به گزارش ایسنا، آسیا تایمز در گزارشی نوشت: کتاب شرقشناسی (۱۹۷۸) ادوارد سعید نمونهای از نگاه معمول غرب به مشرق زمین را به تصویر میکشد. شرق از نگاه غرب دنیایی مبهم و عقب مانده تصویر میشود که در کشمکشهای متعدد درونی خود غوطهور است. هرچند چنین ادراکی از شرق بر مبنای فرضیات و کلیشههایی نادرست باشد که توسط رسانههای غربی نیز به طور مداوم حفظ و تعمیم داده میشوند و با تکرار ذهن مخاطب را در سیطره خود میگیرند.
در این گزارش که به قلم سعید بازخانه نوشته شده، آمده است: اما زمان آن رسیده است تا در چنین تصویری از شرق تجدید نظر شود. بویژه با ظهور ایران به عنوان یک قدرت در خاورمیانه و فراتر از آن از یک سو و ظهور چین به عنوان یک ابر قدرت در آسیا و جهان از سویی دیگر.
امروزه ایران و چین دو بازیگر مهم در آسیا به شمار میآیند. البته روابط بین آنها محدود به دوران معاصر نیست. ایران باستان و چین همواره دو کشور مهم به حساب میآمدهاند که روابطشان به دوران کهن باز میگردد و جاده ابریشم به عنوان یک کانال ارتباطی برای مبادلات تجاری و تعاملات فرهنگی آنها به شمار می آمده است.
هم اکنون دولت چین در اقدامی جسورانه به عنوان بخشی از استراتژی توسعه خود سعی در احیا و توسعه جاده ابریشم زمینی و راه ابریشم دریایی کرده است. پروژهای که با نام طرح یک کمربند یک جاده(BRI) یا کمربند اقتصادی جاده ابریشم و راه ابریشم دریایی قرن بیستم شناخته میشود، تلاشی برای توسعه زیرساختها از طریق سرمایه گذاری در تعدادی از کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی است. این پروژه در واقع شبکهای گسترده از جادههاست که عبور و مرور بین کشورها را آسانتر کرده و تسریع می بخشد.
مجموعه مسیرهای زمینی که کمربند اقتصادی جاده ابریشم را شامل میشود و مسیرهای دریایی، اقدامی عظیم هستند که شبکههای مواصلاتی در منطقه و در مقیاس جهانی را تحت تأثیر خود قرار خواهند داد.
کشورهای واقع در مرکز، شرق و غرب آسیا از نظر فرهنگی، سنتها، و حتی زبان دارای شباهتهای بسیاری هستند. مردمان ترک زبان در پهنهای وسیع در امتداد جاده ابریشم بویژه در ترکیه، آذربایجان، قسمتهای شمالی ایران، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و حتی در غرب چین پراکنده شدهاند. این ظرفیت ذاتی میتواند به کشورهای در امتداد جاده ابریشم کمک کند تا روابط سازنده بیشتری را ایجاد کنند و طرح یک کمربند یک جاده پتانسیل شکل دادن به ارتباط مردمی در این مناطق و کشورها را داراست و زمینه شکوفایی در حوزههای مختلف از قبیل گردشگری را فراهم میآورد.
شاخه آسیایی این طرح چند کشور را در آسیای مرکزی پوشش میدهد که یکی از آنها ایران است. چین و ایران هر دو از این پروژه توسعهای سود خواهند برد. علاوه بر تبادلات اقتصادی، این پروژه به دو ملت کمک میکند تا به یکدیگر نزدیکتر شوند و روابط بین خود را تعمیق بخشند.
علیرغم نقض توافقنامه هستهای ایران توسط ایالات متحده آمریکا با هدف بی ثبات سازی و خلق مشکلات متعاقب، جمهوری اسلامی ایران امروزه به عنوان جزیرهای با ثبات در خاور میانه کنونی به حساب میآید و توجه ویژهای را به بخش گردشگری به عنوان راهی برای افزایش رشد اقتصادی مبذول داشته است.
نظر به روابط تاریخی بین ایران و چین، طرح یک کمربند و یک جاده فرصتهای بیسابقهای را نه تنها برای تعاملات اقتصادی بین دو کشور فراهم میکند بلکه میتواند به عنوان پلی ارتباطی بین آنها عمل کند و مسیر را برای مردمان دو کشور هموار نماید تا بتوانند پیوندهای فرهنگیشان را از طریق تقویت گردشگری و ایجاد قطبهای فرهنگی گسترش بخشند.
ایران و چین با همراهی سایر کشورهای منطقه در صورت یافتن اشتراکات بیشتر برای همکاری میتوانند یک حوزه قدرت در آسیای مرکزی ایجاد نمایند. یکی از این اشتراکات صنعت گردشگری است که هر دو طرف از آن نفع خواهند برد.
برای نائل شدن به این هدف، مقامات گردشگری در ایران و چین باید همکاری دوجانبه را ترفیع بخشند و بر روی عواملی که میتواند عبور و مرور بین دو کشور را تسهیل نماید کار کنند. لازم به ذکر است که سیاست خارجه باز چین به جهان بیرون به این هدف بزرگ کمک شایانی خواهد کرد.
انتهای پیام
نظرات