آرش نصرت‌اللهي معتقد است: دوستان شاعر و منتقدي که ساده‌نويسيِ مطرح شده در شعر امروز ايران را مناسب نمي‌دانند، ساده‌نويسي را با ساده‌لوحي و ساده‌انگاري، اشتباه گرفته‌اند. اين شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، متذكر شد: مقصود من و ديگراني که اين ساده‌نويسي را پي مي‌گيريم، حفظ آدميزاده‌گي زبان در اجراي شعر است. ممکن است کساني از اين وضعيت، سوءاستفاده کنند و يا به اشتباه در ساده‌سازي اجراي يک شعر بيفتند، اما اين مسأله به درست يا نادرست بودن ساده‌نويسي مد نظر، مربوط نمي‌شود. او گفت: بارها در نقدونظرها نوشته‌ام که هر کاري مي‌خواهيم بکنيم که شعرمان از وضعيت نابسامان موجود، خارج شود؛ بايد روي زبان کار کنيم، اما اين که دليل نمي‌شود زبان را هدف قرار دهيم. زبان وسيله‌اي است براي رسيدن به آن‌چه که در يک رابطه‌ي دال و مدلولي با معنا، به کار گرفته مي‌شود؛ يعني در پروسه‌ي تشکيل معنا است که زبان به کار گرفته مي‌شود و وجود مي‌يابد. شاعر « تو/تهران/1385 » با ذکر اين نکته که نگران سرنوشت شعر نيست بلکه نگران سرنوشت شاعرانه‌گي است، ادامه داد: به نظر من، پس از دوران بارش بي‌امان نظريه‌ها در دهه‌ي 70، ما نياز داريم که جانمايي اتفاقات را از سطح زباني شعر به لايه‌هاي زيرين زبان و در نهايت جوهره‌ي معنايي متن، منتقل کنيم، البته در صورتي مي‌توان به اين امر دست يافت که روابط ديالکتيک بين عناصر متن به وجود بياوريم. به اعتقاد وي، تا حدودي نيز اين حرکت‌ها آغاز شده است و از همين جهت است که اين بحث‌ها پيش مي‌آيد. اين حالت نه تنها ساده کردن پروسه‌ي نوشتن شعر نيست، بلکه کار شاعر را به عنوان توليد کننده‌ي شعر، سخت‌تر مي‌کند. با اين کار ما يکي ديگر ابزارهاي دم دست شاعر را که به نوعي فريب‌ دهنده‌ي مخاطب است، از دست او مي‌گيريم. نصرت‌اللهي يادآور شد: همان‌طور که در شعر نو نيمايي، شاملويي و امروز شعر آزاد، به ترتيب تساوي مصرع‌ها، وزن عروضي، فخر کلام و به نوعي باز وزن را از شاعر گرفتيم تا به جان شعر، دست يابد، به همين دليل است که کار شاعر را در حالتي که به آدمي‌زاده‌گي زبان روي مي‌آورد، سخت‌تر مي‌دانم از حالتي که با استفاده از بازي‌هاي زباني و به‌کارگيري تکنيک‌هاي دروني نشده، يکي نشده با جوهره‌ي معنايي، شعر مي‌سازد، شايد! به گفته‌ي اين شاعر، به نظرم اگر بنشينيم و با هم در مورد اجراي شعر صحبت کنيم، مي‌توانيم وضعيت حاضر را به نفع شعر، مصادره کنيم. انتهاي پيام