• یکشنبه / ۵ آبان ۱۳۸۷ / ۱۰:۲۷
  • دسته‌بندی: دین و اندیشه
  • کد خبر: 8708-01738
  • منبع : مطبوعات

سيدمحمد خاتمي: ـ گفت‌وگو ميان اديان بزرگ ابراهيمي در دنيا راهگشاست ـ داشتن ابزار تبليغات صحيح براي معتقدان به گفت‌وگو لازم است

سيدمحمد خاتمي:
ـ گفت‌وگو ميان اديان بزرگ ابراهيمي در دنيا راهگشاست
ـ داشتن ابزار تبليغات صحيح براي معتقدان به گفت‌وگو لازم است

رييس موسسه بين‌المللي گفت‌وگوي فرهنگ‌ها و تمدن‌ها گفت: به نظر من موقعيت غير گفت‌وگويي و پويش‌هاي غيريت‌ساز کنوني برآمده از خودبرتربيني و استيلاطلبي نظامي و سياسي کنوني از يک سو و عقب‌ماندگي و تحقيرشدگي و گرفتاري بسياري از ملّت‌ها به حکومت‌هاي مستبد و وابسته از سوي ديگر است.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) حجت‌الاسلام و المسلمين سيدمحمد خاتمي طي سخناني در مراسم سي و پنج سالگي گفت‌وگوي ديني ـ فرهنگي وين افزود: آن‌چه طي دهه‌ها و حتي سده‌هاي اخير مبناي رابطه ميان کشورها بوده زور و خشونت است.

وي تاكيد كرد: اگر با هدف فهم يکديگر به گفت‌وگو بپردازيم و اين مهم را مبناي عمل مشترک قرار دهيم چشم‌انداز واقعي براي هدف‌هاي والايي چون صلح بر پايه عدالت را ترسيم کرده‌ايم.

وي در بخش ديگري از سخنان خود خاطرنشان كرد: اگر مراد رسيدن به صلح بر پايه عدالت است، طبيعي است که اگر کمک دولت‌ها و سازمان‌هاي معتبر بين‌المللي که امکانات را در دست دارند نباشد، گذر از عالم مفاهيم به واقعيت‌هاي زندگي دشوار است و با کمال تاسف هنوز مدار و محور سياست در جهان ما زور و استيلاطلبي است و سازمان‌هاي مهم بين‌المللي نيز يا در برابر ابزار و امکانات دولت‌ها ناتوانند يا به هر دليل ناچار به رعايت جانب قدرتمندان. براي رسيدن به اين هدف مهم تلاش براي اصلاح ساختار و کارکرد سازمان‌هاي بين‌المللي و بهره‌گيري بهتر از آن‌ها امري لازم به نظر مي‌رسد.

به گزارش ايسنا به نقل از روابط عمومي موسسه بين‌المللي گفت‌وگوي فرهنگ‌ها و تمدن‌ها متن كامل سخنراني سيدمحمد خاتمي

در بزرگداشت سي و پنجمين سالگرد ابتکار گفت‌وگوي کليساي سن گابريل وين آکادمي علوم اتريش به اين شرح است:

بنام خدا

تقدير از ابتکار گفت‌وگوي کليساي سن گابريل و تجليل از پروفسور ”بشته“، تجليل از يک موسسه و يک فرد نيست، بلکه بزرگداشت يک انديشه و يک راه است که گفت‌وگو و رواداري را وسيله مطمئن نزديک شدن به حقيقت در اثر همکاري و همدلي صاحبان خرد و خيرخواهان مي‌داند و به خصوص با توجه به نقش بنيادين دين در تاريخ و تمدن بشري به گفت‌وگوي ميان اديان اهتمام ويژه دارد.

سي‌وسه سال تلاش در اين راه مبارک، آثار و برکات فراواني داشته است و اين تلاش ارجمند براي کسي که پيشنهاد دهنده گفت‌وگوي تمدن‌ها و فرهنگ‌ها به جامعه جهاني است، از اهميّت و احترام بيشتري برخوردار است. براي جناب آقاي پروفسور بشته و دولت و ملت اطريش موفقيت و سربلندي آرزو مي‌کنم و اجازه مي‌خواهم در اين مجال اندک با جمال در باب گفت‌وگو سخن بگويم.

گفت‌وگو از زمان سقراط تا امروز، تاريخي پر فراز و نشيب داشته است و آن‌چه تذکر به آن در اين مجال لازم است؛ اين‌که تفاوت ميان گفت‌وگو (Dialogue) و ديگر گونه‌هاي ارتباط کلامي، فکري و احساسي را دريابيم. زيرا خلط ميان مفاهيم به ظاهر مشابه، ولي داراي تفاوت‌هاي بنيادين نظير گفت‌وگو (Dialogue) و مذاکره (Negotiation) و مباحثه (Debate) و نظاير آن‌هاست باعث سوءتفاهم مي‌شود.

مذاکره معمولاً در حوزه سياست کاربرد دارد و هدف از آن کسب منفعت و دفع ضرر است و مباحثه عمدتاً در حوزه‌هاي علمي و ديني رخ مي‌دهد و اين دو با گفت‌وگو متفاوت‌اند.

گفت‌وگو با هدف تفاهم و شناخت بهتر يکديگر صورت مي‌گيرد و روندي است که مي‌تواند به همزباني، همدلي و تلاش مشترک براي رسيدن به هدف مورد توافق بيانجامد.

در ديالوگ همچون مذاکره و حتي جنگ ”من“ و ”ديگري“ حضور دارند، ولي من و ديگري در هنگام جنگ و برخورد با اين دو به هنگام گفت‌وگو تفاوت دارند.

در جنگ ”ديگري“ دشمن است که يا بايد تسليم گردد يا از ميان برداشته شود و در مذاکره ”ديگري“ کسي است که در نهايت بايد به نفع طرف قوي‌تر کوتاه بيايد، ولي در گفت‌وگو اساس رابطه، محبت و همدلي است. در عرصه گفت‌وگو حاضران نه سياستمدارن يا صاحبان ايدئولوژي از موضع سياست و ايدئولوژي، بلکه نمايندگان تمدن‌ها و فرهنگ‌ها يعني اصحاب فکر و فرهنگ و هنر در جوامع‌اند.

ديالوگ، سياسي نيست، گرچه آثار سياسي بزرگ دارد و از جمله خود سياست و به خصوص راه‌هاي اخلاقي کردن آن مي‌تواند موضوع گفت‌وگو باشد؛ چراکه فاصله‌گيري سياست از اخلاق باعث خسارت‌هاي بسيار زيادي براي بشريت شده است که از جمله در دو جنگ ويرانگر جهاني، جنگ‌هاي منطقه‌اي، جنگ سرد و سرکوب و اشغال و بالاخره تروريسم آثار مخرب آن را ديده‌ايم.

به نظر من موقعيت غير گفت‌وگويي و پويش‌هاي غيريت‌ساز کنوني برآمده از خودبرتربيني و استيلاطلبي نظامي و سياسي کنوني از يک سو و عقب‌ماندگي و تحقيرشدگي و گرفتاري بسياري از ملّت‌ها به حکومت‌هاي مستبد و وابسته از سوي ديگر است.

آن‌چه طي دهه‌ها و حتي سده‌هاي اخير مبناي رابطه ميان کشورها بوده زور و خشونت است.

اگر با هدف فهم يکديگر به گفت‌وگو بپردازيم و اين مهم را مبناي عمل مشترک قرار دهيم چشم‌انداز واقعي براي هدف‌هاي والايي چون صلح بر پايه عدالت را ترسيم کرده‌ايم.

اجازه مي‌خواهم در اين مجال اشاره‌اي داشته باشم به آثار عملي گفت‌وگو و پاره‌اي راه کارها که مي‌تواند در اين امر مفيد باشد:

گفت‌وگو گرچه به عنوان انساني‌ترين فعاليت آدمي، حيطه ظهور وجود انساني و داراي اصالت و خود يک هدف عالي است، اما بدون ترديد مي‌تواند و بايد داراي آثار و نتايجي در زندگي و بهبود وضع بشر امروز باشد.

براي دست‌يابي به اين مقصود بايد گفت‌وگو را به جانبي هدايت کرد که بتواند بسياري از دردهاي مشترک ما را درمان کند.

1- گفت‌وگو را بايد از نقطه‌اي آغاز کرد که طرف‌هاي گفت‌وگو در آن مشترک‌اند و نيز بايد آن را متوجه فوري‌ترين و مبرم‌ترين مشکلات و مسائلي کرد که همه با آن معترفيم و از آن رنج مي‌بريم.

به عنوان مثال اگر ناامني درد مشترک روزگار ماست که آدمي در شرق و غرب عالم از آن رنج مي‌برد، تلاش مشترک براي خاموش کردن اين آتش جانسوز و گفت‌وگو براي رفع آن به عنوان هدف مشترک از فوري‌ترين وظايف هر انسان خيرخواه است و مي‌دانيم که ناامني ناشي از خشونت‌ورزي است و خشونت خود زاده افراط است؛ بنابراين گفت‌وگو ميان متفکران جوامع شرق و غرب براي مقابله با خشونت و منزوي کردن خشونت‌گران و افراط‌گرايان گام بلندي است براي حرکت به سوي صلح که خود مي‌تواند به عنوان هدف مشترک انتخاب شود. و نيز تفاهم بر اين نکته که صلح در جهان جز بر پايه عدالت پديد نمي‌آيد و اگر براي لحظاتي پديد آيد دوام نخواهد يافت از اهميت ويژه برخوردار است.

2- از نگاهي ديگر جهان امروز از تبعيض، جنگ اشغال آوارگي، هراس از سلاح‌هاي کشتار جمعي، اعمال معيارهاي دوگانه و تروريسم رنج مي‌برد. غيبت اخلاق به خصوص و نيز مهرباني و عدالت به خصوص در عرصه سياست و در روابط ميان ملت‌ها و کشورها از عوامل مهم پديد آمدن اين وضعيت ناگوار است.

در ديدار اخير خود با عاليجناب پاپ متذکر شدم که اگر نگوييم لبّ پيام پيامبران الهي، به خصوص اسلام و مسيحيت محبت و عدالت است، دست کم اين دو، جايگاه بسيار برجسته‌اي در آموزش‌هاي اين دو دين بزرگ و ساير اديان الهي دارند. آيا هنگام آن نرسيده است که جهان اسلام و مسيحيت در وراي اختلافاتي که بعضاً سطحي و بعض ديگر ناشي از سوء تفاهمات تاريخي است، به روح آموزش اديان‌مان که يگانه است رجوع کنيم و دست در دست هم براي مبارزه با عوامل نامهرباني و خشونت و بي‌عدالتي در عرصه جهاني قيام کنيم؟

مي‌توان گفت‌وگوي ميان اديان را به اين جهات سوق داد و طبعاً اگر آتش برافروخته‌اي که خشک و تر را مي‌سوزاند فرونشانده شود، مجال بسيار براي گفت‌وگوهاي فلسفي و کلامي پديد مي‌آيد که در آن موارد هم اگر ژرف‌نگر باشيم وجوه مشترک ميان اين دو دين به مراتب بيش از وجوه اختلافي است.

3- اگر مراد رسيدن به صلح بر پايه عدالت است، طبيعي است که اگر کمک دولت‌ها و سازمان‌هاي معتبر بين‌المللي که امکانات را در دست دارند نباشد، گذر از عالم مفاهيم به واقعيت‌هاي زندگي دشوار است و با کمال تاسف هنوز مدار و محور سياست در جهان ما زور و استيلاطلبي است و سازمان‌هاي مهم بين‌المللي نيز يا در برابر ابزار و امکانات دولت‌ها ناتوانند يا به هر دليل ناچار به رعايت جانب قدرتمندان. براي رسيدن به اين هدف مهم تلاش براي اصلاح ساختار و کارکرد سازمان‌هاي بين‌المللي و بهره‌گيري بهتر از آن‌ها امري لازم به نظر مي‌رسد.

4- تلاش مشترک براي منزوي کردن افراط گرايان خشونتگر و سلطه‌طلب و سياست‌هاي زورمدار چه در هيات دولت‌ها و چه گروه‌هاي خشونت‌گرا در افکار عمومي مقدمه‌اي لازم براي کارآمد شدن گفت‌وگو است و داشتن ابزار تبليغات صحيح و دستگاه‌هاي اطلاع‌رساني در اين زمينه براي معتقدان به گفت‌وگو لازم است.

5- صلح نيازمند جان‌هاي صلح‌طلب است؛ بنابراين داشتن برنامه صحيح تعليم و تربيت براي ترويج فرهنگ صلح و مدارا و تربيت نسل‌هايي که بتوانند از ديوار بلند سوءتفاهمات تاريخي و تبليغات جنگ افروزان و خشونتگران بگذرند نيز مي‌تواند در دستور کار قرار گيرد.

آن‌چه گفتم از جمله برنامه‌هايي است که به ياري خداوند در دستور کار مرکز گفت‌وگوي تمدن‌ها قرار دارد و با همت صاحب نظران و هم‌انديشان پيگيري خواهد شد.

بدون ترديد گفت‌وگو ميان اديان بزرگ ابراهيمي با توجه به مايه و پايه مشترک آن‌ها و هدف‌هاي مشابهي که براي زندگي انسان و معني بخشيدن به آن دارند، مي‌تواند راهگشا به سوي دنيايي باشد که به جاي خشونت، محبت؛ به جاي سوء ظن، تفاهم؛ و به جاي دلهره و ناامني، امنيت و اميد به آينده بهتر براي همه بشريت باشد و چنين باد!

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha