برگزيدهي مسابقهي شعر كارنامه: مسابقه شعر كارنامه نمايشي است و باعث نابودي كامل شعر ميشود
مسابقه شعر كارنامه نمايشي است و باعث نابودي كامل شعر ميشود.
علي عبدالرضايي، برگزيدهي مسابقهي شعر كارنامه با اعلام اين مطلب به خبرنگار بخش ادبي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) دربارهي دلايل انصراف از مسابقه توضيح داد: مسابقهي كارنامه امسال براي بار دوم است كه اجرا ميشود. متاسفانه چون هيات داوران اين مسابقه هيچ تغييري نكرده است، با توجه به شناختي كه روي سيستم داوري دارم، مطمئنا هدف اين مسابقه در جهت احياي شعر نيست و بيشتر يكسري مناسبات روابط و درگيريهاي فرهنگي است كه در بين افراد وجود دارد. به عنوان مثال، عملا ميبينيم كه حدود 90 درصد كتبي كه كانديداي اين مسابقه هستند، تحت تاثير سيستم نظريهپردازي دههي هفتاد هستند؛ اما براي اين مسابقه، داوراني انتخاب شدهاند كه طي 15 سال اخير از ارشدترين مخالفان اين جنبش شعري بودهاند.خوب، چطور ممكن است كساني كه عملا در تمام مقالهها و شعرهايشان، هميشه مخالف اين جريان شعري بودهاند، بر مسند قضاوت همان شعرها بنشيند؟ امسال براي آنكه ثابت كنند كه دموكرات هستند و دموكراسي را دارند اجرا ميكنند، كتاب مرا گوشت زير ساطور كردند. از اين جهت بيشتر به اين دليل كه در ليست كانديداهاي اين مسابقه چند نفر ديگر هم كه از مطرحترين شاعران اين سالها هستند، هيچ نامي از آنها نيست؛ در نتيجه اعتراض من و اعلام انصرافم بيشتر به علت همين سانسور است؛ يعني يكي به تركيب هيات داوران و ديگري هم به علت اسامي كانديداها. چون احساس مي كنم كه نفرات ديگري كه حتي خود داوران بهتر از من ميدانند كه اينها جز بهترين شاعران اين سالها بودهاند در آن ليست عمدا سانسور شدهاند و دلايل آن را هم در نامه آوردهام.
وي گفت: من فكر ميكنم اين مسابقه محلي براي تصفيه حساب است؛ در نتيجه دلم ميخواهد در اين قائله هيچ نقشي نداشته باشم؛ احساس ميكنم و بايد دربارهي اين جايزه بگويم:
”از طلا گشتن پشيمان گشتهايم // مرحمت فرموده ما را مس كنيد”.
من ديروز پس از ديدن ليست نامزدهاي نهايي كانديداها، نامهي اعلام انصراف خود را براي مدير مسوول مجله كارنامه ارسال كردم و اين خبر را به سايت پندار نيك نيز فرستادم.
علي عبدالرضايي در ادامه گفت: من در همان مسابقهي فراپويان نيز، پيشاپيش اعلام انصراف كرده بودم و بر اين اعتقادم كه در هيات داوران كماكان سيستم حذف و سانسور شخصيتي وجود دارد و بيشتر يك سيستم روكم كني است.
من پيشاپيش خود را كنار ميكشم و اين اعتراضي است نسبت به اينكه بالاخره در جايي مجبوريم دموكراسي را رعايت كنيم.
وي با اعتقاد به اينكه در تركيب هيات داوران هيچگونه تنوع آرايي ديده نميشود افزود: به نظر من اين پنج نفر يك سيستم شعري دارند كه همان سيستم شعري دههي پنجاهي است. طبق شناختي كه از اسامي هيات داوري دارم، بعضي از اين دوستان با توجه به دادهها، حتي من مطئنم كه آنها شعرهاي دههي هفتاد را حتا اگر به طور شفاهي هم بخوانيم نميتوانند درك كنند؛ چون اين شعرها از روي حوزهي نظريهپردازي تازهاي نوشته ميشود. عجيب اين است كه كسي كه تا دو سال پيش از من مي خواست دربارهي اين شعرها به طور شفاهي برايش توضيح دهم، داور بررسي اين شعرها شود، يا ديگري كه در اين 10 سال حتي يك نقد دربارهي اين نحلهي شعري ننوشته؛ يا كس ديگري كه در تمام اين سالها اين جريان شعري را فقط كوبيده است؛ يا يكي ديگر از داوران كه نقش بسيار كوچكي در شكل گيري اين جريان داشته است. بحث من اين است كه چطور ممكن است يك مسابقهي شعري برگزار شود و از كساني براي داوري استفاده كند كه نه در شكلگيري اين سيستم شعري نقشي داشتهاند، نه حتي اين شعرها را مي شناسند؟ من اطمينان دارم كه حتي يكي از آنها نميتواند شعر “جدول” من را بخواند. اعتراض من به موسسهاي است كه به خاطر فقدان بينش و عدم شناخت در دو سال پي در پي جهت واقعي شعر ما را دارد منحرف ميكند .من احساس ميكنم كه اين فقط ا عتراض من نيست و ميدانم افراد ديگري هم هستند كه كنارهگيري كردهاند، ولي هدف من اين است كه خوانندگان شعر من بدانند كه من اين مسابقه را پيشاپيش تحريم كردهام و جايزهي آنها را به هيچ عنوان نميپذيرم و از آنها خواستهام كه اسم مرا حذف كنند.
وي در پايان دربارهي اينكه با وجود اين اعتراض و اعلام انصراف، چرا هيات داوران اثر او را به عنوان يكي از آثار برگزيده اعلام كرده است؟ پاسخ داد: بخاطر اينكه اثبات كنند كه از دموكراسي تبعيت ميكنند؛ مثل مسابقهي دههي هفتاد يا فراپويان، معمولا اسم مرا به عنوان كانديدا تا آن چهار پنج نفر آخر ميآورند، چون چيزي كه مشخص است، مرا به عنوان يكي از نمايندگان اصلي شعر 15 سال اخير ميدانند؛ ولي در مرحلهي آخر هميشه كتاب حذف ميشود. به عنوان مثال ميتوانم “اين گربهي عزيز“ را كه جزء برگزيدگان شعر دههي هفتاد بود و در نهايت حذف شد را نام ببرم و حالا هم نوبت “جامعه“ من است. اصلا نه به اين جايزهها دلبستهام نه برايم مهم است، اما چيزي كه برايم خيلي اهميت دارد، خراب كردن يك جريان شعري است. متاسفانه و در تمام مسابقهها اسامي برندگان نهايي پيشاپيش تعيين شده و بيشتر حاصل يك موضعگيري عقب افتادهي سياسي است و اين شيوه آدمها را اذيت ميكند؛ يعني فقط نوعي ضايع كردن شعر است.
گفتني است مجموعه شعر “جامعه“ از اين شاعر برگزيدهي دومين دورهي مسابقهي كارنامه شده است.
وي در پايان گفت: من فكر ميكنم علي رغم اينكه ما در ايران در سالهاي اخير مسابقات ادبي زيادي داشتهايم، اما يك سياست تيرهاي وجود دارد كه هميشه ميخواهد توي سر شعر بزند؛ شايد اعتراض من به اين مسابقه از لحاظ توجه به شعر كار خوبي نباشد، اما واقعيت اين است كه وقتي از هر بنيادي حمايت ميكنيم، براي خود شعر است، اما نه مسابقهاي كه فقط به خاطر نابودي شعر شكل ميگيرد. من شك ندارم كه مسابقهي شعر كارنامه نمايشي بيش نيست، اگر چه ميدانم جنجال توليد مي كند؛ كه اين جنجال باعث بالارفتن تيراژ خيلي محدود مجلهي كارنامه است، اما مسووليت شعري جهت اجراي دموكراسي ايجاب ميكند كه مسابقهي كارنامه را پيشاپيش تحريم كنم.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات