• چهارشنبه / ۴ بهمن ۱۳۹۱ / ۰۹:۴۵
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 91110402347
  • منبع : فضای مجازی

آیا ثبت تار در آذربایجان، "قرابت فرهنگی" بود؟

آیا ثبت تار در آذربایجان، "قرابت فرهنگی" بود؟

پایگاه خبری تابناک، به اظهارات اخیر رییس سازمان میراث فرهنگی واکنش نشان داد.

پایگاه خبری تابناک، به اظهارات اخیر رییس سازمان میراث فرهنگی واکنش نشان داد.

به گزارش ایسنا، تابناک نوشت: با گذشت مدتی از ثبت تار به عنوان میراث ملی کشور آذربایجان و فروکش کردن اعتراض پیوسته بزرگان موسیقی سنتی ایران و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اعتراض به تعلل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، معاون میراث فرهنگیِ این سازمان در اظهاراتی عجیب نه تنها این واقعه را پذیرفته، بلکه اتفاقی نیکی قلمداد کرده که باید با عشق پذیرایش شد و استدلال بسیار عجیبی را آورده تا از این پس دیگر اعتراض به تعلل متولی میراث فرهنگی کشور نیز محلی از اعراب نداشته باشد.

بنا بر این گزارش مدتی پیش در آخرین نشست کمیسیون میراث معنوی یونسکو که به میزبانی پاریس برگزار شد، به یک باره روش‎های سنتی ساخت و همچنین روش‎های نوازندگی و اجرای ساز تار موسیقی ایران زمین، به نام کشور آذربایجان ثبت شد و جامعه موسیقی ایران با از دست دادن شناسنامه «شاه ساز»شان، با شوک بزرگی مواجه گشت.

این اتفاق تلخ البته چندان به یک باره نیز رخ نداده و طبیعتاً از تشکیل پرونده تا نشست پاریس بررسی‌های کارشناسی در خصوص این ساز صورت پذیرفته و مسئولان میراث فرهنگی ایران حتی اگر در جریان این بررسی‌ها متوجه تلاش جمهوری آذربایجان برای ثبت تار نشده بودند، می توانستند در زمان ثبت این ساز در اجلاس پاریس اعتراض خود را مطرح کرده و روند ثبت این ساز به نام یک کشور را متوقف سازند اما متاسفانه چنین نشد و بازی به سود آذری‌ها تمام شد.

طبیعتاً چنین واقعه‌ای با اعتراض موسیقی‌دانان و پیشکسوتان موسیقی مقامی که تا سینه به سینه این هنر را تا به امروز در این کشور حفظ کرده‌اند، همراه شد و داریوش پیرنیاکان به عنوان سخنگوی خانه موسیقی نیز با اعتراض با چنین اتفاقی، مقصر اصلی را نماینده یونسکو در ایران خواند و درباره عدم اعتراض ایران به ثبت این ساز به نام کشور آذربایجان در نشست پاریس اعتراض کرد، حال آنکه خود خانه موسیقی نیز به سهم خود مسئول بود و می‌بایست پیش از این‌ها پیگیر ثبت تار در میان میراث جهانی کشورمان می‌شد.

برخی اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نیز متاثر از فضای شگل گرفته خواستار پیگیری سازمان میراث فرهنگی برای اصلاح این ثبت شدند و البته عملاً پیگیری جدی که رئیس سازمان میراث فرهنگی را به فراست برای پیگیری لحظه‌ای بیدازند، نکردند یا اگر چنین اتفاقی رخ داده، رسانه‌ای نشده و همه چیز به اعتراض به یونسکو و تلاش برای سهیم کردن ایران در این سازمان محول شد؛ پروسه‌ای طولانی که مشخص نیست چه زمان به سر انجام برسد اما تنها راه عقلانی برای بهبود این وضعیت به شمار می‌آید.

حال که آبها از آسیاب افتاد، بر اساس آنچه خبرگزاری میراث فرهنگی روایت کرده، معاون میراث فرهنگی کشور در هفتمین اجلاس سراسری ثبت، به اندیشه های فرازمینی و فرامکانی تاکید کرد و گفت: «تار ایرانی توانسته گستره بزرگ جغرافیایی را در خود جای دهد. اگر تار به نام کشور آذربایجان ثبت شده درواقع ایجاد قرابت بین‌المللی شکل گرفته، وقتی کشوری میراثی را در قلمرواش قرار می‌دهد باید پذیرفت و بها داد چراکه نه تنها رقابتی نیست که تعاملی سازنده برای ایجاد قرابت‌های فرهنگی است.»

«مسعود علویان صدر» در بخش دیگری از اظهاراتش عنوان کرد: «آثار فرهنگی و تاریخی در قالب میراث معنوی بسیار فراگیر و جامع هستند بنابراین رقابتی در این آثار وجود ندارد، تنها تبیین مفاهیم ارزشی برای تبدیل به یک پازل جهانی است. زبان مشترک فرهنگی و گفتگویی ناقد برای مدیریت جهان. چراکه مدیریت جهان با زور و قدرت و سلطه نیست بلکه مدیریت بر دل‌هاست»

این متولی در ادامه اظهاراتش گفته است: «ثبت یادآور مفاهیم ارزشی و آغاز گام‌های بزرگ و مدیریت آن بر شیوه مردم محوری است. این اندیشه‌ها فرازمینی و فرامکانی است. وقتی از تار ایرانی صحبت می‌شود با اینکه لغتی فارسی است اما توانسته گستره بزرگ جغرافیایی را به خود اختصاص و شکل های مختلف فرهنگی را در خود جای دهد. این منشا را باید با عشق پذیرفت. ما باید میلیاردها پول بدهیم تا آثار و مفاخر ما را معرفی کنند. وقتی کشوری می‌خواهد یک اثر را در قلمرو خود قرار دهد باید بها داد چراکه تعامل سازنده برای ایجاد قرابت های فرهنگی شکل گرفته است.»

هرچند هیچ کس منکر این مسئله نیست که تار در گستره ایران بزرگ ریشه تاریخی دارد و طبیعتاً صرفاً مربوط به ایران نیست و اتفاقاً این پرسش مطرح است که چرا این ساز همچون آیین نوروز با کشورهای دیگر حوزه ایران بزرگ از ثبت مشترک برخوردار نشده است؟ چرا سازمان میراث فرهنگی ایران را به عنوان یکی از صاحبین این میراث معنوی ارزشمند در کنار جمهوری آذربایجان قرار نداده و سازی که طبیعتاً جایگاه تاریخی حتی در افغانستان، تاجیکستان، ارمنستان و گرجستان نیز دارد، تنها به نام همسایه‌مان آذربایجان ثبت شده است؟

آیا اگر قرار باشد این گونه که معاون میراث فرهنگی کشور جمع‌بندی کرده، به طرح موضوع درباره میراث معنوی پرداخت و این گنجینه های هویتی کشور را یک گنجینه جهانی خواند و با چنین تفکری در پی حفاظت از میراث ملی ایران برآمد، اثر معنوی شبیه به تار باقی خواهد ماند که هویت تاریخی این ملت را در هزاره پیشین تشکیل دهد؟ آیا اگر با حاکمیت چنین نگاهی در میراث فرهنگی، سایر نشانه های تاریخی ایران - به جز بناهای تاریخی- به نام دیگر کشورهای همسایه ثبت شود، باید خوشحال بود که این آثار بدون میلیاردها هزینه به نام کشور دیگری جهانی شده است؟!

با این استدلال معاون سازمان میراث فرهنگی از ثبت شعرا، عرفا و دانشمندان تاریخ ایران به نام کشورهای همسایه که بعضاً حتی در قالب ایران بزرگ نیز قابل تعریف نیستند، نباید ناراحت شد و اعتراضی کرد، چرا که به هر حال مثلاً ثبت مولوی، آثارش و تمام نشانه‌هایش به نام ترکیه، در جهانی شدن این شاعر کمک ویژه‌ای می‌تواند بکند! با چنین نگرشی چرا حافظ را به نام آلمان با گوته شهیرش نکنیم که بودجه‌های کلانی برای جهانی کردنش اختصاص می‌دهند و غول‌های خبری دنیا پوشش می‌دهند یا خیام را به نام بریتانیا که بهترین ترجمه رباعیات این شاعر را با فیتز جرارد عرضه کرده، تقدیم ننمود و بر شهرت خیام نیافزود؟!

اگر معاون میراث فرهنگی نتوانسته پاسخ قانع کننده‌ای درباره علت عدم اعتراض به موقع ایران به ثبت تار که اصلاً سیم ششم آن به نام درویش خان است، بیابد، انصاف نیست که با چنین اظهارات عجیبی، کل میراث معنوی ایران را اسماً رنگ و بوی جهانی ببخشد و طبیعتاً دزدیِ ریشه تاریخی این آثار توسط دیگر کشورها را یک فرصت برای معرفی مفاخر ایران قلمداد کرد.

انتظار می‌رود معاون میراث فرهنگی کشور در آخرین ماه‌های دولت که احتمالاً آخرین ماه‌های مسئولیت وی نیز خواهد بود، گام اساسی در این حوزه برداشته و حق ایران را بازپس گیرد و نام ایران نیز در پرونده جهانی ثبت تار به عنوان صاحب ریشه این ساز متعلق به ایران بزرگ ثبت شود، چرا که اگر خانه موسیقی به واسطه کم‌کاری‌ها در پیگیری ثبت این ساز و مقصر در این واقعه سکوت کند، اهالی موسیقی و افکارعمومی همچنان پیگیر فرجام این ماجرا خواهد بود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۱-۱۱-۰۴ ۱۶:۱۷

اگه فتحعلی شاه خاک این سرزمین رو در منطقه‌ی قفقاز و آذربایجان به روسها بخشید، حداقل از این دلایل... نیاورد و يك قرارداد سفت و سخت هم بست(ترکمانچای)! تار رو نتونستین ثبت جهانی بکنین به کنار، حداقل از این بهانه‌های... نیارین و دوباره دلمون رو ریش‌ریش نکنین!

avatar
۱۳۹۱-۱۱-۰۴ ۲۰:۵۶

ياشاسين علويان صدر!

avatar
۱۳۹۱-۱۱-۰۵ ۱۳:۰۴

یونسکو بدون دلیل و مدرک هیچ چیز رو ثبت جهانی نمی‌کنه!...

avatar
۱۳۹۱-۱۱-۰۷ ۰۷:۴۷

خیلی متاسفم برای برخي افکار قوم‌گرایی... یونسکو کمتر از شما می‌فهمد؟ شما راست می‌گويید، ایرانی بودن هم فقط فارس بود، نه؟ هر چی رنگ و بوی فارسی نداشته باشه، ایرانی نیست؟ پس این همه آثار ترکها مخصوصا" آثار معماری را دور بریزید غیر تخت‌جمشید که آن‌هم پارسی بودنش در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته، چیزی نداشته باشید!

avatar
۱۳۹۱-۱۱-۰۷ ۱۱:۲۹

وقتی {جمهوري} آذربایجان یه کار مهمی می‌کنه، ایرانی‌ها زود می‌گن، اونا هم ایرانی هستند و خون ایرانی دارند(؟!) خوب اگه این‌طوریه پس چه فرقی می‌کنه تار به اسم ایران باشه یا {جمهوري}آذربایجان!