با حضور ابراهيم مختاري، رخشان بنياعتماد، منوچهر مشيري، پيروز كلانتري و محمد تهامينژاد شامگاه چهارشنبه ـ 25 آذر ماه ـ ميزگردي «پيرامون فضاي سينماي مستند اجتماعي دههي 60» در خانه سينما برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين ميزگرد كه در بخش پاياني مراسم بزرگداشت محمد تهامينژاد برگزار شد،اين هنرمندان كه همه از اعضاي كانون مستند تلويزيون در دههي 60 بودند به ذكر خاطراتي دربارهي آن روزگار و شيوهي كار در شرايط پس از انقلاب پرداختند.
كلانتري:مرور تاريخ فيلمسازي درسهاي بسياري به ما ميدهد
پيروز كلانتري مستندساز در ابتداي اين نشست اظهار كرد: اگر نسل جوان ما فعال باشد و تاريخ فيلمسازي در دورههاي مختلف را مرور كند، قطعا مطالب بسياري ميآموزد.
او در عين حال شكلگيري سينماي مستند اجتماعي را مربوط به سالهاي بعد از انقلاب دانست و گفت: سينماي مستند اجتماعي ما با تاكيد بر مشاهده،تحقيق و شناخت در آن سالها با فضايي جديد مواجه شد.
ابراهيم مختاري:حرفهي مستندسازي اجازه نميدهد واقعيات را ناديده بگيريم
ابراهيم مختاري ديگر مستندساز حاضر در جلسه هم با اشاره به اينكه طي آن سالها به ساخت مستندي دربارهي بحران مسكن پرداخته و پس از آن روند كاري او در صداوسيما با مشكلات متعدد مواجه شده گفت: ما طي دورههاي مختلف موفق شديم كه در هر شرايطي به حقيقتهاي خود وفادار باشيم. بنده پس از دههي 60 سه فيلم چهرهنگاري ساختم كه هر سه آنها به نوعي وابسته به تجربيات دههي 60 ام بود. در آن دوره گاه عدهاي از همكاران به من ميگفتند كه تو در صداوسيما كار ميكني و بايد به خواست مديران اين سازمان فيلم بسازي، اما من مستندساز بودم و سينماي مستند به من اين اجازه را نميداد كه واقعيات را ناديده بگيرم. به هرحال در آن دوره ما به لحاظ اينكه كارمند صداوسيما بوديم تا حدي تحت فشار قرار داشتيم؛ از سويي هم خارج از تلويزيون جايي براي مستندسازي وجود نداشت و در واقع مرجع و مركز مستندسازي در آن سالها خود تلويزيون بود. در چنين شرايطي عدهاي از افراد از اين محدوديتها به تنگ آمده و حتي در مواردي مثل مهدي كفايي دست به خودكشي زدند. عدهاي هم كه اوضاع خيلي خوبي را تجربه ميكردند به ساخت مستندهاي دولتي روي آوردند اما جمعي مانند ما سعي كرديم كه در ميانهي اين دو مسير حركت كنيم و قدرت دولتي حاكم را با علايق خود و واقعيات جامعه منطبق كنيم تا به شغلمان پايبند باشيم. به هرحال در آن دوره ما حتي اگر خارج از تلويزيون هم به ساخت مستند ميپرداختيم با مميزي مواجه بوديم.
اين مستندساز در ادامه كارگروهي مستندسازان دههي 60 را براي ساخت مستندهايي دربارهي مسكن و معضلات آن از جمله تجربيات موفق اين گروه برشمرد و افزود: پس از ساخت اين مجموعه قرار بود كه همان گروه مجموعهاي دربارهي طلاق بسازند، اما به يكباره تمام ما به شهرستانهاي دورافتاده منتقل شديم و مديريت تلويزيون توانست گروه موفق ما را از هم بپاشاند.
مشيري:با وجود تمام مشكلات هيچگاه سرخورده نشديم
منوچهر مشيري نيز در قالب اين جلسه شروع فعاليتش درسينما را مربوط به سالهايي كه فيلمبردار سيما بوده دانست و گفت: در زمان انقلاب بنده به همراه دو تن از دوستانم دوربينهاي خود را از صداوسيما خارج ميكرديم و به ثبت و ضبط وقايع ميپرداختيم. پس از انقلاب هم اين شور و هيجان در ما از بين نرفت و به شخصه احساس كردم كه بايد اين مسير را ادامه بدهم. به همين دليل براي ساخت مستند به مراكز مختلف رفتم و تا سال 62 توانستم هفت فيلم مستند بسازم.
او ادامه داد: در فيلمهاي اول خود سعي كردم كه بيشتر به محيطهايي كه پيش از آن امكان پرداختن نداشت بروم و با كمترين امكانات كار كنم كه همواره اين مساله موجب اعتراض مسوولان و همكارانم در تلويزيون ميشد و براي انجام اين كار با مشكلات متعدد مواجه بودم؛ اما از سال 62 به طرز بسيار جالبي به عنوان فيلمبردار به يك راديوي محلي در يكي از شهرستانها فرستاده شدم كه اين حركت نوعي دهنكجي محسوب ميشد و در نهايت هم پس از دوسال به گفتهي مسوولان به بهانهي كمكاري آنهم در دورهاي كه بسيار فعال بودم اخراج شدم.
مشيري يادآور شد:به هرحال به شخصه با وجود تمام اين مشكلات هيچگاه سرخورده نشدم و سعي كردم كه در حد امكاناتم كار كنم، اما هيچگاه نتوانستم مانند سالهاي 59 يا 60 كار كنم اما نهايت سعي خود را به كار ميگرفتم كه حداقل خودم از كارم راضي باشم. در واقع معتقدم كه انسان بايد از هر فرصتي استفاده كند تا بتواند در حين تاثيرگذاري جوابگوي خود نيز باشد.
رخشان بنياعتماد:ذات مستندسازي نميتواند جدا از شرايط جامعه باشد
رخشان بنياعتماد كارگردان سينما هم بابت حضور در مراسم بزرگداشت تهامينژاد اظهار خرسندي كرد و خاطرنشان كرد:هنگامي كه دانشجويي جوان بودم و تازه در آغاز فيلمسازي بودم از محمد تهامينژاد درسهاي بسياري آموختم.
او ادامه داد: اگر قرار باشد كه از افراد به دليل سن و سالشان تقدير كنيم و به آنها جايزه بدهيم، نوعي تعارف و تشريفات در رفتار ما حاكم شده است. در واقع ما بايد در تقديرهاي خود توجه داشته باشيم كه افراد با كار و كاراكتر خود موفق به چه حدي از اثرگذاري شدهاند.
بنياعتماد در ادامه با اشاره به دورهاي كه با جمعي از فيلمسازان مانند تهامينژاد، مختاري و مشيري در صداوسيما كار ميكرده اظهار كرد: زيربناي آنچه كه امروز آن را سينماي نوين ميناميم در همان زمان و در همان اتاقي كه ما در آن كار ميكرديم گذاشته شد. من در آن زمان يك نيروي تازه وارد بودم و از اساتيدي مانند تهامينژاد، درسهاي متعددي آموختم. درواقع تعاريفي كه طي آن دوره به من منتقل شد ديگر برايم به عنوان اصول سينما جا افتاد و اگر پس از اين صد فيلم ديگر هم بسازم باز احساس ميكنم كه مستندسازي متوسط هستم و آنچه را كه آموختهام در كارهايم به كار ميگيرم.
كارگردان مستندهايي همچون «روزگار ما» در بخش ديگري از صحبتهايش هم به فوايد ديدارهاي دستجمعي اشاره كرد و گفت: دور هم نبودن و نديدن يكديگر بلاهاي بسياري برسر ما ميآورد. علاوه بر اين من فكر ميكنم كه اين نوع برنامهها و مرور برخي مسائل مربوط به گذشته بعدها بسيار بهكار ميآيد.
بنياعتماد يادآور شد:عدهاي از كارگردانان تلويزيون در دورهاي از تاريخ به شهرهاي ديگر منتقل شدند. اين مطلب ممكن است كه امروز بسيار عادي به نظر برسد، اما مساله اين است كه آن افراد تنها يك عده كارمند نبودند. در آن دوران سينما با حضور اين افراد داشت معنا پيدا ميكرد، اما در طول تاريخ همواره اينگونه بوده است كه آنچه را كه بيم ميرود تبديل به يك جريان شود متوقف ميكنند. داستان اين ماموريتها هم به همين شكل بود و در واقع تلويزيون با اين شيوه گروهي از زبدهترين و خلاقترين افراد خود را تبعيد كرد. اين شرايط بارها تكرار شده و باز هم تكرار ميشود.
كارگردان «خونبازي» همچنين به بحث تشكلهاي صنفي پرداخت و گفت: در آن سالها هم مانند امروز هرگونه تشكل صنفي و واكنش آن، نوعي برداشت سياسي به دنبال داشت و افراد بسياري از ترس همين مورد فعاليتهاي خود را تعطيل ميكردند و يا مسير خود را تغيير ميدادند و به شكلي تشريفاتي كار ميكردند. همين روند ضربههاي مختلفي به سينما زد، اما بنده به شخصه در آن زمان عليرغم شرايط سختي كه داشتم با سياستهاي تلويزيون همگام نشدم و از تلويزيون بيرون آمدم. درواقع همواره در شرايط بحراني هرگونه واكنشي سياسي تلقي ميشود و افراد از ترس برچسب سياسيشدن كارهاي خود را تعطيل كرده و يا تغيير جهت ميدهند، اما ذات مستندسازي نميتواند جدا از شرايط جامعه باشد و اگر غير از اين باشد تعريف ما از سينما و سينماي مستند غلط است.
بني اعتماد معتقد است:قطعا پرداختن به مسائل سياسي هزينه و ترسي خاص دارد، اما بايد مراقب باشيم كه ترس از اين موضوع ما را به انفعال نكشاند، چرا كه اين انفعال نوعي خطر محسوب ميشود.
كارگردان «زيرپوست شهر» بار ديگر با تاكيد بر اينكه دورهي دورهم كاركردن مستندسازان در سيما فوايد بسياري برايش داشته خاطرنشان كرد: امروز هرآنچه كه براي من باقيمانده از همان دورهم بودنهاست و گرنه در همان شرايط هم افراد نان به نرخ روزخور بسياري داشتيم.
تهامي نژاد:كسي از فيلمهاي آرشيوي مردم خبر ندارد
به گزارش ايسنا،محمد تهامينژاد نيز در قالب اين نشست از شوروشوقي كه در دههي 60 براي كاركردن وجود داشته، ياد كرد و گفت: در سالهاي انقلاب ما توانستيم به هر ترتيبي كه بود بخشي از اتفاقات را ضبط كنيم. بخش بسيار گستردهاي هم توسط مردم عادي ضبط شد كه بعدها با فراخواني آنها را جمعآوري كرديم و توانستيم چندين برنامهي تلويزيوني از آنها بسازيم. اما اكنون مشخص نيست كه آن فيلمها كه زماني آرشيو شده بود در كجا قرار دارد.
ميرتهماسب: علي رغم همهي مشكلات سينماي مستند مسيري رو به رشد دارد
به گزارش ايسنا، درادامهي اين مراسم مجتبي ميرتهماسب به همراه ابراهيم مختاري لوح تقديري را از طرف انجمن مستندسازان و الهام حسينزاده هم لوحي را به نمايندگي از اعضاي سايت «و مستند» به تهامينژاد اعطا كردند.
در هنگام اعطاي اين هدايا، ميرتهماسب عنوان كرد: امروز در اين نشست دوستان از سختيهاي كار در دههي 60 گفتند. اگر 20 سال ديگر نسلي از ما بخواهند از سختيهاي اين دوره بگويند شايد شدت آن به مراتب بيش از دهههاي 60 و 70 باشد، اما به هرحال جذابيت سينماي مستند در همين مسائل است و اين سينما با وجود تمام اين مشكلات رشد خود را نيز داشته است.
ابراهيم مختاري نيز در پايان اين جلسه يادآور شد: پس از اتفاقات مختلف آن دوران احساس كرديم كه بايد مستندسازها يك انجمن مستقل داشته باشند، در آن دوران بنده براي شكلگيري چنين انجمني با افراد مختلفي صحبت كردم كه در ميان آنها اولين فردي كه به موافقت پرداخت و پاسخ مثبت داد محمد تهامينژاد بود.
انتهاي پيام
نظرات