شب گذشته از سوي گروه هنر و ادبيات موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها، نشست علمي و فرهنگي نکوداشت حکيم ابوالقاسم فردوسي در محل آن موسسه برگزار شد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، در اين مراسم که بيش از صد تن از استادان و اهالي فرهنگ و انديشه حضور داشتند؛ سيد محمد خاتمي، دکتر محمد علي اسلامي ندوشن، احمد مسجد جامعي و دکتر سيد عبدالحميد ضيايي به سخنراني پرداختند.
در ابتدا و پس از خواندن آياتي از قرآن، احمد مسجد جامعي، وزير پيشين فرهنگ و ارشاد اسلامي، که محور سخنراني خويش را "تصويرسازي و نگارگري بر اساس داستانهاي شاهنامه" قرار داده بود، به بررسي تصويرگري شاهنامه در دورههاي مختلف تاريخ ايران پرداخته و از شاهنامه به عنوان داستان ملي ايرانيان که با جان و خرد آنان آميخته است و در همه فرازها و فرودهاي تاريخي به گونهاي پيوسته مورد اقبال و توجه هنرمندان و جامعه هنري بوده، نام برد.
وي در اين زمينه افزود: اين اثر دربردارنده داستانهاي حماسي و پهلواني و موضوعات متنوع ملي و ميهني است، گزارشها، مضامين و روايتهاي پندآموز اين اثر به نحوي است که قابليتهاي تصويري بالايي دارد از اين رو زمينهاي را فراهم آورده است که از مهمترين کتابهاي ايراني براي تصويرگري محسوب ميشود.
سپس حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي، رييس موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها با طرح اين پرسش که چرا فردوسي را حکيم مينامند؟ سخنان خويش را آغاز کرد.
خاتمي در ادامه اظهار كرد: وقتي ما به شاهنامه نگاه ميکنيم در نگاه اول يک اثر ادبي است و البته هدف ادبيات اگر ما به فرهنگ اصيل خود توجه کنيم چيزي بيش از صناعتهايي است که در تناوب گفتار به کار ميرود. هدف فرزانگي، اخلاق و حکمت است و به هر حال اثر فردوسي در نگاه اول يک اثر ادبي است که به صورت نظم بيان شده است، نوع اين ادبيات حماسه است و مضمون آن اسطوره. وقتي ما از حماسه و اسطوره صحبت مي کنيم هر دوي اينها به شدت با خيال سر و کار دارد. خيالپردازي وقتي با حماسه و اسطوره همراه باشد، مساله خيال مضاعف ميشود. هنر بي مانند فردوسي اين است که اسطوره را در قالب حماسه چنان بيان ميکند که ظرفي فوقالعاده ممتاز براي بيان نظر و حکمتي است که در آن حکمت، خير، زيبايي و حقيقت يکي است.
رييسجمهور پيشين کشورمان همچنين با اشاره به مفهوم حکومت و گونههاي آن در دنياي قديم و دنياي جديد، اين که فردوسي از قوم ايراني ميگويد و درباره حکومت و حکمراني به موضوع فرهي مي پردازد، فرهي را فرزانگي نام نهاده و بر اين پايه که فردوسي کسي را شايسته حکومت دانسته که بايد از فرزانگي و حکمت نظري و عملي برخوردار باشد، افزود: "فردوسي افلاطوني است و افلاطوني ميانديشد".
خاتمي کلام خويش را اين گونه به پايان رساند که فردوسي نماينده بزرگ فرهنگ ممتاز ايراني است که با اسلام هم بارور شده است و امروز ما نياز داريم با فرهنگي که منشاء هويت ماست و فردوسي بيانگر او بود، با توجه به فرهنگ امروز ما که به شدت مضطرب و آشفته است، گفتوگو کنيم و نيز با اين ايده که در گفتوگوي فرهنگها و تمدنها ميتوان از نگاه فردوسي و از نگاه هويت ممتاز ايران به گونهاي که فردوسي بيان مي کند، با فرهنگهاي ديگر سخن گفت و وارد گفتوگو شد.
در ادامه اين نشست دکتر محمد علي اسلامي ندوشن، با عنوان "اگر شاهنامه نبود، ايران چه مي شد؟" سخنراني كرد.
اسلامي ندوشن در ابتدا از نولدکه، ايرانشناس آلماني، و عبارت شنيدنياش كه ميگويد: «شاهنامه کتابي است که هيچ ملتي نظير آن را ندارد» سخن گفت و پيرامون اهميت اين عبارت و نقش مهم شاهنامه در سرنوشت ايران و ايراني توضيحاتي داد.
وي در پاسخ به اين پرسش که اگر شاهنامه نبود ايران چه ميشد؟ و درباره کار سترگ حکيم توس گفت: واقعيت اين است که اگر شاهنامه نبود ايران حافظه تاريخياش را از دست مي داد يعني که از يک دوراني به قبل حافظه ايراني گم شده بود، نتوانسته بود به ياد آورد و البته ايران، دوران تمدنسازي را گذرانيده بود و لازم بود اين گذشته به ياد بماند و شاهنامه اين کار را کرده است. هيچ کتاب ديگري نميتوانست اين کار را بکند. اگر شاهنامه نبود اين حافظه از دست ميرفت.
ندوشن به اهميت کوششهاي فردوسي در استحکام بخشيدن به زبان فارسي اشاره کرد و گفت: ما امروز هنوز در واقع به زبان فردوسي در هزار سال پيش حرف ميزنيم و مي خوانيم، در حالي که زبانهاي ديگر اين طور نيستند؛ نسل امروزي انگلستان زبان شکسپير را به آن معنا نميفهمد؛ اگر برايش معني نکنند، تفسير نکنند، خوب متوجه نمي شود و يا در زبان فرانسوي.
همچنين، در اين برنامه دکتر سيد عبدالحميد ضيايي، پژوهشگر ايراني، با اشاره به زمانه فردوسي، به ارائه تصويري از جامعه معاصر اين شاعر و حکيم ايراني پرداخت و ياد آور شد: روزگار فردوسي، روزگار غريبي بود؛ از سويي ترکان نو مسلمان غزنوي از شمال شرق و اعراب از جنوبغربي با هم يگانه و متحد شده و حاکميتي بيگانه را در ايران پايهريزي کرده بودند.
وي شاهنامه را کتابي هول آور و هراس انگيز دانست، کتابي که در آن حکيم طوس از اين که در لاهوت و ماوراء غرق شده و از واقعيتهاي زندگي غفلت ورزد، سخت پرهيز کرده است و بر خلاف ديگر شاعران که معرفت آنها در مرحله منش و نظريه متوقف مانده است، شاهنامه را آميزهاي از منش و کنش دانست که ميتواند راهنماي عملي سلوک اجتماعي به شمار آيد.
ضيايي خرد گرايي فردوسي را مهمتر و ارجمندتر از عقلگرايي ديگر شاعران و متفکران ايراني برشمرد و افزود: بيش از ساير شاعران، در کتاب شاهنامه ستايش خرد ديده ميشود، آن هم خرد آزاد. گر چه ناصرخسرو ابياتي گرانسنگ در باب خرد دارد اما خرد ناصرخسرو در خدمت توجيه عقايد اسماعيليه به کار رفته است، به علاوه فردوسي حدود و حريم عقل را نيز مشخص كرده و با لحني اديبانه و بسيار مودبانه به نقد نارساييهاي عقل جزوي پرداخته است. بر خلاف شاعران عارفي چون عطار و مولانا که با گزندهترين و تندترين الفاظ، عقل جزوي را فرو کوفته و از هيچ طعن و لعني در حق آن فروگذار نکردهاند.
وي در پايان نيز تاکيد کرد: نياز به شاهنامه در هر زماني که خرد، خوار و جادو ارجمند شود و شادي بن مايه زندگي نباشد و خرد و جان بيحرمت باشد، امري واضح و بينياز از دليل و برهان است.
به گزارش روابط عمومي موسسه بينالمللي گفتوگوي فرهنگها و تمدنها، در اين برنامه علمي و فرهنگي، دکتر شيرين بياني، دکتر سيد ابوطالب ميرعابديني،دکتر حسين معصومي همداني، استاد فريدون مجلسي، دکتر محمد جواد فريدزاده، دکتر احمد جلالي، دکتر محمد دهقاني، دکتر مصطفي معين،دکتر هادي خانيکي، حجت الاسلام والمسلمين محمد علي ابطحي، دکتر فياض زاهد، مهندس جيحوني، سيد مصطفي تاجزاده، مصطفي رحماندوست، فريدون عموزاده خليلي، اصغر محمدخاني، فخرالسادات محتشميپور و شخصيتهاي علمي، فرهنگي، سياسي و نيز جوانان محقق و علاقهمند حضور داشتند.
انتهاي پيام
نظرات