان تک قطبی به رهبری آمریکا است که بسیاری از کشورهای منطقه در اردوگاه حامیان آن قرار گرفته و از لحاظ اقتصادی، نظامی، امنیتی و سیاسی وابستگی مطلق به آن دارند.

از سوی دیگر و با توجه به این پیش فرض، تنها چالش پیش روی هژمونی آمریکا در منطقه غرب آسیا، بازیگر مستقلی به نام جمهوری اسلامی ایران و شبکه متحدان منطقه‌ای این کشور است. بر اساس این تصور سنتی، مهمترین هدف رئیس‌جمهور آمریکا از سفر به منطقه، بازدید از حیاط خلوت این ابر قدرت در غرب آسیا (رژیم صهیونیستی و عربستان) و شکل دهی به اجماعی ضد ایرانی بوده است؛ آن هم پس از بی‌نتیجه ماندن مذاکرات برای احیاء توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ و تشدید تنش‌ها میان تهران و واشنگتن. بسیاری از رسانه‌های منطقه‌ای با تکیه به این نگاه، کلیدواژه «ناتوی عربی» را به عنوان محور سفر کوتاه بایدن به غرب آسیا طرح می‌کردند.

اما این تصورات ریشه در واقعیاتی دارد که به تاریخ پیوسته است. ۴۰ سال پیش، بیش از ۸۰ درصد منابع انرژی کشورهای عربی خلیج فارس به مقصد اروپا و آمریکا صادر می‌شد؛ این واقعیت حوزه خلیج فارس را به انبار انرژی غرب تبدیل کرده و معادله «نفت مقابل امنیت» را برساخته بود. امروز اما بیش از ۸۰ درصد منابع انرژی این کشورها با عبور از تنگه مالاکا به شرق آسیا و مخصوصا چین صادر می‌شود. پکن اکنون مهمترین شریک اقتصادی کشورهای عربی خلیج فارس به شمار می‌آید و حجم مبادلات اقتصادی آن‌ها تا پیش از شیوع ویروس کرونا بیش از ۲۰۰ ملیارد دلار بوده است. روابط گسترده اقتصادی، دروازه‌ای برای نفوذ چین در سایر شئون متحدان آمریکا در خلیج فارس بوده؛ از سیاست و همکاری‌های تکنولوژی گرفته تا ارتباطات امنیتی و حتی نظامی!

نگاهی به فضای حاکم بر محافل سیاسی و اندیشکده‌های آمریکایی نشان می‌دهد نگرانی از نفوذ چین در غرب آسیا و خلیج فارس، اکنون مهمترین دغدغه واشنگتن نسبت به این منطقه است. بر این اساس دولت‌های ترامپ و بایدن بارها به متحدان خود درباره میزان نفوذ چین هشدار داده و از آن‌ها خواسته‌اند روابط رو به رشد خود با این ابر قدرت شرقی را متوقف کنند. اصرار بر خروج پیمان‌کاران چینی از پروژه‌های حساس در رژیم صهیونیستی نظیر بندر حیفا و هشدار به محمد بن‌زاید برای تعطیلی پایگاه چین در بندر ابوظبی که به ادعای رسانه‌های آمریکایی کارکرد نظامی هم داشته، از جمله نمودهای این نگرانی فزاینده در واشنگتن است. البته این نگرانی‌ها صرفا محدود به چین نیست و روسیه را هم در بر می‌گیرد. اگرچه روسیه نسبت به چین ظرفیت‌های اقتصادی بسیار محدودی برای تعامل با کشورهای منطقه دارد، اما با تکیه به دو اهرم انرژی و تسلیحات، پیشرفت‌های قابل توجهی در توسعه روابط خود با بسیاری از کشورهای واقع در غرب آسیا، از جمله متحدان سنتی آمریکا داشته است. طراحی ابتکار اوپک پلاس در همکاری با عربستان، فروش سامانه اس-۴۰۰ به ترکیه، رشد قابل توجه مبادلات تجاری با امارات و... از نمودهای این روند به حساب می‌آیند. با توجه به این واقعیت‌ها روشن است که ایران اصولا در راس اولویت‌ها و اهداف سفر بایدن به منطقه قرار نداشته است.

نکته قابل توجه این است که علی رغم تمرکز دولت بایدن بر مساله مهار نفوذ چین و افزایش فشارها بر روسیه (از طریق پایین آوردن قیمت نفت)، رئیس جمهور آمریکا باز هم نتوانسته توفیق چندانی در جریان سفر خود به غرب آسیا به دست آورد چرا که به نظر می‌رسد کشورهای عربی منطقه به تدریج فضای جدید شکل گرفته در معادلات جهانی را درک کرده و تلاش می‌کنند سیاست‌های متفاوتی نسبت به گذشته را برای کسب منافع بیشتر اتخاذ کنند؛ هر چند این تلاش‌ها همچنان بسیار محتاطانه است. برای مثال، ترکی الحمد، استراتژیست مشهور سعودی که از جمله شخصیت‌های نزدیک به ولیعهد این کشور نیز به شمار می‌رود، در تحلیلی درباره سفر بایدن می‌نویسد: «بایدن خواهان توقف همکاری یا ائتلاف عربستان با دیگر ابر قدرت‌های جهانی، مشخصا چین و روسیه است. اما این مساله دیگر به واقعیتی غیر قابل تغییر تبدیل شده است و از منظر رهبری کنونی سعودی که نمی‌خواهد تمام تخم مرغ‌هایش را در یک سبد قرار دهد محلی از اعراب ندارد». نمود این تحلیل را می‌توان در استقبال سرد سعودی از سفر رئیس جمهور آمریکا و نشست پر حاشیه محمد بن‌سلمان با وی مشاهده نمود. در عین حال مطالبات طولانی مدت آمریکا از عربستان برای افزایش عرضه نفت به بازار نیز با پاسخی نه چندان گرم از سوی ریاض روبرو شده است. بسیاری از منابع غربی و عربی با اشاره به وعده افزایش ظرفیت تولید نفت عربستان به ۱۳ میلیون بشکه تردید دارند که این مقدار، نهایتا به بیش از ۱۲ میلیون افزایش یابد. این در حالی است که دولت بایدن در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره نیاز فوری به کاهش قیمت نفت برای بهبود موقعیت نامطلوب دمکرات‌ها در نظرسنجی‌ها داشت.

بنابراین به نظر نمی‌رسد سفر بایدن به منطقه، دستاورد قابل توجهی در زمینه مقابله با نفوذ چین و روسیه در غرب آسیا داشته باشد اما فراتر از این، آمریکا حتی در مقابله با ایران و ایجاد اجماع ضد ایرانی در منطقه، به عنوان هدف حاشیه‌ای خود نیز ناکام باقی ماند؛ چرا که هیچ یک از کشورهای عربی حاضر نیستند منافع خود را در جریان نزاع آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران به خطر بیاندازند. شاید اظهارات انور قرقاش، مشاور رئیس امارات مبنی بر ارسال سفیر به تهران و عدم تقابل با ایران، بهترین نماد از این واقعیت باشد؛ آن هم در حالی که هنوز سفر بایدن به پایان نرسیده بود! تمام این‌ها در حالی است که بایدن با سفر به عربستان و ملاقات دوجانبه با محمد بن سلمان، خط بطلانی بر تمام شعارهای انتخاباتی خود درباره اهمیت حقوق بشر در غرب آسیا و پیگیری پرونده جمال خاشقجی کشید. در حقیقت، او بدون آنکه به هدفی ملموس در جهت منافع آمریکا و دولتش دست یابد، بخشی دیگر از پایگاه رای خود را نیز به دلیل زیر پا گذاشتن وعده‌های انتخاباتی‌اش درباره عربستان از دست داد.  

واقعیت این است که جهان در سایه صعود چین و دیگر قدرت‌های آسیایی در مسیر تغییر قرار گرفته و دیگر نمی‌توان نظم موجود پس از جنگ سرد را بر آن حاکم دانست. این تحولات بدون شک بر منطقه غرب آسیا نیز سایه افکنده و بسیاری از معادلات سنتی پیشین را دستخوش تغییر کرده است. از جمله نتایج این تغییرات، کاهش اعتماد سران کشورهای عربی به آمریکا و تلاش آنان برای یافتن متحدانی جدید در آسیا است. قطعا نمی‌توان این تغییرات غیر قابل انکار را به معنای عبور کشورهای عربی از آمریکا دانست چرا که این کشورها علی رغم کاهش روابط اقتصادی، همچنان پیوندهای نظامی و امنیتی عمیقی با آمریکا دارند. اما بدون شک می‌توان گفت احیای روابط این کشورها با آمریکا و بازگرداندن آن به دوران پسا جنگ سرد، به آرزویی محال بدل شده است. همانطور که ریما بنت بندر، سفیر سعودی در آمریکا، در مقاله‌ای که یک روز قبل از سفر بایدن به کشورش در نشریه پولیتیکو نوشت: «الگوی نفت برابر امنیت مدت‌هاست که به تاریخ پیوسته است».

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha