• سه‌شنبه / ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ۱۱:۴۱
  • دسته‌بندی: دین و اندیشه
  • کد خبر: 1402021206983
  • خبرنگار : 71461

سه ویژگی یک معلم حقیقی

سه ویژگی یک معلم حقیقی

برای یک معلم ویژگی‌های فراوانی در قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) ذکر شده است که از میان سه ویژگی یعنی عطوفت و مهربانی، عشق به تربیت و گریز از دنیاپرستی و عامل به گفته‌ها در وجود یک معلم بیش از هر ویژگی دیگری مهم است که تمامی این ویژگی در وجود شهید مطهری موج می‌زد.

به گزارش ایسنا، به مناسبت روز معلم و یادبود شهید مطهری به نکاتی چند در مورد یک معلم طراز می‌پردازیم.

خداوند حکیم اول معلم انسان

قرآن کریم می ‌رماید «عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ / خداوند متعال به انسان آنچه را نمی‌دانست یاد داد!».

انبیاء معلمان بشر

خداوند در قرآن از انبیاء به عنوان معلم‌هایی یاد می‌کند که از طرف خدا برای از بین بردن کوه نادانی و حماقت، سختی‌ها را به جان خریدند و پا به وادی تعلیم و تعلم و تربیت نهادند. (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ)

علت بعثت انبیاء

در عظمت منزلت و مقام معلم همین کافی است که بزرگ‌ترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم به این ویژگی خود افتخار می‌کرد. آن حضرت زمانی که با دو گروه در مسجد مواجه شد که گروه اول عبادت می‌کردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را که در محضر استادی علم می آموختند، افضل دانست و فرمود «اِنَّما بُعثتُ مُعلماً / همانا که من به عنوان معلم انسان‌ها مبعوث شده‌ام».

هر معلمی معلم نیست

اما آن نکته‌ای که راجع به مسئله تعلیم و تعلم و تربیت باید گفت این است که هر معلمی معلم نیست بلکه آنچه در تعلیم مدنظر است و باعث می‌شود که یک نفر به عنوان معلم شناخته شود  این است که آن فرد پا جای پای انبیاء و اولیای خدا بگذارد. به همین خاطر بسیار مهم است که ویژگی‌های یک معلم حقیقی بیان شود تا هم معلمین ببینند این خصوصیات را دارند یا نه.

خصوصیات معلمان حقیقی

برای یک معلم ویژگی‌های فراوانی در قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) وجود دارد که به سه مورد آن اشاره می‌کنیم.

1. عطوفت و مهربانی

درس معلم ار بود زمزمه محبتی

جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

از نشانه‌های معلمان، شایسته رافت و محبت آنان نسبت به شاگردان خویش است. اگر معلمی در جلسه درس رفتاری خشن، تکبرآمیز و همراه با زور و تهدید در پیش گیرد هرگز در امر تربیت توفیق نخواهد یافت. در مقابل مهرورزی، فروتنی و نرمش وی- در برخورد با شاگردانش- دل و ذهن آنان را به او متمایل کرده و با تمام وجود آموخته‌های معلم را دریافت خواهند کرد. خداوند این رمز توفیق در امر تعلیم و تربیت را اینگونه به پیامبر خود یادآور می‌شود «وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ / و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می کنند بگستر و نسبت به آنان، متواضع و فروتن باش!»

رسول گرامی اسلام(ص) خود نیز خطاب به تمام معلمان فرمود «لِینُوا لِمَن تُعلِّمونَ، ولِمَن تَتَعَلَّمونَ مِنهُ / با کسانی که به شما علم می آموزند و یا شما از آنان درس فرا می گیرید، مهربان و نرم خو باشید».

احترام شاگرد به استاد

البته این مهربانی و عطوفت فقط از طرف معلم نیست و شاگردان نیز باید با تمام وجود به استاد خویش احترام بگذارند.

احترام شهید مطهری به استادش علامه طباطبایی

امروز روز یادبود شهید متفکر جهان اسلام شهید مطهری نیز هست. در احوالات ایشان در ارتباط با احترام به اساتیدشان بخصوص علامه طباطبایی نوشته اند «ایشان در نوشته‌هایشان هر وقت اسم آیت‌الله طباطبائی می‌برند، بعد از اسم علامه می‌نوشتند: روحی الفدا.

آیت‌الله نوری همدانی درباره ادب شهید مطهری نسبت به استادشان روایت می‌کند: شهید مطهری پشت سر علامه حرکت می‌کرد، ایشان که وارد می‌شدند بدون اجازه ایشان نمی‌نشست بعد هم حرکت می‌کرد که برود وضو بگیرد ایشان جلوتر می‌رفت، کفش ایشان را جفت می‌کرد، چون می‌خواستند وضو بگیرند علامه که عمامه‌اش را از سر برمی‌داشت، آیت‌الله مطهری دستان ایشان را می‌گرفت. وضو که تمام می‌شد، شهید مطهری می‌آمد جلو و با احترام عبا را روی دوش ایشان می‌انداخت، عمامه را روی سرشان می‌گذاشت.

آیت‌الله نوری همدانی از یکی از جلسات علامه نقل می‌کند: در جلسه درس ایشان بودیم یک نفر آمد خدمت ایشان. آشنا بود. یک شیشه عطری به شهید مطهری تقدیم کرد، ایشان گرفتند و تشکر کردند. آمد جلو و خواست که آن شیشه عطر را باز کند، یک مقداری باز کرد و عطر را زد بروی دستش و خواست آن عطر را به لباس آیت‌الله طباطبائی بزند. آیت‌الله طباطبائی گفت، نه من چند ساله که عطر نزدم از آن تاریخی که استاد من آقای قاضی از دنیا رفته است من عطر نزده‌ام.

2. عشق به تربیت و گریز از دنیاپرستی

مربی و معلم حقیقی همواره به کار خود عشق می‌ورزد و هرگز جایگاه مقدس تعلیم و تربیت را وسیله‌ای برای رسیدن به مطامع دنیوی قرار نمی‌دهد. البته متولیان امر تربیت باید مسائل و مشکلات دنیوی معلمان را برطرف کنند، اما او خود هرگز رسیدن به زخارف دنیوی را هدف اصلی قرار نمی‌دهد چرا که می‌داند خداوند متعال وعده فرموده «مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَمَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ / کسی که بهره های آخرت را بخواهد، ما نیز به تلاش های او برکت و افزایش می‌دهیم و بر محصولش می‌افزاییم و کسی که فقط بهره دنیا رابطلبد. کمی از آن به او می‌دهیم اما در آخرت هیچ بهره‌ای ندارد!».

عطار نیز در توضیح این معنا گفته است:

هرکه او دنیای دون را کم گرفت

همچو صبح از صدق خود عالم گرفت

معلم ساده‌زیست

شهید رجایی که انصافاً اسوه معلمان معاصر است تا آخرین لحظه حیات، وسیله نقلیه شخصی نداشت. پیش از انقلاب می‌گفت: با یک بلیط اتوبوس یا مبلغی ناچیز، هرکجا که بخواهم با وسایل نقلیه عمومی می‌روم. چرا اتومبیلی بخرم که ساعت ‌ا وقت و پول و آزادی خود را فدای نگهداری و تعمیرات آن بکنم؟

وقتی بعد از انقلاب، مسئولیت‌های حساسی چون وزارت، نمایندگی مجلس، نخست وزیری و ریاست جمهوری را عهده‌دار شد و در اوج قدرت با آنکه همه امکانات را در اختیار داشت و دست کم می‌توانست برای خانواده یک اتومبیل شخصی فراهم کند، این کار را نکرد و حتی از نظر لباس و پوشش ظاهری هیچ تغییری در زندگی خود و خانواده‌اش نداد. او در طول موقعیت‌های حساس مسئولیت بعد از انقلاب، همان لباس‌هایی را می‌پوشید که حدود د10سال پیش به عنوان معلم در دبیرستان‌های مختلف تهران می پوشید. کت و شلوارش، همان کت و شلوار قهوه‌ای روشن و ساده و بارانی‌اش همان بارانی قهوه‌ای تیره دوران معلمی بود! با اینکه دیدارهای خارجی داشت و یاران و همکاران و حتی خانواده‌اش به سبب موقعیت اجتماعی، به وی پیشنهاد می‌کردند لباسهایش را تغییر دهد و لباس دیگری بپوشد اما او به هیچ وجه دلایل توجیهی آنان را برای خرید و پوشیدن لباس نو، قانع کننده نمی‌دانست و افتخارش این بود که هنوز می‌تواند از همان لباس‌ها استفاده کند.

3.عامل به گفته‌ها

امام صادق در تفسیر آیه «إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ» فرمود «دانایان و راهنمایان خداشناس و بیمناک از او، عبارت از کسانی هستند که عمل آنها گفتار آنها را تأیید و با آن هماهنگی دارد».

اگر کردار کسی، گفتار او را تأیید نکند و میان کردار و گفتارش ناهماهنگی، مشهود شود، نمی‌توان عنوان عالم دانشمند و معلم و مربی جامعه بر او اطلاق کرد.

رسول خدا در این باره فرمود «در روز قیامت دانشمندان و معلمان بد را می‌آورند و به آتش جهنم می اندازند. یکی از آنان از شدت عذاب در داخل آتش به دور خود می‌چرخد... کسانی که از او علم آموخته و نجات یافته‌اند، به او می‌گویند: وای بر تو! ما راه راست را از تو آموختیم و هدایت شدیم. چرا تو اینگونه‌ای؟ او پاسخ می‌دهد: من نسبت به آنچه به شما می‌آموختم و شما را از آن نهی می‌کردم، مخالفت کردم».

کمترین کار ما برای معلم‌هایمان

پیامبر اسلام آن چنان برای معلمان و مقام ارجمند آنان ارزش قائل بود که در دعاهایش می‌فرمود «اللّهُمَّ اغْفِر لِلمُعَلِّمینَ و أطِل أعمارَهُم و بارِک لَهُم فی کَسبِهِم / خداوندا! معلمان را بیامرز و عمر طولانی به آنان عطا فرما و کسب و کارشان را مبارک گردان».

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha