• جمعه / ۴ اردیبهشت ۱۳۸۳ / ۱۱:۲۴
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8302-01209

همزمان با روز جهاني تئاتر عروسكي؛ تاريخ شفاهي از زبان فاطمه معتمد آريا/1/

همزمان با روز جهاني تئاتر عروسكي؛
تاريخ شفاهي از زبان فاطمه معتمد آريا/1/
“مدرسه موشها”، “خونه مادربزرگه”، “هادي و هدي” ، ... و نام‌هاي ديگري از اين دست، قبل از هر چيز همه را به ياد خاطرات شيرين دورن كودكي مي‌اندازد. مجموعه‌هاي تلويزيوني و نمايشي موفقي كه بي‌شك قبل از هر چيز نمودي از تهيه كنندگان، بازيگران، كارگردانان و عواملي باهوش و توانمند دارد. از اين رو همزمان با دومين جشن روز جهاني تئاتر عروسكي، فاطمه معتمدآريا طي گفت‌وگويي تفصيلي با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) از شكل‌گيري و روند نمايش عروسكي در ايران گفت. فاطمه معتمد آريا، در سال 1340 در تهران متولد شده است و به گفته خودش از آن دست دانشجوياني است كه تئاتر خوانده و در كنارش در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان مشغول به كار عروسكي مي‌شود. وي در اين باره به خبرنگار هنري ايسنا مي‌گويد: من دانشسراي هنري رفتم كه بعد از انقلاب كاملاً منحل شد. آنجا چند رشته تخصصي چون موسيقي، رقص، خط و نقاشي و تئاتر بود كه من هم بر حسب علاقه ديپلم خود را در رشته تئاتر (بازيگري) گرفت. در آن دوره كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان دوره‌هاي پيشرفته آموزشي را در كتابخانه‌ها براي جوانان و نوجوانان برگزار مي‌كرد و بعد از اتمام هر دوره، همه را در كتابخانه مركزي جمع مي‌كرد و يك گروه پيشرفته تشكيل مي‌داد. به تبع من هم از همان سال‌هاي 53-54 در آن گروه‌هاي پيشرفته شروع به كار تئاتر عروسكي كردم. وي ادامه داد: حسن كانون به اين بود كه ما هم زمان مجبور بوديم همه كارها را خودمان انجام دهيم،‌ يعني من خودم عروسك مي‌ساختم، طراحي دكور مي‌كردم و در نهايت كار عروسك‌گرداني را نيز بر عهده داشتم، يعني هميشه يك كار گروهي در كانون شكل مي‌گرفت. هر چند كه من به شخصه علاقه زيادي به بازيگري داشتم. معتمدآريا درباره فعاليت‌هاي آموزشي كانون و شيوه‌هاي خاص تربيت دانشجو در اين مجموعه مي‌گويد: كانون اساساً سلسله مراتب خاصي داشت، يعني يك كار را به يك يا چند نفر آموزش مي‌داد و آنها تمام آموزش‌هاي خود را به مجموعه هنرجويان و بعد از خود آموزش مي‌دادند و بدين ترتيب يك چيز مشترك بين اعضاي كانون مي‌چرخيد. در آن زمان از جمله افرادي كه در كانون آموزش‌هاي عروسكي ويژه‌اي مي‌داد، شخصي به نام “دانلافون” بود، وجود افرادي چون او يكي از جلوه‌هاي جذابيت كانون تلقي مي‌شد. يعني تمام متدهاي جديد و مختلفي كه در سالهاي 50 و بعد از آن در دنيا به وجود آمده بود،‌ توسط مسئولين كانون و افرادي چون “دانلافون” جمع‌آوري و ترجمه و به دنبال آن كارگاه‌هاي آموزشي براي انتقال اين آموزه‌ها تشكيل مي‌شد و نكته جالب آموزش اين شيوه‌هاي گوناگون در تمام ايران بود، يعني اين اطلاعات نه تنها در تهران بلكه در شعبه‌هاي ديگر كانون و در شهرستان‌ها نيز به صورت هماهنگ و همزمان آموزش داده مي شد و همين مسئله عاملي بود تا ما با يك خط مشي كاملاً مشخص، مطالعه‌شده و پيشرفته، يك شكل جلو برويم. وي اضافه كرد: “دانلافون” هم به اين صورت عمل مي‌كرد، يعني در يك هسته اوليه، پيشرفته‌ترين روش‌هاي عروسكي و نمايشي آن دوره را آورده بود و تمام نظرات و مطالب را ترجمه كرده بود و به گروه نظر خود آموزش مي‌داد و همين گروه مثل يك زنجيره همان اطلاعات را به ديگر گروه‌ها انتقال مي‌دادند. اين نمايشگر عروسكي در ادامه گفت:‌ من جزء سومين و يا‌ آخرين گروهي بودم كه زير نظر حسن دادشكر و گروه وي تعليم ديدم. مهمترين شيوه‌اي كه در آن زمان به من منتقل شد و بعدها در همه جا و همه كارهايم از آن استفاده كردم، شيوه “بداهه” بود. يعني شيوه “نمايش خلاق” كه فكر مي‌كنم در آن زمان و در هيچ دوره‌اي بعد از آن جز در كانون پرورش فكري، اين روش بررسي نشد و كسي به دنبال شناخت آن نرفت. در حاليكه همين روش بسيار، بسيار مهم يكي از اركان اصلي و مهم بازيگري است، يعني دقيقاً همان چيزي كه اساساً در ايران براي آن اهميت قائل نيستند و در واقع نمي‌دانند كه چقدر روش بداهه كردن مي‌تواند به بازيگر در جهت رشد خلاقيت‌هايش كمك كند تا يك كار متفاوت و خلاقانه بوجود آورد. وي با اظهار تأسف از عدم توجه به اين روش‌هاي آموزشي به ايسنا گفت: هيچ مركز نمايشي ديگري چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب اين مسئله را پيگيري نكرد و بدبختانه بعدا، خود كانون هم به نوعي منحل شد. درحاليكه كمي قبل از آن گروه‌هاي نمايشي به روستاها مي‌رفتند و با يك برزنت گرد كه در وسط زمين پهن مي‌كردند تمام نمايش خود را اجرا مي‌كردند و همين كار دقيقاً به همان صورت در تهران انجام مي‌شد. جالب اين بود كه تمام مخاطبان، در مقابل اين شيوه يك واكنش هماهنگ داشتند. اما مجموعه تمام اين فعاليت‌هاي ارزشمند بعدها با انحلال كانون فراموش شد و آن مجموعه بزرگ تنها با يك مركز نشر و يك محدوده كوچك از كلاس‌هاي نقاشي و چند ساختمان باقي ماند، در حاليكه از سال‌هايي كه ما در كانون فعاليت داشتيم، آنجا يك جاي مطلق براي كاركردن و آموزش ديدن بود. چون خاصيت كانون كار آموزشي براي كودكان و نوجوانان بود ولي متأسفانه در اين بيست و چند سال، خيلي خوب از بين رفت و ضربه‌هاي اساسي را خورد و امروز تنها يك چارچوب از اسم آن باقي مانده است. در حاليكه تمام آدم‌هايي كه امروز در عرصه‌ي سينما و تلويزيون و يا حتي نمايش عروسكي، كارهاي شاخصي انجام مي‌دهند، به نوعي ريشه در آن زمان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان دارند. ادامه دارد...
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha